اربعين به منزله پديده ديني و مذهبي، اربعين به مثابه آوردگاه تعاملات فرهنگي، اربعين در قالب رفتار سياسي شيعي و حتي اربعين به منزله كنش اجتماعي با تبعات وسيع اقتصادي قابلبررسي است. در متني كه پيشرو داريد، تعدادي از كارشناسان و استادان حوزه و دانشگاه از زاويهاي به اين مسئله نگاه كرده و ابعادي از آن را بررسي و تبيين كردهاند.
- رنسانس فرهنگي اجتماعي
هرچند مسائل امنيتي، امور رفاهي و ابعاد سياسي مراسم اربعين بسيار اهميت دارد، اين ابعاد ضروري نبايد باعث غفلت از جنبههاي فرهنگي و لايههاي دروني و فكري اربعين شود. به جد ميتوان گفت با تكيه بر اربعين ميتوان نوعي از رنسانس فرهنگي و اجتماعي را در دنياي اسلام بهوجود آورد. براي چنين رخدادي لازم است انديشمندان، محققان و استادان در دانشگاه و حوزه درباره اين پديده تفكر و انديشه كرده و راهها و روشهاي تحليل و تفكر در آن را هموار كنند.
اگر تفسير اين پديده كلان فرهنگي و تمدني بهدست افراد سادهانديش صورت گيرد، سطحينگري و ظاهربيني، اعجاز اربعين را به محاق خواهد برد و انحرافات ديني و مذهبي در آن رواج خواهد يافت. بنابراين نبايد نخبگان، استادان و محققان در حوزه و دانشگاه از ورود در اين مسئله تكبر بورزند و اين راهپيمايي را حركتي عوامانه تلقي كنند، بلكه بايد چنين حركتي را كه عصاره عقلانيت شيعي و ديني در صحنههاي اجتماعي است ارج بنهند و آن را تجربه كنند و به جد در مقام تحليل و تدبير آن برآيند.
حجتالاسلام دكتر حبيبالله بابايي
عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
- تغيير سبك زندگي بر مدار انديشه توحيدي
راهپيمايي بزرگ اربعين هر ساله از تحقق بزرگترين حادثه بشري در عصر حاضر خبر ميدهد كه در آن زيباترين جلوههاي حيات بشري تجلي پيدا ميكند. شناخت اين حادثه عظيم و فرهنگ ناب آن- به منزله حلقههاي تكميلي حادثه بزرگ عاشورا- در دنيايي كه فرهنگ تجدد بهدنبال سيطره جهاني است ضرورت دارد، زيرا تنها فرهنگي كه قدرت مقابله با آن را دارد فرهنگ عاشورا و اربعين است. بنابراين لازم است به خوبي به ظرفيتهاي ناب اين حادثه همچون تغيير سبك زندگي بر مدار انديشه توحيدي و تحقق بالاترين جلوههاي ايثار در كربلا واقف شد و زمينه جهانيسازي معارف ناب اسلامي را در بستر چنين فرهنگي فراهم آورد، زيرا درگيري امروز ما با دنياي كفر درگيري بر سر مديريت جهانيسازي است كه در قالب درگيري تام و تمام تمدني رخ نمايان كرده است و راهي جز اين نداريم كه در مقابله با هژموني تمدن غرب، اسلام تمدني را به بشر تشنه امروز عرضه كنيم.
براي مبارزه با فرهنگ جهاني دنياي مدرن راهي جز اين نيست كه فرهنگ اسلام ناب در مقياس جهاني عرضه و اقامه و از همه ظرفيتهاي فرهنگ اسلامي در اين راستا استفاده شود. از مهمترين ظرفيتهاي فرهنگ اسلامي، حادثه بزرگ عاشوراست. حادثه عاشورا پس از حادثه رسالت نبي خاتم(ص) بزرگترين حادثه تاريخ بشري است كه نهتنها عالم دنيا بلكه همه عوالم هستي را تحتالشعاع خود قرار داده است و همه از اين حادثه بهرهمند شدهاند. عاشورا ضيافت بزرگترين بلاي الهي است و بر اثر پيوند با اين مصيبت عظمي است كه تهذيب كل عالم و تاريخ بشري صورت گرفته است.
