عاشق شخصیتهای آن شده و فکر کرده باید داستان تازهای را با این شخصیتهای بامزه برای تمام دنیا تعریف کند.
با اينكه در توليد قسمت اول انيميشن «عمليات آجيلي» نقشى نداشته، اما مىگويد عاشق شخصيتهاى آن شده و فكر كرده بايد داستان تازهاى را با اين شخصيتهاى بامزه براى تمام دنيا تعريف كند.
«كال برانكر»، سالهاست در زمينهى توليد انيميشن فعاليت مىكند اما پيش از اين تنها انيميشن بلند «فرار از سيارهى زمين» را كارگردانى كرده بود و حالا دومين تجربهى كارگردانىاش را روى پردهى سينماهاى جهان آورده است.
مىشود گفت سال ۲۰۱۴ ميلادى، سال خوبى براى قسمت اول انيميشن عمليات آجيلى نبود. با اينكه عمليات آجيلى انيميشنى بامزه و خوشساخت است، اما اكران آن با انيميشنهايى مثل «لگو»، «شش ابرقهرمان»، «چهطور اژدهاى خود را تربيت كنيم۲»، «ريو۲» و «پنگوئنهاى ماداگاسكار» همزمان شده بود و آنقدر كه بايد، ديده نشد و فروش جهانى چشمگيرى هم نداشت. اما كال برانكر معتقد بود شخصيتهاى بامزهى اين انيميشن پتانسيل بالايى دارند و حالا قسمت دوم اين انيميشن را ساخته و قرار است قسمت سوم آن را نيز تا تابستان سال ۲۰۱۹ ميلادى آماده كند.
قسمت دوم عمليات آجيلى با نام «عمليات آجيلى۲: ذاتاً آجيلى» (The Nut Job 2: Nutty by Nature) ساخته شده كه البته در اينجا كلمهى «ناتى» (Nutty) مىتواند به «بىمغز»، «مغزفندقي» يا «نخودمغز» هم اشاره كند و شايد بشود نام آن را در فارسى «عمليات آجيلى۲: ذاتاً بىمغز» گذاشت. آنهم با شخصيتهايى كه خنگبازىهاى خاص خودشان را دارند!
اكران جهانى اين انيميشن از هفتهى پايانى مردادماه آغاز شده و احتمالاً بهزودى نسخهى دوبلهى آن به سينماها و شبكهى نمايش خانگى ما هم مىرسد. به همين مناسبت ترجمهى گفتوگويى را با كارگردان اين انيميشن آجيلى براى اين شماره انتخاب كردهايم تا بيشتر با حال و هواى آن آشنا شويم.
* * *
- چه شد که تصميم گرفتيد قسمت دوم عمليات آجيلى را بنويسيد و كارگردانى كنيد؟
راستش من عاشق شخصيتهاى قسمت اول عمليات آجيلى بودم. با خودم فکر کردم بايد داستانى کاملاً جديد و متفاوت را با حضور آنها و همينطور چند شخصيت تازه براى کل دنيا تعريف کنم. روى اين ايده خيلى سخت کار کردم تا داستانى بنويسم که همه آن را دوست داشته باشند. خوشبختانه تيم خيلى خوبى مرا همراهى مىکرد تا سرانجام اين رؤيا به واقعيت تبديل شد.
- چه جالب. دوست دارم بدانم در اين مسير، مشكل يا سنگى بزرگ هم جلوى راهتان بود؟
توليد يک انيميشن، مسيرى بسيار طولانى است که زمان زيادى هم مىبرد. من و تيمم کار بر روى اين انيميشن را سه سال پيش شروع کرديم. در طول مراحل توليد آن، بيش از هزاربار بخشهاى مختلف آن را ديدم و اصلاح کردم. بخش دشوار اين ماجرا آنجا بود که مىخواستم تمام ظرايف و شوخىهاى اين انيميشن را بهروز و تازه نگه دارم.
در مورد شخصيتها هم همين وسواس را داشتم؛ مىخواستم تا خصوصيت و ويژگى تکتک آنها براى مخاطب تازه و ديدنى باشد. شايد الآن که دربارهاش حرف مىزنم اين مسئله چندان سخت بهنظر نرسد. اما وقتى يک پروژهى انيميشن کليد مىخورد، بهعنوان کارگردان بايد اين احساس وظيفه را داشته باشيد که با همان شور و شوق و انرژى که در روز اول سر فيلم حاضر شديد، با همان ميزان علاقهمندى و نشاط و انرژى در روز هزارم هم سر پروژه، گروه را هدايت کنيد.
