آن مرحوم در آنوقت گاهي در تهران و زماني در مشهد (به حكم ضرورت كه املاك موروثي او در آنجا بود) ميزيست. ناگزير كتابها در تهران و مشهد تمركز مييافت. با اين ذوق در اندك زماني مقدار معتنابهي كتاب جمع كرد. در سال1314 كه بنده نگارنده به خدمت كتابخانه درآمدم كتابهاي مشهد به تهران حمل شده بود و مجموعا در آنوقت 3هزار جلد كتاب خطي و 5هزار مجلد چاپي در تالاري روي هم زير خاك و غبار انباشته ديدم. در آن روزگار تعداد آنها چون آماري نداشت بيش از اندازه بر زبان ميآمد و كسي را جرات انكار نبود.
مرحوم ملك در آنزمان انديشه ترجمان و چاپ دايرهالمعارف بريتاني را در سر داشت و تني چند از مترجمان را جمع كرده بود و آنان به كار ترجمه مشغول بودند. سالي برآمد و اين خيال از سر وي دور گشت. بر اثر حادثهاي انگيزه وقف كتابخانه كه از سالي پيش در ضمير وي راه داشت صورت تحقق يافت و پس از روزي چند، مسوده وقفنامه آن را به بنده داد كه به محضر شيخ احمد تفرشي برده و رسما آن را ثبت كنم و از آنروز نگارنده و آن مرحوم به ثبت كتابها پرداختيم و بعد از اتمام به دفاتري كه براي نقل آماده ساخته بوديم برده و بيآنكه مشخصات و امتيازات نگاشته شود فقط صورتي از كتابها فراهم گشت؛
چه، كاري عجولانه بود به پندار آنكه اگر اتفاقي افتد كتابخانه از ميان نرود. سالها از كتابخانه ملك نامي بود و هر كس بدان مراجعه ميكرد از او به اكراه پذيرايي به عمل ميآمد تا آنكه كمكم ارباب رجوع زياد شدند. كتابهاي نادر كه در جاي ديگر كمتر يافت ميشد ميخواستند و نگارنده در اتاقي كه مجاور مخزن بود از آنان پذيرايي ميكرد و همواره در توسعه كتابخانه و خريد كتابهاي كمياب و عزيزالوجود سعي موفور به كار ميرفت و هرچند بهسختي حاصل ميگشت از پاي نميايستاد.
سالها برآمد و آن مرحوم به اقتضاي زمان نيمي از املاك موروثي و پس از چند سال بقيه را وقف كتابخانه و بهداري چناران فرمود و با آنكه نگارنده را رتقوفتق امور آن مرحوم اكثر از كار كتابخانه بازميداشت معذلك در سال1327تني چند چون آقايان عبدالعزيز جواهركلام، دكتر بهمن كريمي و علينقي منزوي زير نظر نگارنده براي نگارش فهرست گرد آمدند و افزون از 1500مجلد فهرستشده براي چاپ حاضر گرديد لكن به عللي كار فهرستنويسي تعطيل گشت.
در سال1330 در اندرون قديم كه محل فعلي كتابخانه است بنايي براي كتابخانه ساخته شد كه هرچند مطابق نقشه صحيح نبود لكن كتابخانه را از بيساماني نجات بخشيد و مقارن همان سال از طرف آستان قدس، آقاي عبدالحميد مولوي، به نمايندگي زير نظر كميسيوني متشكل از مرحوم دكتر علياكبر فياض و آقايان محمدتقي مدرسرضوي و دكتر انيسي به كتابخانه گسيل گشتند و كتابها را در سه نسخه در دفاتري فهرستوار با ذكر تمام مشخصات و امتيازات و علائم چون جلد، كاغذ، تذهيب و ساير مزايا با تشخيص و معرفي خدمتگزار ثبت و امضا كرده، نسخهاي به آستان قدس تقديم شد و نسخه دوم نزد مرحوم ملك و ديگر نسخه در كتابخانه در دسترس همگان قرار گرفت و با انجام اين كار، تهيه فيش كتابها نيز اتمام يافت و از آن پس كتابخانه رسماً مفتوح گشت.