عاشورا بزرگترين صحنه درگيري جبهه حق و باطل است. همه مكارم اخلاقي در مقابل همه مكايد شيطاني روبهروي هم صفآرايي كردهاند. در جريان كربلا جبهه باطل با نقشهاي عظيم آمده بود تا به اسلام تاريخي و خط همه انبياي الهي، از آدم(ع) تا خاتم(ص) تير خلاص بزند، ولي نبياكرم(ص) براي چنين روزي سيدالشهدا(ع) را تربيت كرده بودند و با تحقق عظيمترين مصيبت عالم، همه تلاشهاي جبهه باطل و مكايد شيطان نهتنها براي آن مقطع از تاريخ بلكه براي همه تاريخ نقش بر آب شد و به تعبير امام راحل(ره)، عاشورا، اسلام را بيمه كرد.
ساخت هر تمدن و حكومتي و ادامه حيات آن بر پايه 3 عنصر اساسي نظام تمايلات و گرايشها، نظام بينشها و دانشها و نظام محصولات و صنايع است كه تغيير تمايلات و گرايشها سهم اساسي در شكلدهي تمدن و حكومت دارد. شكلگيري تجدد و تمدن مادي امروز مغرب زمين بر پايه تغيير تمايلات انسانهاي آن ديار صورت گرفته است و با توسعه تمايلات مادي و با هدف حرص به دنيا و توسعه تمتع متنوع و متلون از بهرههاي دنيوي، حركت آغاز ميشود و همه علوم و دانشها و محصولات و تكنولوژي و صنعت در اين راستا توليد ميشوند. بنابراين عاشورا مرحلهاي از اقامه كلمه توحيد و بناي بيتنبوت و تمدن تاريخي اسلام است. پس بايد آن را در ارتباط با بقيه اركان توحيد تفسير كرد. در اين صورت ميتوان دريافت كرد كه چرا اين واقعه و با اين كيفيت اتفاق افتاده است و چرا اربعين حلقه تكميلي اين حادثه عظيم است؟
همه اين حوادث و حتي بالاتر همه افعال امامان معصوم را بايد در نقشه جامع براي تكامل بشريت در كنار هم و مكمل هم مطالعه كرد و به تعبير مقام معظم رهبري، با انسان 250سالهاي مواجه هستيم كه افق فعل او تكامل همه عوالم و ازجمله تكامل تاريخي بشر است. بنابراين در اين افعال و حوادث، عقل و عشق پيوند ناگسستني دارند و اين تحليل بسيار ناقص است كه اربعين را جداي از عاشورا درنظر بگيريم و يكي را محصول عشق و فنا و ديگري را محصول عقل و بنا بدانيم.
راهپيمايي عظيم اربعين و بروز جلوههاي ناب ايماني و انساني در آن به خوبي ظرفيت آن را دارد كه بشر خسته شده از ايسمها و نابسامانيهاي دنياي مدرن و ماشيني امروز را با فرهنگي ناب آشنا كند و زمينه جهانيسازي را بر مدار اين فرهنگ فراهم آورد. دليل داشتن چنين ظرفيتي در زيارت وارث سيدالشهدا(ع) آمده است.
عاشورا و اربعين حسيني فقط متعلق به امت پيامبر(ص) نيست، بلكه متعلق به همه امتهاست. حسين(ع) خون خداست و اين خون ظرفيت جريان يافتن در كالبد همه امم را دارد. اينكه ميبينيم در راهپيمايي اربعين از مسيحيان گرفته تا معتقدان به اديان و اقوام مختلف حضور دارند، همه نمايانگر اين ظرفيت بالاي فرهنگ عاشوراست. مهمترين و محوريترين جلوه اين حادثه عظيم ترسيمي زيبا، ولو در مقياسي كوچك و زمانمند از مدينه فاضلهاي است كه همه انبياء و ائمه(ع) بهدنبال تحقق آن بودهاند و قرار است در عصر ظهور آخرين منجي محقق شود.
