علامه جعفری هنگام خداحافظی با خانواده، در سفر بیبازگشت به خارج برای معالجه گفته بود: «این سفر بدون بازگشت است،
پس از مرگم دربارهي من اغراق نکنید!» اما بیاغراق هم به گفتهي امام خمینی (ره)، او ابنسینای زمانهي ما بود.
استاد جعفری در میان علمای همدورهاش شخصیت كمنظيري داشت؛ شخصیتي علمی با سلوک اجتماعی ساده، متواضعانه و مردمی. علامه امینی دربارهي علاقهاش به او گفته است: «میدانید چرا علامه جعفری را بسیار دوست میدارم؟
برای اينكه با این وضع علمی، از نظر صفای باطن، گویا تازه به دنیا آمده است!»استاد مطهری که سالهای طولانی با علامه جعفری ارتباط و مراودات علمی نزدیک داشت، تاکید میکرد هر چه گفته و نوشته همه یک هدف کلی را دنبال میکرده و آن، حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی بود که در زمینهي مسائل اسلامی در عصر خودش مطرح میشد.
این مشیِ توجه به نیازهای روز جامعه، بهویژه دغدغههای فکری جوانها را علامه محمدتقی جعفری هم داشت.
از استاد جعفری نقل شده که «پس از بازگشت به ایران، دیدم به فقه و اصول به اندازهي کافى توجه شده اما با توجه به سرگردانی جوانان احساس تکلیف کردم و وظیفهي خود دیدم خلأهای دیگر را پر کنم.» استاد با سخنرانىها و تالیفات تاثیرگذار خود به بسیاری از سوالهای دینی و فلسفی نسل جوان در دهههاي 40 و 50 خورشيدي پاسخ داد.
به عبارتی علامه، متدولوژی تفکر و اندیشه را به جوانان آموخت.
از ویژگیهای علامه جعفری، تلاش مداوم او برای اتصال حوزه و دانشگاه و علوم قدیم و جدید بود. او به دلیل آشنایی با زبان حوزویان و دانشگاهیان، آثاری به یادگار گذاشت که هر دو قشر از آنها استقبال کردند. علامه با اشراف به فقه، فلسفه، هنر و زیباییشناسی در اسلام و نیم قرن فعالیت علمی و پژوهشی، بیش از 100جلد کتاب و رساله نوشت.
شرح و تفسیر نهجالبلاغه (۲۷ جلد) و تفسیر مثنوی (۱۵ جلد) از مهمترین آثار اوست. از بارزترین ویژگی تفسیر مثنوی، آشتی میان معارف اسلامی و انسانی، و نیز تأمل در مقولههای اساسی فلسفی مشترک میان شرق و غرب است که علامه از آن به «فرهنگ مشترک بشری» تعبیر کرده است.
- بحث و گفتوگو با چاشني شعر
علامه جعفری بیش از ۷۰جلسه بحث و مكاتبه با شخصیتهای علمی جهانی از جمله برتراندراسل، روژه گارودی، پروفسور عبدالسلام و پروفسور روزنتال داشت.
علاقه به هنر و ادبیات او را بر آن داشت که بیش از 100هزار شعر و قصیده و نظم فارسی و عربی و همچنین بخشهایی از ادبیات غرب را حفظ کند. آثار هنری او همچنان یکی از منابع اصیل هنر از دیدگاه فلسفه و حکمت اسلامی است.
کاملترین کشفالابیات مثنوی مولوی در چهار جلد با عنوان «از دریا به دریا» زیر نظر او منتشر شده است. متمایز بودن تفکر علامه جعفری را میتوان در نخستین اثرش، كتاب «ارتباط انسان و جهان» دید كه آن را حدود سی سالگی نوشت.
این كتاب كه با گرایش فیزیك و فلسفه تالیف شد، حضور مؤلف را در مرزهای واقعی دانشهای نوین تثبیت كرد. گستردگی مطالعات علامه جعفری، آثار او را متنوع کرده است و آنچه در همهي این آثار به چشم میخورد، نگاه جدید او به مسائل بشری است.
در بیشتر آثار علامه، مباحث انسانشناسی جلب توجه میکند، به طوری که آن را میتوان هدف فکر و رسالت قلم او دانست. اگر او را بزرگترین متفکر انسانشناس جامعهي ایرانی بنامیم، سخن به اغراق نگفتهایم.
