براساس گزارش ديسكاوري، پيشرفتهاي بزرگ علمي معمولا هميشه با بحث و جدلهاي اخلاقي همراه بودهاند، براي مثال در دهه 1970 و 1980 زماني كه مطالعات لقاح مصنوعي آغاز شد،جامعه علمي به اين توافق رسيد كه نبايد به جنين مورد مطالعه اجازه داد تا مرحلهاي رشد كند كه مغز شكل بگيرد.
امروزه اما پيشرفت در زمينه ايجاد ارگنوئيدها يا سازههاي مغزي كه با استفاده از سلولهاي بنيادين درون آزمايشگاهها ايجاد ميشوند،امكاناتي را براي دانشمندان فراهم آوردهآند كه در دوران داغ بودن بحث لقاح مصنوعي حتي تصور كردن آن نيز ممكن نبود.
به گفته محققان دانشگاه هاروارد،در آن دوران تنها راهي كه ميشد رشد مغز را متصور شد،درون بدن جنين بود،اما اكنون با ايجاد ارگنوئيدهاي مغزي اين روند وتحول شدهاست.
پيوند سلولهاي مغزي در بدن موشها از پنج دهه پيش آغاز شدهاست. اما آنچه در اين مطالعه جديد است، غلبه بر مانعي بزرگ در ايجاد ارگنوئيدهاي كاربردي مغزي است: با اختصاص دادن منبع خوني به اين بافتها ميتوان آنها را زنده نگه داشته و عملكرد آنها را حفظ كرد.
درواقع محققان ثابت كردند اين بافتها از قابليت پيوندبرخوردارند و پس از پيوند براي مدتي طولاني زنده باقي ميمانند. همچنين بررسيهاي بافتشناسي و ايمنسازي نشان ميدهند بافت پيوند زده شده كاملا دستنخورده بوده و از نورونهاي بالغ و مسيرهاي اكسوني طولاني برخوردار است كه از بخشهاي مختلف بافت پيوند خورده تا بخشهايي از مغز ميزبان امتداد يافتهاند.
هدف طولانيمدت اين نوع مطالعات ميتواند در زمينه احياي بينايي،از بينبردن اختلالاتي مانند سندروم داون، پاكسازي عواقب مخرب آلزايمر و پاركينسون و ديگر مشكلات مغزي باشد.
محققان دانشكده پزشكي جانز هاپكينز از اورگنوئيدهاي مغزي براي مطالعه روي مكانيزم و كشف استراتژيهاي درماني تومورها و اختلالات مغزي استفاده ميكنند.