نگارنده نكته و مقصر اصلي در كم بودن عرصههاي پيادهروي را طرحهاي بالادست تفصيلي ميدانم. شايد دهههاست كه طرحهاي تفصيلي ما توسط مشاوران هدايتنشده بلكه ديكته ميشوند. به صراحت ميگويم منافع مديريتهاي شهري موجب ميشود در هدايت طرحهاي تفصيلي دخالت صورت بگيرد.
بهعبارت ديگر، شهرداريها حاضر نيستند 10سانتيمتر عقبنشيني را اجرا كرده و پول عقبنشيني را به مالكان و بهرهبرداران بدهند. به همين منظور است كه طرحهاي تفصيلي از بازكردن بازشوها، عريضكردن گذرها، اعمال پيادهروها و پايين آوردن سطح تودهها و اضافهكردن بر سطح عرصهها غفلت ميكنند. نكته ديگر اينكه هر طرحي 2 وجه دارد؛ يكي خود طرح و دومي ضابطه اجراي آن. زماني در طرح ما مشكلات اساسي داريم كه شهرداريها عموما بهخاطر اينكه بايد هزينه عقبنشينيها و مشاعات شهري را بپردازند، به سراغ اين مسئله نميروند.
نكته دوم به ضابطين اجرايي بازميگردد. هر طرحي وقتي كه ضابط اجرايي نداشته باشد در همان مرحله اول ابتر ميماند. ضابطه اجرايي به جزئيات بازميگردد كه شايد در حوزه اين مقاله نباشد. وقتي مشاوري درباره محور پيادهاي طرحي ارائه ميكند، مقصر اصلي همان طرحهاي تفصيلي هستند چراكه در طرحهاي تفصيلي عموما مشاور توسط كارفرما كه وزارت مسكن و شهرسازي يا شهرداريها هستند، هدايت ميشوند. به صراحت بايد به اين مسئله اشاره كرد كه در چند دهه اخير مسئولان و مديراني نديدهايم كه از توده كاسته و به عرصه بيفزايند. تقريبا تمام مديران به تودهگذاري علاقه دارند تا عرصهاندوزي و اين در حالي است كه مديريت در آزادكردن فضاست نه تودهگذاري.
وقتي به گذشته نگاه ميكنيم ميبينيم بهترين محلههاي شمالي تهران مانند زعفرانيه، فرمانيه و غيره باغگذرهايي داشتند كه نشاندهنده شرايط زيستي خوب بودند، اما در سالهاي اخير نوسازي شهرها و بارگذاري تراكم بالا رفته اما عرض همان گذر تغيير نكرده است. براي حل اين معضل بايد بر طرحهاي بلندمدت دل ببنديم كه شايد بتوان كاري كرد. از همين امروز بايد تصميم بگيريم كه مديريت آمايش سرزمين به سمت آزادسازي حركت كند.
اين اقدام بايد از سوي دولت و وزارت مسكن و شهرسازي آغاز شده و بهعنوان يك لايحه به مجلس برود تا قانوني داشته باشيم كه اعلام كند از مقدار تودههاي شهري كاسته شده و بر عرصهها افزوده شده است. اين نكته مهمي است كه تحقق آن شايد 2دهه زمان نياز داشته باشد.
- طراح و معمار