مشاهدات من ميگويد چنين احتمالي بسيار پايين است. در همين شهر خاكستري و پرهياهو ما پاركهاي زيادي داريم كه به شهروندان، خلوت و آرامش را هديه ميدهند. در چنين خلوت دلپذيري، كتاب خواندن ميتواند بسيار لذتبخش باشد. بهخصوص اينكه در برخي پاركهاي بزرگ تهران كتابخانه هم وجود دارد. در سفرهايي كه به خارج از ايران داشتهام بارها شهروندان را در حال مطالعه در پارك مشاهده كردهام.
شهرونداني كه بسياريشان پس از به پايان رساندن كتاب، آن را روي نيمكت ميگذارند تا شهروندي ديگر از آن استفاده كند. در ايستگاههاي مترو هم تصوير شهروندان در حال مطالعه جزو نشانههاي تكرارشونده محسوب ميشود. در اينجا اما بهندرت چنين مناظري ميبينيم. شايد نشود انتظار داشت در متروي اغلب شلوغ تهران، مردم بتوانند با آسودگي كتاب بخوانند.در ساعات شلوغ، همين كه بتواني به سختي خودت را وارد مترو كني هنر كردهاي و در آن فشردگي و ازدحام نميشود انتظار داشت شهروندان خسته و به هم فشرده بتوانند مجالي براي مطالعه بيابند.
اما اين انتظار از كساني كه داخل يك كافه يا پارك حضور دارند بيراه به نظر نميرسد. بهشكل غريبي بالارفتن سطح سواد عمومي در جامعه به پايين آمدن ميزان مطالعه انجاميده است. ميشود از روي شمارگان درج شده در كتابهاي ديروز و امروز استدلال كرد كه افراد باسواد در گذشته بسيار بيشتر از امروز كتاب ميخواندند. در حال حاضر آنچه در فضاهاي شهري جلب نظر ميكند، خيرهشدن افراد به صفحه تلفن همراهشان است.
با پذيرش اين نكته كه در فضاي مجازي كنار اخبار و مطالب سطحي، نوشتههايي مفيد هم به چشم ميخورد، باز هم نميتوان پذيرفت اين جمعيت خيره به موبايل در حال مطالعه جدي هستند. تصوير غالب اين است كه كسي كتاب به دست ندارد، مگر اينكه دانشآموز يا دانشجو باشد و اين اقشار هم بهندرت حاضر ميشوند چيزي جز كتاب درسي بخوانند. بحث گراني كتاب را هم به شرطي ميتوان پذيرفت كه بقيه كالاها و خدمات در جامعه ارزان باشد ولي همين مردم كه به سادگي با قيمت بسيار بالاي تلفن همراه، ساعت و... كنار ميآيند به كتاب كه ميرسند، از بهاي بالايش مينالند.
اگر بپذيريم كمبود مطالعه آسيبي جدي براي جامعه است، به گمانم بايد ريشههايش را هم بيشتر از اقتصاد، در فرهنگ و سبك زندگي جستوجو كنيم. در جامعهاي كه كمتر كسي كتاب ميخواند، كتابخواني در فضاهاي شهري به تصويري انتزاعي تبديل ميشود؛ دقيقا مشابه آنچه در تهران مشاهده ميكنيم.
بالارفتن تب كتاب در ايامي خاص مثل روزهاي برگزاري نمايشگاه كتاب را هم همه ميدانيم كه نبايد جدي بگيريم. نكته ديگر اينكه كتاب خواندن در سطح كلان و گستردهاش مدنظر است؛ مطالعه به قصد سرگرمشدن و نه الزاما پاسخدادن به نيازهاي نخبهگرايانه و روشنفكرانه. در كشورهايي هم كه سرانه مطالعه بالاست، مردم به صورت گسترده در حال خواندن متنهاي سنگين و فلسفي نيستند. بسياري از آنها رمان ميخوانند تا سرگرم شوند و البته كنارش ممكن است نكاتي هم بياموزند و ما سالهاست وجه سرگرمكنندگي مطالعه را هم به فراموشي سپردهايم.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون