با اين حال نميدانم چرا احساس خوشحالي نميكردم. چرا در آن لحظات نميخواستم آنجا باشم؟ چرا نميخواستم آنجا باشم تا صداي بلند گريههايش را بشنوم؟»
«داستان انتقام» دقيقاً همانطور كه از اسمش معلوم است، قصهي يك انتقامگيري را تعريف ميكند. پوريا و هومن دو دانشآموزي هستند كه آقاي رياحي، معلمشان، سر كلاس تحقيرشان كرده و بعد هم باعث شده از امتحان نهايي محروم بشوند.
اين دو نفر تصميم ميگيرند انتقام اين اتفاق را بگيرند و براي همين، با چند نفر كه دستي در خلاف دارند، روي هم ميريزند و نقشهاي ميكشند تا حال آقاي رياحي را سر جايش بياورند. يك نقشهي حسابي دقيق و برنامهريزي شده!
«داستان انتقام» را «سيامك گلشيري» نوشته است. اين كتاب 184 صفحه دارد و نشرافق (66413367) آن را با قيمت 10هزار تومان منتشر كرده است.
- دردسر جديد خانواده گرانت
«شايد يك كمي اغراقآميز باشد كه بگويم آقاي گرانت خوش شانس بود. چون كسي كه زنبورها دنبالش كنند و آخرسر پايش به طنابي گير كند و روي كلي فشفشه بيفتد كه فشفهي آزمايشي اومف5 هم جزء آنهاست و درنهايت باعث سقوط يك هواپيما شود، خيلي هم خوششانس نيست.
بنابراين آقاي گرانت از اين نظر خوششانس نبود ولي خوششانس بود كه بالأخره همهي زنبورها او را نيش نزدند، بلكه فقط چندتايي نيشش زدند.»
در مجموعهي سهجلدي «خانوادهي گرانت» ماجراهاي خندهدار اين خانواده روايت ميشود. دو جلد قبلي اين مجموعه در دوچرخه معرفي شده بود و در اين جلد نيز اين خانواده اتفاق عجيب ديگري را تجربه ميكنند.
البته اينبار خانم مالانگ، مادرِ خانم گرانت هم به ماجرا اضافه ميشود و با بيموقع رسيدن به مسابقهي مرباها و مارمالادها، همهچيز را خراب ميكند.
البته فرار زنبورها، آتشسوزي و سقوط هواپيما هم به داستان اضافه ميشود تا يك وقت حادثهاي از قلم نيفتد. كسي نميداند آخرسر خانوادهي گرانت با اين همه دردسري كه درست ميكنند، به هلفدوني ميافتند يا نه...
«خانوادهي گرانت در هلفدوني» يكي ديگر از كتابهاي مجموعهي گرانت است كه «فيليپ آرداگ» آن را نوشته و «شهلا انتظاريان» ترجمهاش كرده است. اين كتاب را نشر هيرمند (66953076) در 242 صفحه و با قيمت 13500 تومان منتشر كرده است.