دیدن تراکتهای کاغذی روی در و دیوار بیمارستانها یا معابر پررفتوآمد با مضمون کلیهفروشی، کبد فروشی و حتی فروش مردمک چشم و نوزاد زنده، دیگر چندان عجیب به نظر نمیرسد.
دیدن تبلیغاتی از این دست آنقدر زیاد شده است که این روزها مردم شهر بهراحتی از کنار آن میگذرند اما اینکه سایتی مخصوص به این کار و بهطور تخصصی در زمینهي خریدوفروش اعضاي بدن فعالیت کند، موضوع حيرتانگيزي است
سایتی درست با سازوکاری شبیه به سایتهای خریدوفروش خانه و ماشین دستدوم. رنگ زمینهي سایت نیازمندیهای خریدوفروش اعضای بدن، توسی است و یک جنین نابالغ کامل تشکیل نشده، لوگوي سایت است.
اينجا، دسته بندیهای متنوعی وجود دارد. بخش متنوعی از مقالات علمی و انواع روشهای جراحی دیده میَشود و تعداد مقالات دربارهي عوارض و گروه خاص جراحی از همه بیشتر است.
از آمار سایت میشود فهمید که تعداد بازدیدکنندهها زیاد است و سر مدیرانش هم شلوغ. با وجود اين خیلی زود و راحت جواب تلفن ما را میدهند و دربارهي زیر و بم کارشان صحبت میکنند.
پشت تلفن راحت صحبت میکند و بیرودربایستی به همهي سوالات جواب میدهد. خودش را «ص» معرفی میکند. متولد سال1368 و فارغالتحصیل رشتهي برنامهنویسی است.
از همان ابتدا میگوید: «خریدوفروش اعضا نداریم، ما در سایتمان نیازمندی داریم.» از عمر سایت آنها تنها دو ماه میگذرد؛ «من یک سایت نیازمندیها دارم که کارش تبلیغات است.
از ابتدا قرار بود که انتشار آگهیهای کاربران در این سایت انجام شود كه با موفقيت انجام شد.» مدیر اولین سایت نیازمندیها دربارهي اهداف اولیهشان ميگويد: «آن اوایل کاربران عموما وسایل خانه آگهی میدادند اما بعد از مدتی آگهی فروش اعضای بدن هم طرفدار پیدا کرد.»
همین شرايط باعث شد که او به فکر راهاندازي سایتی مخصوص آگهیهای اعضا بيفتد: «تنها هدفم حذف دلال بوده است. این سایت تشكيل شده تا مردم راحتتر این کار را انجام دهند.»
او تعریف میکند که از همان ابتدا، روی صفحهي اول سایت یک اطلاعیه گذاشته است؛ «من یک اطلاعیه در صفحهي اصلی گذاشتم که هدفم تنها کمک به نیازمندان است.
دوست داشتم مشکل مردم را حل کنم.» ممكن است اين سوال براي شما هم پيش آمده باشد كه آیا او از کسانی که در سایتش تبلیغ ميكنند، پولی دریافت میکند.
خودش صراحتا اعلام میکند: «نه، بههیچعنوان. سایت ما نیازمندی است. من یک سایت تبلیغاتی ديگر دارم.
کسبوکار من در آن سایت است و از آن طریق پول درمیآورم. شما بروید به سایت کلیه داتآیآر، اگر فقط بخواهید وارد سایت شوید اول باید 30هزار تومان پرداخت کنید.
من این سایت را گذاشتهام تا هرکسی که نیاز دارد، خود را معرفی کند؛ چه کسانی که نیازمندند و میخواهند اعضای بدن خود را بفروشند و چه کسانی که خریدارند، باهم از این طریق در ارتباط باشند.»
او دربارهي آمار خریدوفروش در ایران تعریف میکند: «من آمارهايي هم درآوردهام. سالانه در ایران، 3800 عمل پیوند انجام میشود. از این تعداد، تنها 500 عمل آن از مرگ مغزی تامین میشود.
بقیهي عملها از راه خریدوفروش و از همین طریق انجام میشود.»
