ماجرا از اين قرار است كه خانهكتاب، بهصورت مداوم گزارشهايي آماري از وضعيت نشر در ماههاي مختلف ارائه ميكند. اين ماه هم آمار مربوط به وضعيت نشر كتاب در شهريور96 را منتشر كرد . اين وسط يك عدد هم بود كه خيلي عجيب بود. اينكه كتابي در حوزه موفقيت كسب و كار با ۷۰۰هزار نسخه ركورددار بيشترين تيراژ است. خب قبول بفرماييد كه اين عدد عجيب است. زماني ناشري رمان خانم دانشور «ساربانسرگردان» را با تيراژ 88هزار نسخه چاپ كرد و فروش رماني از اين چهره معروف بيشتر از يك دهه طول كشيد. اصلا چرا راه دور برويم، همين خانه كتاب، يك ماه پيش آمار نشر مرداد را داده بود و در آن خبر تيراژ چاپ بيست و يكم «دختري در قطار» نشر هيرمند با ۲۳۰هزار نسخه بهعنوان پرتيراژترين كتاب ماه مرداد هم بود. اما چند روز بعدش اطلاعيه دادند و گفتند «اين آمار صحيح نبوده و بهدليل خطاي ثبت اطلاعات و قرار گرفتن قيمت كتاب كه ۲۳۰هزار ريال بوده بهصورت اشتباه در فيلد شمارگان، رخ داده است.» با اين وصف، تيراژ 700هزارتايي براي يك كتاب موفقيت در كسب و كار، عجيب است ديگر! براي همين به سايت خانه كتاب مراجعه كردم و آمار كتاب را درآوردم. يك كتابچه 60صفحهاي كه توسط خود نويسنده منتشر شده بود.
چاپ اولش در مهر95 است و تا مهر 96 به چاپ 155 رسيده. تا چاپ ١٠٠ تيراژش روي هزار نسخه بوده، بعد رفته روي ٣٠٠٠ نسخه و بعد ٣٠هزار و اين آخري هم كه يكباره شده است ٧٠٠هزار نسخه. از چند كتابفروشي جوياي كتاب شدم تا بدانم اين محصول چرا اينقدر خواهان دارد؟ عجيب اينكه هيچ كدام از چنين كتابي اطلاع نداشتند. از خود ناشر-مولف هم اطلاعي پيدا نشد، جز اينكه چندتايي كتاب ديگر از خودشان را هم خودشان چاپ كردهاند. مسئله را با ساير خبرنگاران كتاب در ميان گذاشتم. جناب غلامي جليسه (مديرعامل خانه كتاب) و داورپناه (معاون فرهنگي خانه كتاب) توضيح دادند كه چنين اطلاعاتي براساس برگه اعلام وصول ناشر پر ميشود و اين ناشر-نويسنده ۱۵۵برگه اعلام وصول پر كرده و گفته عدد شمارگانش هم همين است و وزارت ارشاد بايد او را بهعنوان نويسنده پرتيراژترين كتاب معرفي كند و... . به قول آقاي داورپناه «... واقعيت اين است كه جداي از قضاوت درباره كيفيت محتواي اين كتابچه ۶۰صفحهاي 3زبانه، چنين اثري ابدا در بازار نشر توزيع نشده و چنين شمارگاني، دروغين است. فقدان سازوكارهايي براي سنجيدن صحت و سقم ادعاي هر ناشر، و بهويژه ناشر- مولف، از مشكلات جدي در حوزه اطلاعات و آمار نشر است!» ديديد؟ به همين راحتي. يك عدد اشتباه اعلام ميشود، كسي پي آن را نميگيرد، از روي همين اعداد ادعايي، آمار محاسبه ميشود؛ آماري كه با يكقلم عدد 700هزار كلي جابهجا شده است اعلام ميشود، خبر ميشود، به رسانهها ميرود، مسئولان بيلان كاري ميدهند، كسي هم ككش نميگزد! خودتان تصور كنيد قيافه فيثاغورس را اگر از اين ماجراي عددسازي باخبر بشود.