آيا شيوه پيشين مورد پذيرش مردم است و مردم تمايل دارند همچنان شيوههاي گذشته ادامه پيدا كند يا آنكه از شهر معنايي متفاوت در ذهن دارند و در نتيجه سياستهاي شهري متفاوتي طلب ميكنند اين پرسشها مبناي انجام پژوهش نظرسنجي از ساكنان شهر تهران شد. از پنجم شهريور تا دوازدهم شهريور سالجاري تعداد 5هزار نفر از افراد بالاتر از 18سال در شهر تهران مورد پرسش قرار گرفتند كه در ادامه به بخشي از نتايج آن اشاره ميشود.
يافتههاي بهدستآمده از اين نظرسنجي نشان ميدهد كه ارزيابي مردم از ميزان موفقيت مديريت شهري و سياستهاي آن، كلي و يكپارچه و به تعبيري صفر و يك يا سياسي نيست. مردم نقش اجرايي شهردار پيشين را از نقشهاي سياسي او جدا ميكنند و آناني كه عملكرد اجرايي او را تأييد ميكنند لزوماً درباره نقشهاي سياسي وي نظر يكساني ندارند. همچنين نزد افكارعمومي وجوه مختلف عملكرد مديريت شهري از هم متمايزند و هر بخش را جداگانه ارزيابي ميكنند.
شهر در 3وجه مورد ارزيابي پاسخگويان قرار گرفته است؛ در بخش نخست، وجوه كالبدي و فيزيكي شهر را ارزيابي كردهاند. در بخش دوم، كيفيت محيط فيزيكي و زيستي شهر يعني خصوصياتي از قبيل ايمني شهر، وضعيت هوا، كيفيت جابهجايي مورد قضاوت قرار گرفته است و در بخش سوم، وجه انساني شهر ارزيابي شده است. در اين بخش، مردم درباره كيفيت روابط اجتماعي شهر، برابري فرصتهاي زندگي براي گروهها و محلات مختلف شهر، زندگي اقشار فرودست و كمتر برخوردار يا لايههاي آسيبديده از فقر و مشكلات اجتماعي داوري كردهاند. ارزيابي مردم از موفقيت مديريت شهري پيشين در هر يك از اين سه بخش از هم متمايز است.
براساس نتايج بهدست آمده اكثريت پاسخگويان عملكرد شهرداري دوره قبل را در مواردي از قبيل وضعيت اتوبوس، مترو، زيباسازي، فضاي سبز و جمعآوري زباله مثبت ارزيابي كردهاند و معتقدند وضعيت اين قبيل امور نسبت به دوره قبل بهتر شده است؛ درحاليكه عملكرد شهرداري دوره قبل را در حوزههايي مثل ايمني شهر، نظاممند كردن ساختوساز و ساماندهي آن به نفع شهر به آن اندازه موفق ندانستهاند.
هر چه به حوزههاي مربوط به كيفيت اجتماعي نزديك ميشويم، عملكردهاي مديريت پيشين را ضعيفتر و ناموفقتر ارزيابي كردهاند. از نظر پاسخگويان، شهرداري در ساماندهي پديدههاي اجتماعي مانند كارتنخوابي يا در نحوه اداره امور شهر يعني سلامت اداري نيز عملكرد موفقي نداشته است. پاسخگويان معتقدند كه عملكرد مديريت قبلي شهرداري در مقابله با فساد اداري ناموفق و ضعيف بوده است.
نتايجي كه به آن اشاره شد، حاكي از آن است كه انتظارات و معنايي متفاوت از شهر و زندگي شهري در وجدان جمعي شكل گرفته و تفاوت زياد با تلقي مديريت سنتي از شهر دارد. نزد مديران شهري، تصور فيزيكي از شهر به منزله كالبد و تاسيسات شهر غلبه بيشتري دارد. آنان در عمل- نه در بيان و سخن - بيشتر گرايش دارند شهر را شبكهاي به هم پيوسته از بنا و معابر ببينند.
