زلزلهاي كه شهرها و روستاهاي كرمانشاه را لرزاند تصاويري درهمآميخته از غم، اندوه، درد، حماسه، اميد و همدلي را در كنار هم خلق كرد و حالا وقت آن است كه لغت «بازسازي» هر چه زودتر به تيتر خبرها و برنامههاي مربوط به اين حادثه راه يابد؛ چراكه زمستان در راه است و آمدنش را هم به تأخير نمياندازد. با توجه به اينكه بسياري از افراد در شهرها و روستاها خانه و كاشانه خود را از دست دادهاند و در چادرهاي هلالاحمر ساكن شدهاند، بايد هر چه زودتر فكري براي بازسازي خانهها و ساماندهي اين افراد كرد؛ زيرا استان كرمانشاه يكي از سردترين استانهاي كشور است، فرارسيدن روزهاي يخبندان در مناطق كوهستاني آن قطعي است و در چنان سرمايي نميتوان در چادر دوام آورد. باد و بارانهاي تند زمستاني ميتوانند پايههاي سست چادرها را از جا بركنند و در چنين شرايطي قصه زندگي اين مردم از اين هم تلختر خواهد شد؛ پس بايد بازسازي اين مناطق هر چه زودتر در دستور كار قرار بگيرد.
- نسخهاي فوري به نام «كانكس»
با توجه به اينكه ساخت خانه زمانبر است و تا فراگيرشدن باد و باران فرصت زيادي باقي نمانده، به اعتقاد مردم و كارشناسان يكي از راهكارهايي كه در اين شرايط ميتواند به ساماندهي فوري مردم كمك كند، خريد و ارسال كانكس به مناطق زلزلهزده است؛ دولت و مسئولان ميتوانند با هدايت كمكهاي مردمي به سمت خريد كانكس، شرايط بهتري را در مناطق زلزلهزده فراهم كنند.
- حال واقعي روستاها
زلزله تعداد زيادي از خانههاي روستايي استان كرمانشاه را ويران كرده و آنهايي هم كه ويران نشدهاند وضع چندان خوبي ندارند. ديوارهاي بسياري از خانههاي روستايي ترك برداشته و پنجرههايشان شكسته است؛ به طوري كه اهالي، از ترس فروريختن ديوارها و سقفها جرأت نزديكشدن به خانههاي خود را ندارند. بايد وضعيت روستاها را از نزديك ديد و دريافت كه خسارات زلزله چندين برابر چيزي است كه بيان ميشود. با اينكه روزها از زلزله ميگذرد هنوز به برخي از روستاها كمكهاي كافي نرسيده است. جادههاي بعضي از اين روستاها صعبالعبور بوده و حالا در اثر زلزله، ويرانتر هم شده است؛ طوري كه هيچ خودرويي توان عبور از آن را ندارد و همين مسأله امكان كمكرساني جدي به اين روستاها را از نيروهاي فعال در منطقه ميگيرد. كافي است چند كلمهاي با امدادگرهاي مردمي همراه شوي و حرفهايشان را در مورد روستاهايي كه با خاك يكسان شدهاند، بشنوي. آنگونه كه افراد آشنا به منطقه ميگويند، برخي از روستاها در حدي ويران شدهاند كه ديگر قابل بازسازي نيستند؛ ضمن اينكه به دليل پراكندگي زياد روستاها و جمعيت كم بسياري از آنها، وضعيتشان هنوز هم مشخص نيست. با اين شرايط به نظر ميرسد كه بررسي وضعيت تكتك روستاها و رسيدگي به مناطق صعبالعبور، بايد سريعتر انجام گيرد.
- كمكهاي ادامهدار مردمي
در روزهاي گذشته هر فردي كه از مناطق زلزلهزده عبور كرده باشد، صحنههاي زيبايي نيز بين آن همه آوار و خرابي به چشم ديده است؛ سيل كمكهاي مردمي ارسالي به مناطق زلزلهزده. حجم اين كمكها به حدي زياد بود كه در برخي از محورهاي حوالي ثلاثباباجاني و سرپلذهاب ترافيكهاي سنگيني شكل ميگرفت. اين روحيه همدلي و همراهي، دل هر عابري را در اين سرما، گرم ميكرد. اما مسئله اصلي كه در اين زمينه وجود داشت، نبود مديريت دقيق در رساندن كمكهاي مردمي به دست زلزلهزدهها در مناطق مختلف بود. در روزهاي آغازين، بسياري از كمكهاي ارسالي به شهرهاي بزرگ ميرسيد و ديررسيدن كمك به مناطق روستايي باعث شد كه آنها با مشكلاتي مانند بيماريهاي فصلي (به دليل نداشتن پتو و لباسهاي گرم) مواجه شوند. محمد 56ساله مسئول يكي از كاروانهاي ارسال كمكهاي مردمي در غرب كشور است. او به نبود ساماندهي در رساندن كمكهاي مردمي اشاره ميكند و ميگويد: «بايد در هر منطقهاي كه بحراني روي ميدهد، 3-2 نفر بهعنوان امين و معتمد شناسايي شوند و كمكهاي اهدايي مردم بهدست اين افراد برسد. همچنين بايد انباري براي جمعآوري كمكهاي مردمي وجود داشته باشد و اين افراد معتمد كمكها را بين افرادي كه نياز دارند به صورت مساوي تقسيم كنند».
او به عادلانهتقسيمنشدن كمكها بين مردم زلزلهزده كرمانشاه اشاره ميكند و ميافزايد: «كمكهاي مردمي تنها به دست عده معدودي رسيد. بعضي از خانوادهها چندين سهم از كمكها دريافت كردند، درحاليكه بعضي ديگر كه توان راهافتادن دنبال كاميونها را نداشتند، كمكهاي كمتري دريافت كردند».