حجتالاسلام مصطفي جمالي
عضو هيأت علمي فرهنگستان علوم اسلامي قم
- ذيل پرچم واحد فطرت
در انديشه حكماي مسلمان، همبستگي اجتماعي وقتي حاصل ميشود كه افراد جامعه بر محور امري معين به اتفاق اتحاد و انس طبيعي دست يابند. باورها، ارزشها و احساسات مشترك در بين افراد جامعه محبت و احساس تعلق متقابل ايجاد ميكند. بر اين اساس، جامعه فاضله مجموعهاي مركب از انسانهايي است كه اجزاي آن به سبب ايمان به باورها و ارزشهاي الهي و فطري با يكديگر پيوند خورده، محبت، يكپارچگي و وحدتي تام يافتهاند. بر اين اساس افراد جامعه انساني همچون اعضاي يك پيكر ميشوند كه چون بر روابط آنها محبت حاكم است، به هنگامه نياز به يكديگر وابستهاند و در امور اجتماعي به همگرايي و همكاري ميپردازند. اگر اين محبت و احساس تعلق به خوبي شكل گرفت، همبستگي اجتماعي شكل ميگيرد و تقويت ميشود و عوامل تهديدزا را تضعيف ميكند.
اجتماع عظيم عاشقان حسيني در اربعين و راهپيمايي بزرگ چندروزه در ايام منتهي به اربعين، شكوه همبستگي اسلامي و وفاق اجتماعي امت اسلامي است كه بر پايه محبت و عشق به امامحسين(ع) و ارزشهاي فطري همچون عدالتخواهي، ظلمستيزي و حقطلبي شكل گرفته است. اين اجتماع ميليوني مردم به عشق امامحسين(ع) خروش و رستاخيز مسلمانان عليه ستمگري، استكبار و تحجر و قدرتنمايي ايمان فطري در برابر كفر و شرارت و تروريسم است. زيارت اربعين و پيادهروي زينبگونه به مثابه اعلام پيمان و تجديد عهد با سيدالشهدا(ع) و شهيدان كربلا و برافراشتن پرچم لبيك يا حسين(ع) موجب زنده نگاه داشتن واقعه كربلا و انتقال پيام آن به عمق وجدانهاي بيدار انساني است. اين موج عظيم انساني صحنهاي از شكوه همبستگي و انسجام امت اسلامي با محوريت محبت و عشق به خوبيهاست و ميتواند الهامبخش آزاديخواهان جهان و تقويت بيداري اسلامي و نهضت فراگير جهاني عليه ظلم و استبداد و بيعدالتي باشد. مراسم اربعين نمونه رهايي از تعلقات و تمرين مشق ايثار و گذشت و ساير اصول اخلاقي و ارزشهاي فطري است.
مراسم اربعين، كليت فرهنگي است كه درون خود تكثر فرهنگي را به رسميت ميشناسد و افراد مختلف را با هر خرده فرهنگ و لهجهاي دور هم، ذيل پرچم واحد فطرت و ارزشهاي الهي جمع ميكند. بنابراين اگر مراسم اربعين به درستي شناخته شود و ابعاد جهاني و بينالمللي آن به ظهور برسد، ميتواند حركتي به سمت تحقق ارزشهاي الهي و رسانه پيام هدايت زير پرچم سفينهالنجاه عالم يعني امامحسين(ع) باشد. گردهمايي بزرگ مردم در اربعين حسيني نه حادثه و رويدادي زودگذر، بلكه تفكر و فرهنگي است كه ريشه و شاخه آن از متن اسلام ناب محمدي برخاسته است و ثمر آن همبستگي امت اسلامي در برابر تهديدهاي دشمنان خارجي و منطقهاي و رويش جوانههاي اميد در قلبهاي مستضعفان جهان خواهد بود.