احتمالاً همين تلقي است كه مديران اجرايي را به سوي اجراي پروژههايي سوق ميدهد كه به چشم ميآيند و گمان ميكنند مردم همين پروژهها را مبناي قضاوت خود درباره عملكرد مديريت ميدانند. اين تصور منحصر به شهرداري نيست بلكه گروه وسيعي از مديران اجرايي در دستگاههاي مختلف اينگونه ميانديشند. اين برداشت يكسره نادرست نيست و عموماً مردم به اين نوع اقدامات توجه ميكنند ولي به آن معنا نيست كه وجوهي كه از ديد پنهان است يا وجوه بنيادين و مهم حيات شهري درنظر مردم اهميت نداشته و در نحوه ارزيابي آنها دخالتي ندارند.
مثلاً 80درصد پاسخـگـــويـان معتقدند وضعيت مترو و اتوبوس در دوره مديريت قبلي شهرداري بهتر از گذشته شده كه نشان از موفقيت قابل توجه در اين بعد دارد اما در عين حال 72درصد هم معتقدند فساد در اين دوره بيشتر از گذشته شده است؛ آنچنان كه 67درصد هم به تشديد وخامت مشكلات اجتماعي مثل كارتنخوابي و متكديان در شهر اشاره كردهاند. مقايسه اين دو يافته نشان ميدهد كه ارزيابي افكار عمومي كلي نيست؛
درحاليكه دستاوردهاي مديريت قبلي را ميبينند و آن را تأييدميكنند؛ البته از ضعفها و نارساييها هم غافل نيستند. در نهايت نمرهاي كه به عملكرد مديريت قبلي ميدهند حاصل جمع اين اقدامات است. اين خصوصيت را در وجهي ديگر از افكار عمومي هم ميتوان ديد. براي مردم، شهر علاوه بر داشتهها و دسترسيهاي آن، يك محيط اجتماعي است كه كيفيت انساني رابطه آن بسيار مهم است.
شهر از يك سو شامل امكاناتي است كه در كالبد و تأسيسات خود را نشان ميدهد و از سوي ديگر شامل كيفيتي از روابط اجتماعي است كه در همدلي، عدالت و برابري فرصتها خود را ظاهر ميسازد. اين وجه اخير در سياستهاي شهري پيشين كمتر مورد توجه قرار گرفته است. نگاهي به مهمترين مسائل شهر تهران از ديد شهروندان اين موضوع را روشنتر ميكند كه پس از آلودگي هوا و ترافيك كه 93درصد از پاسخگويان آنها را جديترين مشكلات شهري ميدانند، فاصله طبقاتي ميان شمال و جنوبشهر (87درصد) حادترين مشكل شهراز نظر شهروندان است.
بهعلاوه 78درصد پاسخگويان نيزبيتفاوتي و بياعتنايي مردم به يكديگر را بالاتر از مواردي چون آسيبپذيري در برابر زلزله (71درصد)، جرم و جنايت (58درصد) يا كمبود وسايل حملونقل عمومي (34درصد) به منزله مشكل حاد شهر تهران ذكر كردهاند. درنتيجه كيفيت روابط انساني كه از وجوه اصلي زيست پذيري شهري از منظر مردم است، غالباًبه سبب توجه بيش از اندازه مديران اجرايي به احداث پروژههاي بزرگ شهري بهعنوان مسير اصلي توسعه شهري، ناديده گرفته شده است. غفلت از اين واقعيت سبب ميشود شهر از جايي آسيبپذير شود كه مديران شهري يكسره از آن غافلند.
