آزمايشها و تنهايي بيمارستان را دوست ندارم. يكي از معلمها از پدر اجازه گرفت كه زينب را به فضاي مدرسه بيمارستان بياورد. وارد اتاق كه شد اشكهايش روي صورت نحيف و كوچكش خشك شد و با هيجان به سمت عروسكهاي داخل كمد رفت. انگار ديگر درد نداشت.
در كنار خود همسن و سالهايي را ميديد كه شبيه خودش بودند. آنژيوكتهاي روي دستشان، ماسكهايي كه بهصورت زدهاند و سرهاي بيمويي كه با كلاه پوشانده شدهاند، وجه مشترك دختركان و پسركان كوچكي بود كه پشت نيمكتهاي نو و كوچك نشسته و فارغ از دردي كه تن رنجورشان تحمل ميكرد درس ميخواندند، نقاشي ميكشيدند و بازي ميكردند. اينجا بيمارستان كودكان حضرت علياصغر(ع) همان جايي است اگر چه خبري از ناظم و مدير و حتي تعدد كلاسها نيست اما معلمهايي دارد كه بدون هيچ چشمداشتي به كودكاني كه سالها رنج بيماري مانع از درس خواندنشان بوده در كنار درس و مشق، الفباي مبارزه با بيماري را ياد ميدهند.
- دنيا جاي بهتري است
در بزرگ آهني بيمارستان كه روي پاشنه ميچرخد صداي هياهوي دانشآموزان و درس، نخستين صدايي است كه در گوشات طنينانداز ميشود. كنار ورودي بيمارستان اتاقي 60متري با شيشههايي شفاف و روشن ساخته شده است تا خانوادهها بتوانند فرزندانشان را زمان آموزش و درس ببينند. در كه باز ميشود يك اتاق با كمدهايي پر از انواع كتابهاي درسي و داستان، تلويزيوني كه شبانهروز كارتون پخش ميكند، اسباببازي، ماشينها و عروسكهاي كوچك و بزرگ كه با وسواس خاص دورتا دور اتاق چيده شدهاند، چشمهايتان را نوازش ميكند. به چشمهاي بچهها كه نگاه ميكني حس ميكني پا به اين مدرسه كوچك كه ميگذارند دردشان را فراموش ميكنند و دنيا را جاي بهتري ميبينند.
- حوصلهام كمتر سر ميرود
محمدامين14ساله كه بيش از 2ماه است در بيمارستان بستري است، ميگويد: «پارسال بهدليل 2بارعمل قلبياي كه داشتم تا مدتها نتوانستم به مدرسه بروم. از درس رياضي هم نمره نياوردم اما اين يكماه با هماهنگيهايي كه انجام شده توانستهام در روزهايي كه بيمارستان هستم درس بخوانم، حوصلهام هم كمتر سر ميرود. زمانهايي هم كه اجازه نداشته باشم از تختم پايين بيايم يا نقاشي ميكشم يا لوگو ميسازم و بعد هم كه تحويل ميدهم از معلمهاي مدرسه جايزه ميگيرم».
مريم واشقاني، مادر سوگل 11ساله كه بيش از 40روز است بهدليل مشكل كليوي در بيمارستان بستري است، ميگويد: «از زماني كه اين مدرسه راه افتاده، دخترم خيلي خوشحال است. در روحيهاش خيلي تأثير داشته است. ديگر از اينكه موهايش ريخته خجالت نميكشد، كنار دوستانش مينشيند. به هواي اين كلاس حتي بهراحتي آزمايشهايش را انجام ميدهد تا سريعتر سر كلاس برگردد.كمتر بهانه ميگيرد و گريه ميكند درحاليكه تا يكماه پيش اصلا دوست نداشت در جمع بنشيند يا به مدرسه برود».
