البته تا همين چند سال پيش چهرههاي ورزشي و سينمايي هم براي خودشان جايي در اخبار رسمي و بهخصوص غيررسمي داشتند اما الان مدتهاست كه سياسيون با فاصله پيش افتادهاند. طوري شده است كه حتي هنرپيشهها و فوتباليستها هم بهواسطه اظهارنظرهاي سياسيشان به خبرها راه پيدا ميكنند. توي همين هفتهاي كه گذشت، يكي از مهمترين اتفاقات ادبي دنيا، يعني نمايشگاه كتاب فرانكفورت برگزار شد و نمايندگاني از كشورمان هم رفتند و حرفهاي مهمي نيز زده شد؛ مثلا رئيس اتحاديه جهاني ناشران درباره قضيه كپيرايت توي ايران حرف زد و خانم فريبا وفي جايزه گرفت و بحثهايي از اين قبيل. منتها اين قبيل اخبار زير آوار خبرهاي مربوط به برجام ديده نشد. باز برجام مهم است و حرفهاي ترامپ، حق بود كه جواب داده شود، اما قبل از روز جمعه هم خبرهاي فرهنگي اقبالي نداشتند و مثلا خود كتابخوانها هم خيلي در جريان خبر تجليل از دكتر سعيد حميديان در كنار آرامگاه خواجه حافظ و دادن نشان درجه يك علمي به اين استاد سختكوش ادبيات قرار نگرفتند.
خلاصه همه اينها را گفتيم تا عرض كنيم كه قرار ما و شما از اين به بعد در همين ستون، بازخواني خبرهايي باشد كه خيلي ديده نشدهاند و بد نيست يكبار در موردشان گپ بزنيم. چراغ اول را با يك خبر كتابي روشن كنيم. خبرش كمي قديمي است اما بهنظرم هنوز جذاب باشد؛ آن هم اينكه يك كشاورز چيني كه فقط 3كلاس سواد داشته، ۱۶ سال كتابهاي حقوقي را خوانده تا موفق شود حقش را بگيرد. خبر را «اينديپندنت» كار كرده و نوشته كه يك كشاور 60ساله «وانگ» نام، 8سال دادگاه رفته و آمده تا موفق شده يك دعواي حقوقي را ببرد.
حالا ماجرا سر چي بوده؟ اينكه يك اداره دولتي، فاضلابش را توي مزرعه اين بابا رها ميكرده و مزرعه آقاي وانگ هم طبيعتا به باد ميرفته. ميخواسته شكايت كند، اما نميدانسته چي بايد بگويد، براي همين، ميرفته به كتابفروشيها و كتابهاي حقوقي آنها را ميگرفته و همانجا از رويشان رونويسي ميكرده تا بعدا بخواند و ببيند طبق كدام ماده و بند قانوني ميتواند حقش را بگيرد و در عوض به كتابفروشها ذرت ميداده. اين داستان كتاب خواندن طرف، 16سال طول كشيده.
حالا هم موفق شده از دادگاه حكم محكوميت آن اداره را كه ۸۲۰هزار يوآن (حدود 530ميليون تومان) خسارت است، بگيرد؛ يك جور داستان پايان خوش كه آن اولهايش حوصله خواننده يا بيننده سر ميرود، اما آخرش قهرمان قصه موفق ميشود بر بوروكراسي اداري و شركتهاي دولتي پيروز شود. قديميها ميگفتند رمز موفقيت در هر كاري، داشتن پشتكار است و تداوم در انجام آن كار؛ حتي مثلي هست كه مداومت بر حماقت هم به حكمت منجر ميشود.