در تحليل نهايي ميتوان گفت با فرهنگسازي مراسم پيادهروي اربعين حسيني به منزله حركتي عقلاني و خودجوش در راستاي احياي ارزشهاي فطري و زنده نگه داشتن مكتب عدالتخواهانه امامحسين(ع)، همبستگي اجتماعي در امت اسلامي تقويت و بيداري اسلامي از عمق و استحكام بيشتري برخوردار ميشود. در نتيجه شناخت بهتري از نهضت امامحسين(ع) به جهان مخابره خواهد شد كه هم در امتداد گسترش ارزشهاي فطري و نشر معارف و فرهنگ اسلام است و هم به افشاي سياستهاي استكباري، ظالمانه و ضدانساني آمريكا و همپيمانانش در منطقه خواهد انجاميد.
حجتالاسلام سيدمهدي موسوي
محقق و مدرس حوزه و دانشگاه
- بزرگترين تجمع مذهبي تاريخ بشر
زيارت حرمحسيني(ع) در روز اربعين بهصورت جمعي و كارواني، سنتي ديرپا در ميان شيعيان بهويژه شيعيان عراق و مناطق همجوار است. به استثناي برخي مقاطع تاريخي كه دشمنان اهلبيت(ع) شيعيان را از اين فيض عظيم محروم ميكردهاند، تقريبا در همه ادوار تاريخي، شيعيان، بسته به شرايط، كم و بيش به رعايت اين سنت حسنه اهتمام ورزيدهاند. سلطه استبدادي بعثيها بر عراق به پشتوانه كينه و عداوت متراكم ديرين آنها با شيعه و فرهنگ آن، موجب شد تا اين سنت قدسي از حالت تجمعي و كارواني در قالب هيئت و دستهجات مذهبي به آيين فردي و خانوادگي، آن هم عاري از شور انقلابي و روح حماسي تبديل شود. در مقاطعي حتي اداي اين سنت در همين حد نيز با مشكلات و موانعي مواجه بوده است. از سال1382 به اين طرف دست نامرئي خداوند، شيعيان عراق و عاشقان اهلبيت(ع) را به احياي مجدد و اقامه اين سنت الهي در قالب مجموعهاي از راهپيمايي خرد از مبادي مناطق و شهرهاي مختلف به سمت كربلاي معلي و در نهايت راهپيمايي عظيم و بيبديل نجف به كربلا هدايت فرمود.
مشاركت تودهاي عاشقان از مناطق مختلف عراق و ساير كشورهاي منطقه، شور زايدالوصف، غيرمنتظره بودن اين رويداد با گستره فزاينده آن، ترتيب كاركردها و آثار درخور توجه، ميزباني بينظير و مخلصانه مردم عراق از زائران و... توجه جهانيان را بهخود جلب و نوستالوژي تاريخي شيعيان و دوستداران اهلبيت(ع) براي حضور جمعي در كربلاي حسيني را مجددا فراگير كرد. فوران عشق دروني و تركيدن بغض فرومانده در گلوي شيعيان بهويژه شيعيان زجركشيده عراق، رستاخيز عظيمي را رقم زد كه از آن به منزله بزرگترين تجمع مذهبي تاريخ بشر ياد ميشود.
