كارگردان نامآشنايي كه سينمادوستان ايراني دستكم فيلمهاي شاخصي چون «آخرين نبرد» (3891) «نيكيتا» (0991)«آبي بزرگ» (1988)، «حرفهاي»/ «لئون» (1994)، «عنصر پنجم» (1997)و سهگانه «آرتور» (2006، 2009و 2010) را از او ميشناسند.
- رودررو با هاليوود
نخستين نكتهاي كه بايد درباره اين فيلم كه بابودجهاي دستكم177ميليوندلاريساختهشده (و براساس بعضي گزارشها حداكثر تا حدود 209ميليون) بدانيد اين است كه كارگردان فرانسوياش، لوك بسون، بهطور مستقل و با كمك منابع مالي جمعي، دست به سرمايهگذاري و توليد آن زده است. از اينرو والرين و شهر هزار سياره گرانترين فيلم اروپايي و مستقلي است كه تا امروز ساخته شده است. ويرجينيا بسونسيلا، همسر بسون هم يك تهيهكننده فرانسوي است كه در تهيه اين فيلم همراه شوهرش بوده است.
- عملكرد در گيشه
والرين... كه همزمان با پنجاهمين سالگرد انتشار منابع اقتباسش روي پرده سينماها رفت، در ايالات متحده و كانادا بيش از 40ميليون و در سراسر جهان نزديك به 185ميليون دلار (از جمله حدود 37ميليون در فرانسه) فروش كرد تا در مجموع به رقم كلي بيش از 225ميليون دلار دست پيدا كند. اما با توجه به بودجه تقريبا 180ميليوني فيلم و درنظرگرفتن هزينههايي كه صرف تبليغات و... شده است، اين فيلم بايد در سينماهاي جهان 400ميليون ميفروخت تا هزينههايش سربهسر شوند و توليد دنبالهاي بر آن، توجيه اقتصادي داشته باشد.
- واكنش منتقدان
اين فيلم با آراي مثبت و منفي منتقداني مواجه شد كه در كل جلوههاي بصري آن را ستوده و از پيرنگ و انتخاب برخي بازيگرانش انتقاد كردهاند. در سايت «متاكريتيك» امتياز ميانگين51 از 100براساس 45نقد براي فيلم حاصل شده است و در سايت راتن توميتوز هم امتياز 55 از 100براساس 235نقد. توافق عمومي منتقدان در راتن توميتوز چنين خلاصه ميشود: «والرين... با انرژي جنبشي محض و هيجانهاي بصرياش بر موانع روايي خود چيره ميشود و تجربه سينمايياي را به تماشاگرانش پيشكش ميكند كه در آن اغلب، لذتهاي سوررئال بر نقاط ضعفش ميچربند.» ديويد ارليش منتقد جوان اينديواير از اهميت دادن فيلم به فرديتهاي مختلف در جهان داستانياش تمجيد كرده است ولي از سوي ديگر ميگويد:«394ميليون داستان در شهر هزار سياره يافت ميشوند كه فيلم دقيقا دست روي تنها داستاني گذاشته كه براي ما آشناست!»
او با وجود اين، والرين... را فيلمي ناميده است كه ارزش يكبار ديدن را دارد. رابي كالين كه يكي از منتقدان موافق فيلم است در بخشي از نقدش در تلگراف نوشته است: «والرين... فيلمي است كه بايد در آن غوطهور شويد، نه اينكه بخواهيد آن را دنبال كنيد؛ و اگر با طول موج فرازمينياش همساز باشيد، حتي يك لحظهاش را هم از دست نخواهيد داد.» دركل منتقدان سايتهايي مانند راجرايبرت داتكام، ويليج ويس، فيلماستيج و ورايتي نقدهاي مثبت و منتقدان نيويورك تايمز، شيكاگو سانتايمز و هاليوود ريپورتر كه سرشناستر هم هستند (بهترتيب اي. او. اسكات، ريچارد روپر و تاد مككارتي) نقدهاي تندوتيزي بر آن نوشتهاند.
- كتاب 600صفحهاي لوك بسون!
در اين فيلم 200گونه از موجودات بيگانه وجود دارند كه بسون براي ساخت فيلمش، در كتابي 600صفحهاي همه آنها را با جزئيات كامل توضيح داده. همه بازيگران هم پيش از شروع فيلمبرداري بايد كتاب را ميخواندند تا بتوانند بازيشان را با موجوداتي هماهنگ كنند كه در طول داستان با آنها تعامل داشتند.
- نخستينهاي والرين...
در دو پيشپرده/ ترِيلري كه براي اين فيلم ساخته شد، از ترانه «براي اينكه» متعلق به گروه بيتلز استفاده شده است. اين نخستين باري است كه فيلمسازي ميتواند حقوق استفاده از ترانهاي از اين گروه پاپ و راك انگليسي را بهمنظور تبليغات يك فيلم بهدست بياورد. والرين... در مجموع 2734نماي داراي جلوههاي ويژه دارد كه از اين نظر هم دستكم در قاره سبز صاحب ركورد است (فيلم «عنصر پنجم» بسون فقط 188نماي اينچنيني داشت).
- اداي دين به بليد رانر
لوك بسون از دستمزدش در اين پروژه چشمپوشي كرد تا يكي از پروژههايي را كه مدتها بود آرزوي ساختشان را داشت، بالاخره جلوي دوربين ببرد. اما از سوي ديگر، براي بهكارگرفتن روتخر هاور كه نامش در عنوانبندي هم بهصورت «و روتخر هاور» آمده است، حاضر شد دستمزد بالايي به او پرداخت كند و اين در حالي است كه او كمتر از يك دقيقه در فيلم حضور دارد. بسون با هدف اداي دين به «بليد رانر» (1982) و كارگردانش ريدلي اسكات (كه از دوستان اوست) دست به اين كار زد.
- دنبالههاي احتمالي!
با وجود اينكه عملكرد فيلم در گيشه نااميدكننده بوده بسون اعلام كرده است كه اگر با واكنش مثبت طرفداران مواجه شود هنوز امكان توليد دنبالهاي بر اين فيلم وجود دارد.