از شانس خوبم، با تيمى همکارى مىکردم که بسيار در اين راه حامى و پشتيبانم بودند و به همهى آنها افتخار مىکنم.
- داستان شما از ماجراهاى اين حيوانات آجيلدوست، پر از شوخى و لحظههاى مفرح است. بهنظر مىرسد که از ابتدا هم بيشتر به جلب نظر مخاطبان کودک و نوجوان فکر کردهايد تا بزرگترها.
خب من انيميشنى شبيه به آثار «هايائو ميازاکي» نساختم. انيميشن من، خانوادگى، ماجراجويانه و نشاطآور است. آثارى شبيه به آثار ميازاکى از جنبهى انديشه و تفکر هم مخاطب را درگير خود مىکند. اما من خواستهام اين بود که مخاطب اول سرگرم شود و لذت ببرد. البته معنى اين حرف اين نيست که انيميشن ما جنبههاى آموزشى ندارد. در يک جمله مىتوانم بگويم، قسمت دوم عمليات آجيلى، انيميشنى است که پدر و مادرها دوست دارند، بچههايشان با ديدن آن تابستانشان را تمام کنند و با نشاط براى حضور در مدرسه آماده شوند.
- ماجراهاى اين قسمت دربارهى تخريب يک پارک و تأسيس يک شهربازى يا چيزى شبيه به آن است. يادتان هست اولينبار خودتان کى به يک شهربازى محلى رفتيد؟
بله. اولين شهربازىاى که رفتم در شهرى بود که دوران کودکىام را در آن گذراندم. البته بايد بگويم که اين شهربازى خيلى خيلى امنتر و جذابتر از شهربازىاى بود که شهردار شرور داستان ما در اين قسمت، قصد ساختن آن را دارد!
- قسمت دوم عمليا ت آجيلى پر از ماجراجويى است. هيجانانگيزترين کارى که خودتان در زندگى واقعى انجام دادهايد چه بوده؟
باور کنيد يا نه، براى من توليد يک انيميشن، هيجانانگيزترين کار دنياست. کار با صدها هنرمند مستعد و خلاق، و همکارى با گروهى که براى به سرانجام رساندن يک ايده و توليد فيلمى براى خانوادههاى سراسر جهان، عاشقانه کار مىکنند، به عقيدهى من اين بهترين و هيجانانگيزترين کارى است که مىتوانم تصور کنم.
- در برخورد با مخاطبان كودك و نوجوان، بامزهترين چيزى كه از شما پرسيدهاند چه بوده؟
يادم است يک کوچولوى شيرين پنجساله از من پرسيد چرا سنجابها آجيل مىخورند؟
- و شما چه جوابى داديد؟
خب! گفتم چون هميشه پاپکورن کافى گيرشان نمىآيد! سنجابهاى انيميشن ما، عاشق آجيل هستند و حتى قسمت اول مىبينيم که چهطور در يک بشکه آجيل شيرجه مىزنند.
- از بين شخصيتهاى قسمت دوم عمليات آجيلى، اگر امکان داشت از يکى حيوانها بهعنوان حيوان خانگى نگهدارى کنيد، کدامشان را انتخاب مىكرديد؟
انتخاب من «آقاى فنگ» بود! دوست دارم از اين موش کوچولوى سفيد بهعنوان حيوان خانگىام نگهدارى کنم.
- چرا؟
چون اين موش کوچولوى سفيد دوشتداشتنى، قابل احترام، تمجيد و ستايش است. آقاى فنگ مهربان و سختکوش است؛ مىدانم که اگر مشکلى برايم پيش بيايد او حتماً پشتم خواهد بود و به من کمک مىکند!
تنها مشکلى که ممکن است برايم پيش بيايد اين است که مدام بايد به خودم يادآورى کنم که يک وقت او را «بامزه» صدا نکنم! چون مىدانيد که چهقدر از شنيدن اين کلمه عصبانى مىشود!