با توجه به آنچه گفته شد تهران با مخاطرات متعدد محيطي، اجتماعي و زيستمحيطي مواجه است. نكته مهم اين است كه با وجود تشديد مشكلات، افكار عمومي در مورد توانايي مديريت شهري در مقابله با اين تهديدات هم ترديد دارد. سازماندهي شهر - شامل مجموعه سازمان اجتماعي و سازمان اداري شهر- بهگونهاي نيست كه تهران درصورت مواجهه با آسيب بتواند خود را به سرعت به وضع پيشين برساند. از ديد مردم سلامت سازمان مديريت شهري يكي از مسائل مهمي است كه در سالهاي اخير روند نزولي داشته است.
56درصد پاسخگوياني كه به ادارات شهرداري مراجعه داشتهاند از نحوه انجام كار خود راضي نبودهاند. 32درصد از افرادي هم كه در سال گذشته به شهرداري مراجعه كردهاند، گفتهاند كه براي انجام كارشان از آنها درخواست رشوه شده است. به همين دليل است كه پاسخگويان، مبارزه با فساد را يكي از اصليترين وظايف شهردار جديد ميدانند. در شرايطي كه تصور مردم از عملكرد سازمان مديريت شهري منفي است، اعتماد به آن هم كاهش پيدا ميكند. در چنين زمينهاي تهران و ساكنانش در برابر تهديدات محيطي و اجتماعي آسيبپذيرند.
نكته ديگري كه در تفسير يافتههاي اين پيمايش قابلتوجه است نگرش شهروندان بهسياستهاي شهري و ارزيابي آنهاست. مطابق نتايج بهدست آمده افكار عمومي با فروش شهر براي تأمين درآمد شهر مخالف است؛ 63درصد افراد، اين روش را براي تأمين درآمد شهر مناسب نميدانند و با آن مخالف هستند. از ديد آنها شهر بايد با منابع درآمدي ديگري اداره شود ودر ميان راههاي موجود بيشترين توافق بر اين است كه گروههايي كه بيشترين نفع را از شهر بردهاند بايد سهم بيشتري در تأمين هزينههاي آن داشته باشند.
قاعده «نفع بيشتر، مسئوليت بيشتر»تا حد زيادي در افكار عمومي پذيرش عمومي يافته است؛ 66درصد پاسخگويان معتقدند اقشار و گروههاي با درآمد بالاتر بايد سهم بيشتري در تأمين هزينههاي شهر داشته باشند. مطابق انتظار، بيشترين موافقت با اين شيوه از تأمين درآمد در مناطق جنوبي شهر است درحاليكه ساكنان مناطق شمال شهر، بيش از ساير مناطق، از افزايش عوارض بهصورت مساوي براي همه ساكنان حمايت ميكنند.
بهعنوان نمونه در يك منطقه جنوبي تهران مانند منطقه19، 87درصد از مردم با افزايش عوارض براي همه شهروندان مخالف و تنها 8درصد موافقاند؛ درحاليكه در همين منطقه 74درصد از مردم با افزايش عوارض فقط براي ثروتمندان اعلام موافقت كردهاند. براي مقايسه ميتوان به منطقه 3نگاه كرد كه در آن 48درصد مخالف افزايش عوارض براي همه شهروندان و 39درصد با آن موافقاند. در اين منطقه مرفه نشين 57درصد موافق افزايش عوارض فقط براي ثروتمنداناند. نتايج نظرسنجي نشان ميدهد اقشار فرودست شهري هم خواهان سهم بيشتر ثروتمندان در تأمين هزينههاي شهر و هم خواهان دريافت سهم مناسبتري از منابع شهرياند.
بهعنوان نمونه وقتي از شهروندان در مورد ويژگيهاي شهردار خوب سؤال شده، ساكنان مناطق فقيرنشين شهري بيش از ساير مناطق، حمايت از فقرا و محلههاي فقيرنشين را بهعنوان خصوصيت يك شهردار خوب انتخاب كردهاند؛ بهعنوانمثال در منطقهيك حدود 13درصد از پاسخگويان حمايت از فقرا را بهعنوان اولويت اول خود براي يك شهردار خوب برگزيدهاند؛ درحاليكه اين رقم مثلاً براي منطقه 17حدود 36درصد است.