«اگر من شمارهام را روی خط شما دایورت کنم، میبینید که چند نفر بیچاره به من زنگ میزنند که برای یکمیلیون تومان میخواهند کلیهي خود را بفروشند.» تعداد کسانی که برای فروش اعضا به «ص» پیام میدهند، خیلی زیاد است: «تعداد کسانی که تماس میگیرند يا آگهی میدهند، خیلی زیاد است.
آنقدر که حسابش از دستم خارجشده است.» او دربارهي طیف کسانی که برای آگهی تماس میگیرند، میگوید: «دختر چهاردهساله زنگ میزند و میگوید میخواهد کلیهاش را بفروشد.
زندانی از زندان پیام میدهد که من لنگ پنج يا سه میلیون تومان هستم. من پیامي دارم كه خانمی فرستاده و نوشته پنج تا بچه دارم و میخواهم دخترم را هم شوهر بدهم و در مضیقه هستم.
میخواهم کلیهام را بفروشم، میخواهم وام بگیرم اما نمیتوانم.» البته او میگوید که تنها نیازمندان سراغش را نمیگیرند، افراد دیگری هم هستند که به او پیام میدهند؛ «معتادان هم پیام میدهند یا زنگ میزنند.
البته من عموما تبلیغات آنها را در سایت منتشر نمیکنم.» بهجز اینها، دلالها هم مخاطب سایت هستند؛ «بعضی وقتها هم دلالها پیام میگذارند.
کسانی به نام فروش کلیه پیام میگذارند که اگر کسی زنگ بزند، کاملا مشخص است که آنها دلال هستند، نه فروشندهي واقعی.»
با همهي اینها «ص» ادعا میکند که تنها قصدش خیر است: «من دوست ندارم کسی به خاطر نیاز مالی مجبور به فروش کلیه شود، رحمش را اجاره دهد، حتي ریه و قلبش را بفروشد، من حتی درخواست فروش ريه و قلب هم داشتهام.
اینها که دیگر برگشت ندارد. حتی بعضیها درخواست خریدوفروش بچهي دوماهه را دارند.»
بعد از صحبت با مسئول سايت شمارهي چند نفر از فروشندگان اعضاي بدن را پيدا كرديم و با آنها تماس گرفتيم. نفر اول خيلي خجالتي است.اسمش عیوض است و تهلهجه دارد. 29سال دارد.
گروه خونی اش O مثبت است. او ساکن آذربایجان غربی است و در شهر سقز زندگی میکند. زمان جواب دادن به سوالات با لکنت زبان، قیمتها را میگوید: «کلیه که قابل شما را ندارد، من کلیهام را 25میلیون تومان میفروشم.
کبدم را هم 150میلیون تومان میفروشم.» عیوض اما متوسط قیمت مغز استخوان را در بازار نمیداند: «قیمت آن را نمیدانم. هیچکس نمیداند.
آن را دیگر باید توافق کنیم.» عیوض زیاد واضح صحبت نمیکند. با جملات کوتاه جواب میدهد، برای اینکه جواب دهد، باید چندین بار یک سوال را تکرار کنیم. دربارهي دلیل فروش اعضایش میگوید: «من بنگاه معاملات ماشین داشتم.
ورشکست شدم. بعد از آن مشکلات خانوادگی پیش آمد. زندگیام از هم پاشید. بعضی از اعضای خانوادهام به خارج از ایران رفتهاند و من تنها اینجا زندگی میکنم.»
زمان قطع کردن، با اصرار میگوید: «خواهش میکنم، سر قیمت هم با هم کنار میآییم. آبرویم در خطر است.»
فروشندهي بعدی هم مانند عیوض کلیه، کبد و مغز استخوانش را به فروش میرساند. او خود را علی معرفی میکند. او هم مانند عیوض تهلهجه دارد. 31سال دارد و گروه خونیاش هم Bمثبت است.
علی اما از عیوض ماهرتر است. او قبل از اینکه از قیمت حرفی به میان بیاورد، توضیح میدهد: «من از طرف انجمن اهدای اعضا اقدام کردهام و تاییديهي انجمن و تاییدیهي دکتر انجمن را دارم. تمامی آزمایشها را به طور کامل انجام دادهام
ليلاشوقي/منبع:همشهري جوان