- فراموشي درد
داخل مدرسه-بيمارستان، ديوارهاي رنگي و عروسكهاي از سقف آويزان شده حال بدتان را بهواسطه ديدن بچههاي بيمار كمي بهتر ميكند. رنگيبودن ديوارها ميتواند كمك زيادي به برگرداندن رنگ بر صورتهاي رنگپريده و زردشده اين بچهها كند؛ بچههايي كه دردهايشان را با بودن در اين مكان براي لحظهاي فراموش ميكنند. محمد، پدر يكي ديگر از بچهها كه هر 2ماه يك هفته بايد براي درمان در بيمارستان بستري شود با بيان اين موضوع ميگويد: «خوبي ديگر اين كلاسها اين است كه به جز كلاسهاي درس براي دانشآموزان، كلاسهاي ديگري هم برگزار ميكنند. موسيقي، شطرنج، خلاقيت و حتي نقاشي حال بچهها را خوب ميكند».
- تمام تلويزيونهاي بخش خراب است
مينا هم كه 13سال است پسرش مهمان اين بيمارستان است ميگويد: «پسر من از زماني كه به بيمارستان ميآيد تا روزي كه شيمي درماني شود نميتواند از بيمارستان خارج شود و به مدرسه برود. حتي بهدليل حساسيت بالاي مراحل درمان، گاهي ملاقات ممنوع ميشود و به همين دليل معمولا پس از دوره درمان، با عقبماندگي از درس و مدرسه روبهرو ميشديم اما در اين چند هفته توانسته عقبماندگيهايش در درس را جبران كند». اما او هم گلايه دارد و ميگويد: «بعضي از تلويزيونهايي كه در بخشها وجود دارد خراب است و بچهها حوصلهشان سر ميرود. البته تلويزيون مدرسه كار ميكند كه شرايط بيماري بچهها طوري نيست كه دائم آنجا باشند. اي كاش خيرين كمك كنند تا براي بيمارستان تلويزيونهاي جديد خريداري شود».
- طرحي براي جبران عقبماندگي درسي
الهام طلاچيان، مدير بيمارستان درباره طرح راهاندازي مدرسه بيمارستان ميگويد: «اين طرح براي جبران عقبماندگي درسي كودكان بيمار، براي نخستينبار در بيمارستان حضرت علياصغر(ع) راهاندازي شد. هدفي كه دنبال ميشود ايجاد فضاي آموزشي براي كودكان بيمار بستري در بيمارستان و پيشگيري از محروميتهاي تحصيلي آنها طي دوره درمان است. همچنين اين مجموعه از طريق برنامههاي آموزشي كمك زيادي به روحيهبخشي بهخود كودك بيمار و خانوادههايشان ميكند. شرايط تدريس هم بستگي به وضعيت بچهها دارد. در روزهايي كه ممكن است در بخش ايزوله باشند درس نميخوانند. در طول هفته كه حالشان بهتر است و پزشك تأييد كند ميتواند آموزش را داشته باشد. ضمن اينكه تيم روانشناسي، مددكاري و مشاوره هم در طول هفته در بخش حضور دارند و هر زماني كه نياز باشد، حتي در شب، مادري يا بچهاي بيتابي ميكند، خير مشاور و مددكار خود را سريع به بخش ميرساند و كمك ميكند تا بيمار از نظر رواني به حالت عادي برگردد. همه اين كارها هم به لطف دوستاني كه در اينجا مسئوليت راهاندازي اين مدرسه را دارند رايگان انجام ميشود. اميدواريم اين مدرسه الگويي شود تا در ساير بيمارستانهاي تهران و كشور مدرسه-بيمارستان راهاندازي شود».