در ارزيابي عملكرد مديريت پيشين شهرداري تهران هم ساكنان مناطق جنوبي شهر بيش از ساير شهروندان گفتهاند رسيدگي به مناطق فقيرنشين در دوره قبلي بدتر شده است؛ مثلاً 23درصد پاسخگويان ساكن منطقهيك گفتهاند در دوره شهردار قبلي رسيدگي به محلات فقيرنشين بدتر شده اما در منطقه 16حدود 56درصد مردم چنين نظري داشتهاند. بهعلاوه بايد توجه داشت اين گروهها در ارزيابي تجربه زندگي شهري خود، كليت حيات اجتماعي شهري را درنظر ميگيرند كه فراتر از حوزه مسئوليتهاي شهرداري است.
بخش زيادي از مسائل روزمره زندگي آنها با آنچه بهعنوان «مشكلات شهري» ياد ميشود تفاوت دارد و بيشتر ناظر به شرايط عمومي اقتصادي است؛ از همين روست كه در بيان خواستههاي خود از مديران جديد از موضوعاتي چون رفع بيكاري و ايجاد اشتغال، رسيدگي به معيشت مردم و حل مشكلات اقتصادي بيشتر سخن ميگويند. در نتيجه همراه شدن سياست تأمين هزينههاي شهر از اقشار برخوردار با سياست توزيع هدفمند منابع شهري جهت كاهش هزينههاي زندگي اقشار فرودست براي كمكردن شكاف اجتماعي و كاهش روند قطبيشدن فضاي شهر تهران ضروري بهنظر ميرسد.
نكاتي كه گفته شد حاكي از آن است كه ساكنان تهران شهري متفاوت را طلب ميكنند. پاسخ بهمعنايي كه در ذهن مردم از شهر وجود دارد تنها با پروژههاييكه قابليت نمايش و پاره كردن نوارهاي افتتاحيه دارد، ميسر نيست. سياستهاي پيشين قابل تداوم نيست و به «سياستهايي ديگر» نياز است؛ سياستهايي كه در خوشبينانهترين برآورد در ميانمدت بهبار مينشيند.
گروههاي برخوردار و بخشهايي كه بيشترين منافع را از سياستهاي شهري بردهاند- مانند مقاطعهكاران و سازندگان ساختمانها و مراكز خريد- بايد سهم بيشتري بر عهده گيرند.
احتمالاً سياستهايي ناظر به اين هدف به نارضايتي لايههاي ذينفع منجر شود اما بايد توجه داشت گروههايي كه سياستهاي شهري بايد معطوف به آنها باشد و حامي سياستهاي بنيادين محسوب ميشوند در كوتاهمدت توان تحمل ندارند و نميتوانند به انتظار سياستهاي ميانمدت و بلندمدت بمانند.
از طرف ديگر شهرداري با مشكلات عاجل مانند به بنبست رسيدن شيوههاي پيشين تأمين درآمد، حجم وسيعي از بدهيها، پروژههاي معوقه و سازماني بزرگ و ناكارآمد مواجه است. ازاينروميان مشكلات عاجل و امكان عملي در ميانمدت و گروههاي آسيبپذير كه حيات آنها در معرض تهديد فوري قرار دارد، راه هموار و مستقيمي وجود ندارد. بدون فراهم كردن زمينههاي مشاركت و نظارت افكار عمومي بر مديريت و سياستهاي شهري احتمال موفقيت اندك است. شايد مردم نيز به خوبي از اين وضعيت دشوار آگاهي دارند؛ چرا كه تنها 24درصد فكر ميكنند مديريت جديد شهري ميتواند زندگي بهتري را در شهر امكانپذير كند و مابقي يا مرددند يا نميدانند آينده شهر چه خواهد شد يا فكر ميكنند اگر بدتر نشود، بهتر هم نخواهد شد.