- پسر کريم نانوا
علامه محمدتقی جعفری، 92سال پیش در محلهي جمشیدآباد تبریز به دنیا آمد. پدرش کریم، نانوایی بیسواد اما با صفا و با ذوق بود.
حافظهي این نانوای مکتب نرفته، چنان قوی بود که بيشتر سخنان واعظان شهر را با دقت و تفصیل، برای دیگران نقل میکرد. استاد میگوید: «من از پیرمردهای تبریز شنیدم که از پدرم دروغ شنیده نشده، این را از پدرم پرسیدم. گفت: بله، یادم نمیآید از سن بلوغ به این طرف دروغ گفته باشم.»
مادر علامه، باسواد بود و قرآن را به خوبی میخواند و آن را به محمدتقی تعلیم داد. محمدتقی چنان خوب قرآن قرائت میکرد که وقتی در سال۱۳۱۰ در شش سالگی، وارد مدرسهي اعتماد تبریز شد
مدیر مدرسه آقای جواد اقتصادخواه، بعد از شنیدن قرائت قرآن او لبخندی زد و گفت: بارک الله! خیلی خوب خواندی! نیازی به درسهای کلاس اول و دوم نداری
از فردا برو کلاس سوم! حافظهي قوی محمدتقی، همگان را شگفتزده میکرد به طوری که متن کلیله و دمنه را از حفظ میخواند و معنای عبارات مشکل را شرح میداد.
- شهر به شهر به دنبال علم
محمدتقی جوان، دروس ابتدایی و مقدمات حوزه را در تبریز خواند و در سال1319، در پانزده سالگی راهی تهران شد. سه سال در مدرسهي مروی تهران درس خواند و به قم رفت.
حوزهي علمیهي نجف مقصد بعدی برای ادامهي تحصیل او بود که او را در بيستوسهسالگی به درجهي اجتهاد رساند.
مجتهد جوان پس از سالها اقامت و تحصیل در نجف، اواخر دههي30 خورشيدي به ایران بازگشت.
هر چند در نجف از نظر مالی خیلی به علامه سخت گذشت، اما خودش میگوید: «دوران نجف به ما بسیار خوش گذشت از نظر طلبگی.
آن موقع طلبههای بسیار کاری و زحمتکش و اساتید خوب در نجف بودند. انصافا از نظر استاد ذرهای کمبود نداشتیم.» علامه جعفری در قم، فلسفه را از آیتالله شیخ مهدی مازندرانی و عرفان را از آیتالله شیخ محمدتقی زرگر فراگرفت.
درس اخلاق امام خمینی(ره) در مدرسهي فیضیه، روح تشنهي محمدتقی را سیراب کرد. او میگوید: «درسهای ایشان از نظر عرفانی خیلی اوج داشت. سیمای امام خمینی(ره) نشان میداد از مواهبی برخوردار است که دیگران از آنها بیبهرهاند.»
- در جوار رضا
علامه جعفری با نهضت امام خمینی(ره) همراه شد اما ساواک از جلسات سخنرانی او چیزی سر در نمیآورد و مأموران و خبرچینان متعدد از جلسات استاد گزارش تهیه میکردند.
یکی از بازجویان ساواک، با اشاره به مباحث فلسفی استاد جعفری نوشته است: «ایشان با همین حرکت جوهری و همین حرفها، جوانان را به مبارز تبدیل میکند و به جان حکومت میاندازد.»
پس از استقرار علامه در تهران، او با اصرار استاد مطهری و مرحوم آیتی، در دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف و بعضی از دانشگاههای مراکز استانها به سخنرانیهای علمی پرداخت که با استقبال شدید اساتید و دانشجویان مواجه شد.
علامه جعفری در سال1377 دچار بیماری سرطان ریه شد. پسرش غلامرضا که در نروژ مشغول تحصیل پزشکی بود، به ایران آمد تا او را برای ادامهي معالجه به نروژ ببرد.
کاری از دست پزشکان نروژی برنیامد و علامه را برای ادامهي معالجه به لندن بردند. استاد، در بیمارستان لیستر لندن بستری شد اما بهبودی نیافت و روح پرتکاپویش در ۲۵آبان ۱۳۷۷، در هفتاد و سه سالگی به ملکوت اعلی پرواز کرد.
پیکر علامه به تهران انتقال یافت. آیتالله جوادی آملی بر پیکر او نماز خواند و پس از تشییع در تهران، در مشهد در دارالزهد حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.
منبع: همشهري جوان