مشاركت فزاينده و پيشبيني ناپذير عاشقان و شيفتگان از مذاهب و فرق مختلف اسلامي و غيراسلامي در كنار شيعيان، اين رويداد را به يكي از تجمعات بزرگ و استثنائي مذهبي تبديل كرده كه در آن مؤمنان و معتقدان به كيشهاي مختلف را بهرغم ادعاي حقانيت انحصاري و تلاش در برجستهسازي تمايز خود با اغيار، در مجمع عمومي در كنار هم تجمع داده است. مغناطيس عشق و جذبه حسيني همه تفرقها و چندگانگيها را مغلوب و حتي فراتر از آن، به اتحاد و يكپارچگي تبديل كرده است. اين واقعه اينك بهدليل ويژگيهاي انحصارياش در كانون توجه عالمان و انديشمندان حوزههاي مختلف علوم اجتماعي، علماي اديان، اربابان سياست، كارشناسان و تحليلگران مسائل سياسي اجتماعي، خبرگزاريها و رسانههاي جمعي قرار گرفته است. اين رويداد عظيم بهدليل كثرت و تنوع ابعاد و لايهها و فقدان مشابهت، طيفي از ديدگاهها و مواضع گوناگون را در مقام رمزگشايي و تحليل و تفسير خود برانگيخته است.
وقوع چنين تجمع بيبديلي، بهصورت خودجوش و عاري از تبليغات و تحريكات معمول، با انگيزههاي قدسي و در قالب صفوفي فشرده با جلوههاي بينظيري از عشق، ايثار، صميميت و معنويت وصفناپذير شركتكنندگان در كشور بحرانزده و با وجود گروههاي تروريستي از بنيادهاي اعجازگون و ماورايي آن حكايت دارد.
از منظر جامعهشناختي و مردمشناختي، راهپيمايي يا گردهمايي اربعين با مختصات ويژه و متمايزكننده آن، آيين و مراسم مذهبياي تمام عيار است و جايگاه بسيار برجستهاي در ميان مؤمنان دارد؛ آييني كه درصورت نبود مانع، تقريبا همه شيعيان و محبان اهلبيت(ع) بهرغم فاصله، مايل به حضور فيزيكي و شركت مستقيم در آن هستند و درصورت فراهم نبودن شرايط حضور، بهصورت ذهني، احساسي و رواني در آن و در كنار شركتكنندگان حضور مييابند. به بيان ديگر راهپيمايي اربعين به صورت بالقوه و در شكل آرماني، كانون تلاقي همه راهپيماييهايي است كه عزاداران حسيني در روزهاي تاسوعا و عاشورا در مقياس محلي و منطقهاي صورت ميدهند. وحدت مكاني اين تجمع و وجود مشابهتهاي زياد ميان شركتكنندگان در برجستهسازي عظمت آن نقش محوري دارد.
دكتر سيدحسين شرفالدين
استاد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امامخميني ره
- الگوي اصيل زيارت
توريسم در مقصد، طريقت و مبنا با زيارت كه جهانبيني و ارزشهايش وحياني و برخاسته از كشش دروني است و در پي كمالجويي و بهرهمندي از نورانيت ساحتهاي نوراني بار يافته است، همزاد و همراه و همگن نيست.
توريسم رهاورد مدنيت مادي غرب بر مبناي فرهنگ اومانيستي و كالانگري انسان و جهان و سود و تجارت از رفتوآمد و نفرهاست نه شيفتگي و دلدادگي كه حضور در بارگاه قدسي انوار متصل به خالق نور را جستوجو ميكند. مواجهه توريسم خلودانگاري بشر مادي است كه به حظ ظاهري بسنده ميكند و زائر به حركت در مسير نورانيت و حضور در محضر ربوبي و بازبيني و دلدار هستي است.
زيارت اربعين با تمركز بر رويههايي مقدس و عرفاني، به دور از آسيبهاي اخلاقي و فرهنگي زيارتهاي گردشگرانه است. با تأكيد بر الگوي زيارتي، اربعين ميتواند الگويي اصيل از زيارات را در جامعه اسلامي ايجاد كند و آسيبهاي فرهنگ زيارتي را كه بهدنبال رواج فرهنگ و سبك زندگي مدرن در جامعه ايجاد شده است، اصلاح كند.
حجتالاسلام دكتر محسن محمدي
پژوهشگر پژوهشگاه بينالمللي المصطفيص