- كودك بيمار از درس دور نميماند
فاطمه عبدالعلي، مدير مدرسه بيمارستان و مديرعامل مؤسسه آيندهسازان توسعه مهرآيين ميگويد: «يكي از مشكلاتي كه براي تحصيل كودكان بيمار در مدرسه- بيمارستان وجود دارد، موقتيبودن حضور آنها در بيمارستان است و اينكه بچهها در مقاطع مختلف تحصيل ميكنند. به همين دليل، برنامهريزي براي تدريس به اين كودكان اهميت زيادي دارد. به اين منظور، فردي از طرف مدرسه- بيمارستان مسئول است كه هر روز صبح آمار بستري و ترخيص بچهها را به روز كند. به اين ترتيب اولياي مدرسه هر روز ميدانند كه چه تعداد كودك در چه سن و سالي و با چه بيماريهايي و در چه بخشهايي در بيمارستان حضور دارند. بعد از جمعآوري اين اطلاعات، نيروي مدرسه به داخل اتاقها ميرود و با افرادي كه جديدا بستري شدهاند، صحبت ميكند. مدرسه را معرفي ميكند و اگر تمايل داشتند كه در برنامههاي آموزشي شركت كنند، آدرس و شماره تلفن مدرسهشان را از آنها ميگيرد. بعد از آن از طرف مدرسه - بيمارستان، با مدرسه كودك بيمار تماس گرفته ميشود تا از اوضاع تحصيلي او اطلاعاتي كسب و به آنها اعلام كنند كه دانشآموزان در بيمارستان تحت تعليم معلم هستند. با اين شيوه، از معلم فرد، راهنمايي ميخواهند كه از كجا تا كجا درس بدهند تا كودك بيمار از درس عقب نيفتد.
اتفاق خوب ديگري كه دراين بين افتاده اين است كه وزارت آموزش و پرورش با اين مدرسه- بيمارستان همكاري لازم را در زمينه برگزاري آزمونهاي ارزشيابي خواهد داشت. به اين معني كه اگر دانشآموز در زمان امتحانات در بيمارستان بستري باشد، از طرف آموزش و پرورش براي برگزاري آزمون به بيمارستان ميآيند تا كودك از امتحان محروم نشود. البته كلاسها بهصورت فردي برگزار ميشود. مثلا بچه كلاس چهارم دبستان، معلم همان پايه را دارد. علاوه بر مطالب درسي كه كاملا در فضاي شاد و متفاوت با كلاسهاي معمول مدارس برگزار ميشود، كلاسهاي فوق برنامه روانشناسي، شطرنج، عكاسي، نقاشي و موسيقي هم در مدرسه برگزار ميشود كه تأثير خوبي از لحاظ روحي بر كودكان گذاشته و در آنها روحيه جنگندگي در مقابله با بيماري را ايجاد كرده است. اما نوجوانان 13تا 16سالي كه در اين بيمارستان هستند، شرايط متفاوتتري نسبت به ديگران دارند. آنها از سويي در معرض برخوردهاي بيشتر در جامعه قرار دارند و همچنين بيماري را به شكل جديتر درك ميكنند و از سويي شرايط ادامه تحصيل در كنار دوره درمان برايشان اهميت بيشتري دارد. كلاسهاي اين دانشآموزان بهصورت فشرده و در هر زماني كه پزشكان تشخيص دهند و در ميان حد فاصل 2دوره طول درمان بهصورت حضوري، در منزل بيمار يا مدرسه برگزار ميشود. وجود مدرسه در بيمارستان كمك كرده تا نوجوانان بيمار بيشتر و بدون دغدغه و با اطمينان خاطر از اينكه از تحصيل باز نميمانند براي درمان مراجعه كنند. البته مهمترين مشكلي كه ما در احداث مدرسه- بيمارستان و ادامه كار با آن سر و كار داريم، بحث منابع مالي محدود است».
- سيدمحمد هاديايازي، معاون امور اجتماعي وزارت بهداشت: خيرين، از آموزش غافل نباشند
مفهوم مدرسه- بيمارستان مفهوم جديدي است. خيليها هستند كه هنوز چيزي درباره آن نميدانند و بعضيها هم كه آشنايي دارند، بهدليل عدمفرهنگسازي صحيح، لزومي به تاسيس آن نميبينند. به همين دليل است كه خيرين، هزينههاي زيادي را براي كارهاي خير ديگر مثل درمان يا فقر مالي اختصاص ميدهند اما از مسئله آموزش غافل ميشوند. اما افراد خير بايد بدانند كه آموزش اگر مهمتر از درمان نباشد به همان اندازه اهميت دارد چرا كه بالاخره كودكان بيمار از بيمارستان مرخص ميشوند و به زندگي عادي برميگردند و نبايد بهخاطر بيماريشان از درسشان عقب بيفتند. اميدواريم با افتتاح نخستين شعبه، اين آشنايي براي افراد مختلف ايجاد شود تا همه به اهميت آموزش كودكان بيمار پي ببرند.