در قرآن کریم واژه «اربعین» چهار مرتبه به کار رفته است: در سورههای احقاف، اعراف، بقره و مائده. در سه سوره اخیر، موضوع آیات، داستان حضرت موسی(ع) است که در این جا واژه اربعین در داستان پرماجرای موسی(ع) میپردازیم:
آن روز که حضرت موسی(ع) بنی اسرائیل را از یوغ استبداد فرعون نجات بخشید و در سرزمینی پر از نعمت و رحمت خداوندی ساکن شدند، موسی(ع) به فرمان پروردگار عازم کوه طور شد تا سی روز را برای مناجات و نیایش و گرفتن وحی در آن مکان مقدس بگذراند. موسی با وعده سی روز غیبت، برادرش هارون را به عنوان نماینده در میان بنی اسرائیل معرفی کرد. آیه 142 سوره اعراف چنین می فرماید:
«وَوَاعَدْنَا مُوسَی ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَقَالَ مُوسَی لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ»؛ و ما به موسی وعده سی شب را دادیم و چون آن وعده به پایان رسید، ده شب دیگر بر آن افزودیم تا سی را به چهل تکمیل کردیم و موسی به برادرش هارون گفته بود که تو جانشین من در میان بنی اسرائیل باش و راه اصلاح را پیش گیر و از پیروی مفسدین و تبه کاران بپرهیز.
در این قسمت از داستان حضرت موسی(ع) عنایت ذات باری تعالی را نسبت به عدد اربعین می بینیم که تأثیر مدت نیایش و تکمیل عبادت موسی در تعالی روح و تکامل جان آن پیامبر عظیم الشأن، باید به «اربعین» ختم گردد، نه به «ثلاثین» و این موضوعی است که باید بدان توجه داشت. همچنین در آیه 51 سوره بقره، سرگذشت انحراف بنی اسرائیل و شرح ماجرای گوساله پرستی آنان را به عنوان ظلمی بزرگ در رسالت الهی موسی(ع) بیان می فرماید.
در آیات 20 تا 26 سوره مائده به گوشهای دیگر از جهاد پی گیر موسی(ع) اشاره نموده و از بنی اسرائیل خواسته تا با جباران و ستمگرانی که در سرزمین مقدس فلسطین ساکنند و آن سرزمین مطهر را با رفتارهای ناشایست خود آلوده ساخته اند، به جهاد و جنگ برخیزند؛ ولی آنان به ندای موسی چنین لبیک گفتند:
«قَالُوا یا مُوسَی إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّی یخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ یخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ»؛ گفتند: ای موسی! مسلماً در آن جا مردمی زورگو و ستمگر قرار دارند، و ما هرگز وارد آن جا نمی شویم تا آنان از آن جا بیرون روند؛ پس اگر از آن جا بیرون روند، البته ما وارد خواهیم شد.
در چنین شرایطی موسی خود و برادرش را تنها دید و از خداوند خوست تا مجازات این مردم سرکش را تعیین فرماید. خداوند نیز کیفر مخالفت های آنان را این گونه صادر فرمود:
«إِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ»؛ چون مخالفت فرمان خداوند را کردند، ورود به شهر را بر آنان حرام نمود و تا «چهل» سال باید در بیابان ها سرگردان باشند؛ یعنی مدت پالایش جان ها و زمان نابودی خصلت های شیطانی بر محور «اربعین» می چرخد و رعایت ضوابط و فرمان های الهی به مدت چهل سال، جان را صفا و دل را جلا داده و جامعه را رو به تکامل می برد.
- چهل روز خلوص
اعمال عبادی اسلام، چه واجب و چه مستحب، آن گاه در سازندگی انسان نقشی مفید و مؤثر خواهند داشت که همراه با اخلاص انجام گیرند. عملی را عمل خدایی میگویند که بدون هیچ تیرگی و آلودگی و «قربتاً الی الله» از سرچشمهای بجوشد که غیر از خدا در آن چیز دیگری نباشد:
«وَما أمِْروا اِلا لِیَعْبُدوا الله مُخْلِصینَ لَهُ الدین»؛ و امر نشدند، مگر این که با اخلاص کامل بر ضوابط دین اسلام، خدا را پرستش کنند.
عمل مخلصانه، جان را حیاتی روحانی میبخشد و انقلابی در درون انسان به وجود می آورد. هرگاه که انسان خویش را چهل روز برای خدا خالص کند، چشمه های برکت و نور و رحمت از عمق جان او میجوشد.
امام باقر(ع) فرمود:
«ما مِنْ عَبْدٍ یَخْلُصُ العَمَلَ لله تعالی اَرْبَعینَ یوماً اِلّا ظهرَتْ ینابیعُ الحِکْمَۀِ مِن قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ»؛ هر بندهای که چهل روز عمل خود را برای خدا خالص کند، چشمههای حکمت از اعماق قلبش میجوشد و بر زبانش جاری میشود.
- فارس
نظر شما