قبل از این هنگام اعمال جراحی بهطور محدود انجام میشد و بسیاری از جراحان پزشک نبودند. این دوره را موج اول جراحی مینامند.
بعد از ۱۶ اکتبر ۱۸۴۶ موج دوم جراحی شروع شد. در این عصر اعمال جراحی بهسرعت گسترش یافت و شاخههای جدیدی چون جراحی قلب، اعصاب، زنان و غیره پا به عرضه وجود نهادند؛ اما مرگومیر در اثر اعمال جراحی یا عفونتهای بعدازآن، این کار درمانی را به رشتهای پرخطر تبدیل کرده بود. در این دوران تنها اقلیتی از بیماران بهبود مییافتند.
با پیشرفتهای علمی در رشتههای بیهوشی، مراقبتهای بعد از عمل، رعایت اصول جراحی پاک، استریل کردن و کشف آنتیبیوتیکها بهتدریج مرگومیر ناشی از اعمال جراحی کاهش یافت و این علم وارد موج سوم شد؛ ولی همچنان عوارض جراحیها زیاد بودند و به کاهش کیفیت زندگی بیماران منجر میشدند.
بهتدریج از اواسط دهه ۷۰ موج چهارم علمی جراحی آغاز شد. نگرش علمی در این عصر بهطور بنیادین تغییر کرد. دیگر تنها کاهش مرگومیر مطرح نبود. در این دوران مرگومیر جراحیهای بزرگ چون قلب، مغز و احشای بدن به کمتر از ۵ درصد کاهش یافته بود، ولی شیوع عوارض همچنان بالا بود. عوارض بعد از جراحی به بستری شدن طولانی در بیمارستان، هزینههای بالا، ازکارافتادگی و کاهش کیفیت زندگی بیماران منجر میشد.
هدف علم جراحی در موج چهارم این بود که با درمان بیماری فرد را به آغوش خانواده و جامعه بازگرداند، بهطوریکه بیمار کیفیت زندگی مطلوبی داشته باشد.
شاید مثالی که بتواند این دگردیسی در علم جراحی را بهخوبی نشان دهد، جراحی سرطان پستان باشد. جراحی برای سرطان پستان قبل از دوران بیهوشی عمومی (عصر اتر) بهندرت انجام میشد و اکثریت بیماران مبتلا قوت میکردند. در موج دوم جراحی، درمان سرطان پستان با برداشتن پستان و عضلات جدار قفسه سینه وارد دوره تازهای شد. ویلیام هالستد در دانشگاه جانز هاپکینز در ایالت مریلند آمریکا نشان داد که با انجام این عمل جراحی میتوان جان برخی از بیماران را نجات داد، ولی همچنان مرگومیر ناشی از جراحی بالا بود. بهتدریج با پیشرفت در علم بیهوشی و مراقبتهای بعد از عمل، مرگومیر بیماران کاهش یافت.
اما این عمل جراحی با تغییرات ظاهری ناخوشایند در بدن بیماران به علت برداشتن عضلات قفسه سینه همراه بود. این عمل جراحی بیماران را از سرطان نجات داده بود، ولی ظاهر بدن را بهطور تغییر میداد که مشکلات روانی برای بیمار ایجاد میکرد و بهشدت کیفیت زندگی او را تحت تأثیر قرار میداد. حتی بسیاری از زنان حتی علیه این نوع اعمال جراحی تظاهرات کردند.
بهتدریج وسعت عمل جراحی سرطان پستان در بدن بیماران کمتر و کمتر شد. ابتدا برداشتن عضلات قفسه سینه منسوخ شد. بعدازآن نشان داده شد که میتوان به جای برداشتن پستان تنها بخشی از پستان را برداشت؛ ولی برداشتن غدد لنفاوی زیر بغل همچنان جزء اصلی جراحی بود. این کار گاهی به تورم شدید بازو و دست منجر میشد که برای بیمار بسیار مشکلآفرین بود و انجام کارهای روزانه را مختل میکرد. بهتدریج نشان داده شد که به جای برداشتن تمامی غدد لنفاوی زیر بغل میتوان تنها یک یا دو غده لنفاوی را برداشت و این کار اطلاعات کافی برای درمان بیمار را در اختیار پزشکان قرار خواهد داد.
امروزه جراحی سرطان پستان به یک جراحی کوچک تبدیل شده است که در کلینیکهای جراحی قابل انجام است و بیمار چند ساعت پس از عمل مرخص میشود.
مثال دیگر ظهور اعمال جراحی با حداقل مداخله مانند اعمال جراحی با لاپاراسکوپی یا آندوسکوپی است. در این عمل جراحی با یک برش کوچک میتوان وارد حفرات بدن شد. این نوع اعمال جراحی با آسیب کمتری به بدن بیمار همراه است، لذا درد بیماران در دوران نقاهت کاهش مییابد و فرد زودتر به زندگی عادی خود بازمیگردد. در آندوسکوپی میتوان با دوربینی خاص از راه بینی، دهان یا مقعد وارد قسمتهای مختلف بدن شد و کار درمانی را انجام داد.
مثال دیگر پیوند اعضا است. امروزه به علت شیوع بیماریهای مزمنی چون فشارخون بالا و دیابت بسیاری از بیماران به نارسایی عضوی مبتلا میشوند و در معرض خطر قرار مرگ قرار میگیرند. پیوند اعضا بهترین روش درمانی برای این موارد است و با افزایش طول عمر بیماران و بهبود کیفیت زندگی فرد، انقلابی در علم پزشکی ایجاد کرده است. این اعمال جراحی با افزایش طول عمر بیماران و بهبود کیفیت زندگی آنان انقلابی در علم پزشکی ایجاد کرده است.
پیوند اعضا در دهههای اخیر با موفقیتهای فراوانی همراه شده است، بهطوریکه مرگومیر بیماران را کاهش داده و آنان را به آغوش خانواده و جامعه بازگردانده است. کیفیت زندگی این افراد بهمراتب از افرادی که دچار نارسایی عضوی هستند، بهتر است. در ضمن هزینه پیوند بهمراتب از هزینه درمان نارسایی عضوی کمتر است.
در این موج چهارم، مرگومیر و عوارض ناشی از اعمال جراحی کمتر شده و کیفیت زندگی بیماران بالا رفته است. اکنون با پیشرفتهای علم و فناوری در زمینههای نظیر سلولهای بنیادی، دستکاریهای ژنتیکی، علم نانو و چاپگرهای سهبعدی این سؤال مطرح است که آیا علم جراحی به پایان خود خواهد رسید؟ تنها آینده میتوان به این سؤال پاسخ دهد.
*جراح پیوند و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی تهران