داوود فتحعليبيگي ميگويد:«انجمن تعزيه بيش از 3هزار عضو فعال فصلي و دائمي دارد اما همچنان تعزيهخوانان مكاني براي اجراهاي خود ندارند و سالهاست كه پيگير اين ماجرا هستيم» و مهدي شفيعي، مدير مركز هنرهاي نمايشي نيز بر ضرورت اين مكان تأكيد داشته و عنوان ميكند:«پايتخت به «تكيه دولت» ديگري نيازمند است كه درخصوص راهاندازي آن كمك شهرداري و ميراث فرهنگي بسيار مؤثر است».
- مكاني با ويژگيهاي مناسب
داوود فتحعليبيگي، پژوهشگر و كارگردان تئاتر كه سالها پيگير راهاندازي خانه تعزيه بوده، به همشهري ميگويد: «زماني كه پرديس تئاتر تهران افتتاح شد، از شهرداري وقت درخواست كرديم كه مكاني را براي اجراي تعزيه در اختيار انجمن تعزيه قرار دهد، نامهنگاريهايي شد و به شهرداري منطقه 12ارجاع شد اما جاي مناسبي براي خانه تعزيه وجود نداشت و در نهايت اين ماجرا مسكوت ماند».
وي در ادامه به ديگر سالنهاي نمايش ازجمله پرديس تئاتر تهران نيز اشاره كرد:«در هر سالني ميتوان تعزيه را به مناسبتهاي مختلف اجرا كرد اما نكته اينجاست كه خانه تعزيه صرفا جايي براي اجراي تعزيه و گونههاي مختلف اين هنر نمايشي اصيل و كهن باشد.» او پرديس تئاتر تهران را براي اجراي تعزيه مناسب نميداند:
«درماه رمضان در پرديس تئاتر تهران اجراهايي داشتيم اما الزاما اين مركز مناسب نمايشهاي آييني و سنتي نيست. پرديس سالن چند منظورهاي است كه استانداردهاي خود را دارد اما براي تعزيه بايد يك مكان مشخص با شناسنامه مشخص ايجاد شود». فتحعليبيگي كه دبيري جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي را عهدهدار است، تصريح ميكند:«خانه تعزيه بايد ويژگيهاي معماري را از هر لحاظ داشته باشد. بايد بتوان گونههاي نمايشي از پردهخواني و نقاله گرفته تا شبيهخواني و... را در آن اجرا كرد. همچنين تاسيس اين مكان بايد در دسترس عموم مردم بوده و از نظر جغرافيايي مناسب باشد».
- فريادي كه شنيده نميشود
اين كارگردان تئاتر اضافه ميكند:« چندين سال است كه در مناسبتها و حتي روزهاي ديگر خواستهايم و حتي فرياد زدهايم كه براي از بين نرفتن تعزيه جايي در اختيار تعزيهخوانان قرار بدهند اما متأسفانه گوش شنوايي نبوده و همهچيز در حد نامهنگاري و حرف بوده و عملياتي نشده است». اين پژوهشگر درباره همكاري مركز هنرهاي نمايشي نيز ميگويد: «مركز هنرهاي نمايشي تا به امروز در بخش حمايتي، بسيار به ما كمك كرده و حامي تعزيهخوانان بوده اما مركز در دستور كار خود ساختوساز ندارد».
- 3هزار عضو بدون خانه
او كه مديريت كانونهاي نمايشي مركز را نيز عهدهدار بوده، به احياي تعزيه و گونههاي نمايشي آن تأكيد داشته و يادآور ميشود:«تعزيه هنري است كه پيشينه تاريخي دارد و بايد درصدد احياي اين سنت بزرگ باشيم. هماكنون انجمن تعزيه بيش از 3هزار عضو فعال دائمي و فصلي داشته اما هنوز پيگيريها جواب نداده است».
او معتقد است كه هر اندازه زمان بگذرد حساسيتها روي اين گونه نمايشي بيشتر خواهد شد. فتحعليبيگي در توضيح بيشتر ميگويد:«سن و سال تعزيهخوانان بالاست و اگر يك تعزيهخوان از دنيا برود، آن آموزهها و تعزيهها نيز از بين ميروند چرا كه نه جايي براي آموزش وجود دارد و نه مكاني كه بتوان يادگارهاي اين تعزيهخوانان را نگاه داشت».
او تأكيد ميكند:«وضع تعزيه خوب نيست، جاي ثابتي براي آن وجود ندارد حتي وسايل تكيه دولت هم در كاخ گلستان خاك ميخورد و بهطور حتم به مرور زمان از بين خواهد رفت.» او همچنين به ايجاد مراكز پراكنده براي نگهداري ابزار و ادوات تعزيه نيز اشاره ميكند: «اين مراكز چون نقشه راه ندارند و اهدافشان بهطور كامل مشخص نيست، مدتي بعد از تاسيس بهدليل عدماستقبال يا بسته ميشوند و يا مسكوت ميمانند. در اين زمينه بايد يك كار ساختاري و منسجم صورت بگيرد».
- ثبت جهاني و توجه ويژه به تعزيه
در اين زمينه مهدي شفيعي مدير مركز هنرهاي نمايشي به ضرورت ايجاد مكاني ثابت براي اجراي تعزيه تأكيد داشته و به همشهري ميگويد:«تعزيه يك ميراث نمايشي است كه به ثبت جهاني (يونسكو) رسيده و همين ثبت جهاني توجه به تعزيه و جايگاه آن را دوچندان ميكند. يكي از ويژگيهاي تعزيه، مستقل بودن اين هنر نمايشي است.
تعزيه هنري مردمي است كه هميشه اتكا به مخاطب خود دارد و نبايد تمام حمايتها را صرفا مالي خواند بلكه بايد به بخش آموزش آن نيز توجه كرد». او تصريح ميكند:«دانشگاههاي مختلف بهخصوص هنر بهعنوان مراكز آموزشي ميتوانند تعزيه و گونههاي نمايشي را جزو رئوس درسي و آموزشي خود قرار دهند و در اين ميان جايگاه آموزش در تعزيه كمرنگ است».