اگر اين بار هم دولت آمريكا بخواهد براساس گزارشهاي فصلي آژانس بينالمللي انرژي اتمي پايبندي جمهوري اسلامي ايران را مورد تأييد قرار داده و آن را بر اساس قانون به كنگره گزارش دهد، براي بار سوم و يك دوره شش ماهه ديگر تحريمهاي هستهاي كنگره و رياستجمهوري اين كشور عليه ايران به حالت تعليق درخواهد آمد.
ترامپ دركوران انتخابات رياستجمهوري اين كشور بارها به طرفداران خود وعده داده بود كه بلافاصله پس از بهدست گرفتن قدرت، توافقنامه برجام را پاره خواهد كرد. وي از يكطرف با توجه به گزارشهاي مكرر آژانس بينالمللي انرژي اتمي با وجود ميل باطني خود مجبور به اعلام پايبندي ايران و در نتيجه تعليق اعمال تحريمهاي هستهاي شده است و در همان حال در مناسبتهاي مختلف ازجمله در مجمع عمومي سازمان ملل متحد از يكطرفه بودن اين توافق و متضرر شدن كشورش گفته و اين بار تا حد سرافكندگي آمريكا از چنين توافقي ياد كرده است.
همه شواهد ازجمله اظهارات مكرر ترامپ و مقامات مختلف آمريكا بهويژه خانم نيكي هيلي، نماينده دائم اين كشور در سازمان ملل متحد كه حالا مسئوليت مستقيم پيگيري پرونده هستهاي ايران مطابق برنامه و ميل ترامپ را برعهده گرفته است، نشان ميدهد كه اين بار ترامپ درنظر ندارد كه پايبندي ايران به تعهدات برجامي خود را تأييد كند. بهنظر ميرسد درصورت اتخاذ چنين تصميمي با توجه به گزارشهاي شفاف آژانس، ترامپ به ناچار در گزارشهاي خود توجيهاتي همچون ادعاهاي موارد نقض برجام توسط ايران در گذشته كه با بياعتنايي آژانس مواجه بوده و نيز نقض روح برجام با استناد به تحركات منطقه ايران را مورد اشاره قرار دهد.
پرواضح است كه اين حركت در مسيري غير از جريان گزارشهاي آژانس بهعنوان تنها مرجع تعيينكننده پايبندي يا عدمپايبندي اجراي تعهدات فني ايران بوده كه با توجه به 8بار تأييد اجراي تعهدات از جانب ايران مسيري برخلاف جريان طبيعي بوده و در نتيجه هيچ ترديدي نيست كه توجيهات و استدلالهايي كه در گزارش ترامپ درج خواهد شد هرچند كه بهاحتمال زياد مورد تأييد رژيم صهيونيستي و برخي كشورهاي مرتجع عرب قرار خواهد گرفت اما به هيچ وجه مقبول جامعه بينالمللي واقع نخواهد شد.
بهطور طبيعي چين، روسيه، آلمان و اتحاديه اروپا با آمريكا همراهي نخواهند كرد. اگر چه در بين كشورهاي عضو اتحاديه، انگليس و فرانسه در گذشته مواردي از مواضع نامشخص داشتهاند ليكن با كنار رفتن انگليس از اتحاديه تأثيرگذاري اين كشور با توجه به روابط همواره سنتي حزب محافظه كار انگليس و حزب جمهوريخواه آمريكا را ميبايست بيشتر برعملكرد آمريكا جستوجو كرد تا اتحاديه اروپا.
حركت برخلاف جريان و مسير طبيعي و جهاني توسط آمريكا ازجمله درموضوعات مهم بينالمللي بهخصوص در دوره ترامپ همانند موضوع تغييرات آب و هوايي و ديگر كنوانسيونهاي مختلفي كه جهان بر آن اجماع دارد، در گذشته نيز مسئولين آمريكايي را به نتايج مورد نظرشان نرسانده است اما با توجه به پر شدن ظرفيت تحمل آزمون و خطاي اين كشور هزينههاي سنگين ناشي از سياستهاي غلط ميتواند زمينه افول و شكست نهايي اين كشور در سطح بينالمللي و يا حداقل در منطقه را فراهم كند.
درصورت اتخاذ سياست خروج از برجام توسط آمريكا همانطور كه گفته شد چيزي جز انزواي جهاني عايد اين كشور نميشود بلكه زمينههاي گستردهاي از پيشرفتهاي سياسي داخلي و خارجي و نيز فني و تكنولوژيكي را براي ايران بهدنبال خواهد داشت. در حوزه سياسي در فضاي خارجي، اين ايران است كه دست برتر را خواهد داشت و اعلام خواهد كرد كه با وجود حسن نيت كامل ايران به اين حسن نيت پاسخ مناسب داده نشده است.
ضمن اينكه در داخل كشور اين عهدشكني آمريكا باعث ايجاد انسجام و وحدت بيشتر آحاد ملت خواهد شد. اين انسجام و وحدت در مقابل دشمن ديرينه كشور و انقلاب اسلامي از آنجا كه تقابل دو كشور در حوزههاي متعدد ديگر همچنان در جريان است، بسيار ارزشمند خواهد بود. از طرفي كشور در شرايطي قرار خواهد گرفت كه برنامه صلحآميز هستهاي خود را بدون محدوديت و البته تحت نظارتهاي متداول پادماني دنبال كند. همانطور كه آقاي دكتر ظريف اخيرا اشاره كردند جمهوري اسلامي ايران برنامه هستهاي خود را گستردهتر از آنچه در گذشته داشته است، از سرخواهد گرفت.
بهنظر ميرسد هيأت حاكمه آمريكا بهويژه شخص ترامپ قبل از هرگونه اقدامي ميبايست بهصورت عقلاني و نه بسيط و سادهانگارانه، نتايج و عواقب اقدامات خود را چندين بار مورد بررسي دقيق قرار دهد و فراموش نكند كه مردم و مسئولين جمهوري اسلامي ايران در كنار عزم جزم خود كولهباري از تجربيات ارزنده در مقابله با شيطنتهاي قدرتهاي جهاني را دارا هستند.سخنگوي سازمان انرژي اتمي