پيش از اين بيشتر تحقيقات بر تأمين سلامت جسمي معطوف بود. اين نگرش متاخر هماكنون نيز در جامعه ما حاكم است و برخي مسئولان و مردم سلامت را سلامت جسمي تعريف ميكنند. چنانچه در ميان ورزشكاران نيز كه به تناسب اندام و رعايت اصول تغذيه دقيق اهميت بيشتري داده ميشود ديده شده كه در مقابل حوادث و فشارهاي طبيعي زندگي فروپاشيدهاند.
اين نشان ميدهد كه در تأمين مهارت بهداشت روان همه افراد جامعه غفلتهاي زيادي صورت گرفته است. تحقيقات نشان ميدهد كه فقط ۲۰ درصد از سلامت افراد را سلامت جسمي تشكيل ميدهد بنابراين برنامهها، بودجهبنديها و سياستها بايد به سمت تأمين سلامت رواني، اجتماعي و معنوي كه ۸۰درصد سلامت افراد را تشكيل ميدهد، برود. اين درحالي است كه هماكنون، ۳ درصد از بودجه سلامت را به سلامت روان اختصاص ميدهيم. نگاه حداقلي به سلامت روان در كشور در شرايطي است كه دنيا به سمت تأمين بهداشت روان معطوف شده است. كشورهاي توسعهيافته سرمايهگذاريهاي زيادي در اين بخش انجام ميدهند چرا كه تحقيقاتشان نشان ميدهد كه بسياري از بيماريهاي جسمي ريشه روانشناختي دارند و بعضاًبهعنوان بيماريهاي عصبي شناخته ميشوند. زخم معدههاي طولاني، بيماريهاي قلبي عروقي، دردهاي اسكلتي - عضلاني، ريزش مو و... تحتتأثير مشكلات بهداشت روان است.
آخرين تحقيقات نشان داده است كه استرس و فشار روحي -رواني ابتدا روي سيستم ايمني بدن تأثير ميگذارد و بيماري جسمي بعضا لاعلاج در افراد ايجاد ميكند. اهميت توجه به سلامت روان آنجا بيشتر ميشود كه بدانيم همين تحقيقات نشان دادهاند كه مهارت تأمين بهداشت روان در بهبود بيماريهاي لاعلاج تأثير مضاعف و شگفتانگيز دارد. از سوي ديگر به هم ريختگي و عدمانسجام روحي و رواني نيز ميتواند زودتر از موعد فرد بيمار را از پاي بيندازد.
تأمين بهداشت روان بايد از اولويتهاي نظام سلامت باشد، بهخصوص تأمين آن در مراحل اوليه ايجاد آن. بهعبارت ديگر تأمين سلامت روان در دوران بارداري، سالهاي اوليه زندگي و دوران بلوغ از اهميت ويژهاي برخوردار است. ۷۰ درصد شخصيت افراد كه ابعاد روانشناختي، اجتماعي، جسمي، معنوي و اخلاقي دارد، در سالهاي اوليه زندگي و پيش از دبستان شكل ميگيرد. امروزه در دنيا همانطور كه چكاپ سلامت جسمي اهميت دارد، چكاپ سلامت روان نيز براي همه اقشار مطرح شده است. تشكيل پرونده سلامت روان براي افراد، مخالف تفكر اشتباه پيشين است كه بهدنبال پنهانسازي بيماري و اختلالات روان بود. پيگيري و درمان اختلالهاي خلقي، افسردگي، وسواس و... در حالي به صراحت در دنيا انجام ميشود كه عدهاي از افراد بهدنبال ارتقاي سلامت روان خود هستند و ميخواهند هر روز بهتر از گذشته خود شوند. اين تفكر بايد در كشور ترويج داده شود.