مهمترین این حفرهها بطنهای مغز هستند. هیدروسفالی ممکن است به علت افزایش بیمارگونه مایع مغزی-نخاعی یا مشکلی در جذب آن یا بسته شدن مکانیکی راههای انتقال مایع ایجاد شود.
نخستین پزشکی که هیدروسفالی را کشف کرد بقراط بود، اما درمان درست این عارضه تا قرن بیستم امکانپذیر نبود.
هیدروسفالی را ازلحاظ درمانی میتوان به دو نوع ارتباطی و غیر ارتباطی تقسیم کرد.
در نوع اول یا ارتباطی بطنهای داخلمغزی بزرگ میشوند، فشار داخل جمجمه به شکل مزمنتری بالا میرود، گردش و جذب مایع مغزی - نخاعی دچار اختلال میشود و بزرگ شدن بطنها ناشی از انباشته شدن مایع به ساختمانهای مغزی فشار میآورد و نشانههای بیماری ظاهر میشود.
علتهای این نوع هیدروسفالی خونریزیهای مغزی ناشی از آنوریسم (ضعف دیواره شریان که باعث گشاد شدن شریان و بیرونزدگی دیواره آن میشود و احتمال پاره شدن آن را ایجاد میکند)، ناهنجاریهای خونی یا ضربههای مغزی میتواند باشد. در درصدی از موارد هم هیچ علت واضحی پیدا نمیشود.
نشانههای هیدروسفالی ارتباطی معمولاً به صورت مزمن و آرام بروز میکند و ازجمله شامل این موارد میشود: گیجی، کاهش فعالیتهای برتر مغز مثل حافظه، دشواری در درک،کاهش فعالیتهای قضاوت و درک، دمانس یا زوال عقل، مشکلات تعادل (آتاکسی) ،بیاختیاری ادراری و مدفوعی، مشکلات دید، سردرد، خستگی بیشازحد، مشکل صحبت کردن و ...
هیدروسفالی غیر ارتباطی یا انسدادی با نشانههای سریعتری ظهور میکند که ناشی افزایش ناگهانی فشار داخل جمجمه است. این بیماری یک اورژانس پزشکی است و باید بهطور سریع درمان گردد. درمان در این مورد گذاشتن یک شانت و تخلیه مایع مغزی نخاعی است.
علل اصلی این نوع هیدروسفالی موارد زیر هستند: تومورهای مغزی، هیدروسفالی مادرزادی ناشی از برخی ناهنجاریها، مننژیت و...
امروزه به لطف پیشرفت تصویربرداری پزشکی تشخیص این بیماری آسان شده است. درمان اصلی هیدروسفالی جراحی است، چون یک مشکل مکانیکی است و دارمان دارویی مؤثر نیست.
جراحی در این مورد عبارت است از ایجاد یک میانبر بین مغز و حفره دیگری از بدن تا مایع مغزی نخاعی اضافی به آنجا انتقال یابد. این کار با گذاشتن یک شانت (یک لوله مخصوص) که یک سر آن در حفرههای مغزی قرار میگیرد و سر دیگرش یا در صفاق (درون شکم) انجام میپذیرد.
سیتیاسکن و امآرآی تصویربرداریهایی هستند که در تشخیص این بیماری کمک میکنند.
نویسنده این سطور از سالها پیش در مورد هیدروسفالی و درمان آن کار و تحقیق کرده است. در سالهایی که افتخار آشنایی و کار در محضر پروفسور مجید سمیعی در آلمان برای اینجانب به دست آمد، از ایشان خواستم تا به من اجازه دهند در محضر ایشان یک کار تحقیقی انجام دهم. ایشان به من گفتند که از سالها پیش درمانی برای هیدروسفالی ارائه دادهاند و به من پیشنهاد دادند تا در این مورد کار بکنم.
نتیجه تحقیق ما در محضر پروفسور سمیعی که نوع بدیعی از درمان است که در مجله ASIAN JOURNAL OF NEUROSURGERY به منتشر شده است.
این روش درمانی که در بیماران بسیاری جربه شده با موفقیت در بیش از ۷۵% بیماران از جراحی دوم و داشتن دائمی شانت و عوارض آن در مریض جلوگیری میکند.
این روش درمانی شامل افزایش بسیار پیشرونده و کند فشار داخل مغزی است تا مغز بیمار به این افزایش فشار واکنش بد و منفی نشان ندهد. فلسفه این درمان بستگی به این موضوع دارد که مغز توانایی بسیار زیادی در تطابق با تغییر دارد، به شرط این که این تطابق بسیار آهسته و پیشرونده باشد
بدین ترتیب ما با افزایش فشار داخل جمجمه بهطور بسیار تدریجی این فرصت را به مغز میدهیم تا بهطور کامل و بدون هیچ آسیبی با وضعیت جدید تطبیق حاصل کند و این امر تا زمانی ادامه خواهد یافت که بیمار دیگر نیازی به شانت نداشته باشد.
در عمل، این کار در زمانی انجام میپذیرد که بیمار در شرایط حاد دچار هیدروسفالی میشود و ما ناچاریم برای او یک شانت خارجی بگذریم این شانت خارجی به ما اجازه میدهد تا بتوانیم فشار داخل مغز را با شرایط بیمار تطبیق داده و به طور بسیار آهسته آن را افزایش دهیم.
پس از مدتی که حدوداً از ۷ روز تا دو یا سه هفته طول میکشد (بسته به شرایط بیمار ازجمله سن، حال عمومی و غیره) مغز بیمار با شرایط جدید فشار داخل جمجمهای تطابق حاصل میکند و به طور طبیعی به کار خود ادامه میدهد، بدون اینکه عوارض بیماری بروز کند. همانطور که گفته شد این روش در نهایت میتواند بسیاری از بیماران را از داشتن شانت و عوارض آن به طور همیشگی رهایی میبخشد.
*جراح مغز و اعصاب، کلینیک Bel Air،بوردو، فرانسه