گفتم باد، يادم آمد دبير جغرافيا همين سال گذشته در کلاس درس براي ما از اهميت وزش باد در تهران ميگفت. او ميگفت که تهران بيشتر از هرچيزي به باد نياز دارد تا آلودگيها را از شهر دور کند.
او براي ما از پاييزهاي پر از باد کودکياش گفت که کلاه مدرسهاش را از سرش برداشته و برده و بادهايي که بعضي وقتها چترها را هم به آسمان ميبردند.
باد همان جريان هواست؛ حرکت گاز در اتمسفر است. در حقيقت باد حرکت هوا از يک منطقهي پرفشار به يک منطقهي کمفشار است.
اما همين جريان سادهي هوا انواع گوناگون دارد. بادهاي غربي، بادهاي موسمي و بادهاي قطبي. باد سام، بادهاي 120روزه، باد صبا، باد شمال و... انواع توفانها، گردبادها و تندبادها هم هستند و نسيمهاي نوازشگر هم. همهي اينها از همان حرکت سادهي هوا به وجود ميآيند.
از طرفي نيروي باد از منابع توليد برق هم هست، منبعي طبيعي و پاک براي توليد انرژي. اگر گذرتان به شهرستان منجيل افتاده باشد، حتماً توربينهاي بزرگ بادي را در اين شهر ديدهايد. توربينهاي بزرگ سهپرهاي که مثل پنکهي معکوس عمل ميکنند.
پاييز است و فصل بادهاي پاييزي، تهران هم به باد نياز دارد؛ اما بهتر است در مقابل اين بادهاي پاييزي پوشش مناسب داشته باشيم تا در هواي سرد پاييز غافلگير نشويم.
گفتم غافلگيري، يادم آمد هميشه در فصل پاييز، در خانهي ما، من، اولين نفري هستم که سرما ميخورد. هميشه روزي هست که وقتي از مدرسه برميگردم باد سرد به صورتم ميخورد و سرما ميخورم و هميشه فراموش ميکنم در اين روزها با خودم لباس مناسب بردارم.