براي زنان و مردان جوان، گرفتن سهمشان از كمكهاي مردمي سخت نبود اما افراد سالخورده يا مصدوماني كه توان دويدن دنبال كاروانها را نداشتند، كمترين بهره را از كمكهاي مردمي بردند. اين در حالي بود كه اين افراد، نياز بيشتري به كمكهاي مردمي داشتند. يكي از موارد ديگري كه بايد مد نظر قرار گيرد اين است كه نياز مردم زلزلهزده به كمك، تازه شروع شده است و مردم ساير استانها نبايد به اين زوديها آنها را فراموش كنند. ياري و همدلي همگاني ميتواند زلزلهزدگان را هر چه زودتر به خانههايشان بازگرداند.
- لزوم وجود امدادهاي دارويي و پزشكي در مناطق زلزلهزده
در مناطق زلزلهزده به دليل وجود آلودگي و فرارسيدن فصل سرما، مردم مستعد انواع بيماريها هستند؛ به همين دليل نياز به كمكهاي امدادي دارويي و پزشكي در اين مناطق، در تمام طول زمستان طاقتفرساي پيش رو، باقي خواهد بود. در بعضي از روستاها كه كمكهاي ارسالي دير به دست زلزلهزدگان رسيده، تعداد زيادي از كودكان، مريض شدهاند و اگر هر چه زودتر به وضعيت اين كودكان حساس و ضعيف رسيدگي نشود و دارو و كمكهاي پزشكي در موقعيت مناسب به دست آنها نرسد، در گذر زمان، بيماريها عفونيتر و شديدتر خواهد شد؛ خصوصا كه در طول اين مدت، بيشتر غذاهايي هم كه به دست زلزلهزدگان رسيده، غذاهاي كنسروشده و سرد بوده و همين كاستي باعث شده است كه مقاومت بدنيشان ضعيفتر شود و خيلي از آنها مريض شوند.
در كنار تامين غذاهاي گرم، بايد مواد غذايي متنوعي هم به اين افراد برسد؛ زيرا كنسروها بهتنهايي نميتوانند نيازهاي غذايي مردم زلزلهزده را تأمين كنند. آنها به ويتامينها و مواد متنوع و مقوي نياز دارند و با توجه به اينكه تعداد زيادي از اين افراد، مادراني هستند كه فرزند شيرخوار دارند يا افراد سالخوردهاي هستند كه وضعيت جسمي نامطلوبي دارند، بايد هر چه زودتر به اين مسئله توجه شود. يادمان باشد كه مريضشدن يك مادر، احتمال مريضشدن فرزندش را هم دوچندان ميكند.
- يك روايت واقعي
كنار كاروان كمكهاي مردمي يك مادر جوان ايستاده است و از مسئول پخش كمكها ميخواهد كه به او چند بسته پوشك بچه بدهد. اين مادر كه خودش هم سرما خورده است و صدايش بهسختي درميآيد، به خبرنگار همشهري ميگويد: «پسر 2ساله من از موقع زلزله اسهال گرفته و به حدي حالش بد است كه پوشك بچه هم ديگر جواب نميدهد». اين مادر و فرزند روستايي در حالي با بيماري دستوپنجه نرم ميكنند كه كمكهاي دارويي دير به دستشان رسيده و همين باعث شده كه حال هر دوي آنها خيلي بدتر شود؛ خصوصا كه متاسفانه بسياري از روستاها حتي خانه بهداشت هم ندارند. به نظر ميرسد اگر شرايط بهدرستي مديريت نشود، حال مريضها در مناطق روستايي از اين هم بدتر شود. بسياري از خانوادههاي روستايي در محيطهاي گردوخاكي و آلودهاي ساكن شدهاند كه افراد را در معرض انواع بيماريها قرار ميدهد.
اطراف چادرها پر از آلودگيهاي مختلف مانند فضولات حيوانات و زبالههايي است كه باعث ميشود افراد سالم، بيمار، و بيماران، بيمارتر شوند. محمد و متين، 2جوان تهرانياند كه از دانشگاه آزاد تهران به سمت مناطق زلزلهزده آمدهاند. آنها كه در روستاي «ازگله» در حال جمعآوري زباله از اطراف چادرها هستند، در توضيح كارشان به خبرنگار همشهري ميگويند: «آشغالهايي كه كنار چادرها جمع شده است باعث ميشود كه بيماريهاي مردم تشديد شود و چون كسي به وضعيت رسيدگي نميكند، ما تصميم گرفتيم كه خودمان دستبهكار شويم و زبالهها را از اطراف چادرها جمع كنيم؛ زيرا در صورت وجود آلودگي، بسياري از بيماراني كه كمكهاي دارويي دريافت ميكنند هم به دليل قرارگرفتن در محيط آلوده، دوباره مريض ميشوند». اين موضوع نيز اين نكته مهم را يادآوري ميكند كه اگر هر چه زودتر فكري براي اسكان مردم زلزلهزده در مكانهاي مناسب نشود، شرايط غيرقابل تحملي در روستاها و شهرهاي كرمانشاه ايجاد خواهد شد.
- سخت بود، سختتر شد
هنوز كار تامين نيازهاي اصلي مردم به پايان نرسيده و رفع كمبودهاي آنها از قبيل پتو و لباس گرم بهويژه در مناطق روستايي، به پيگيري بيشتري نياز دارد. با توجه به اينكه در مناطق روستايي تعداد كودكان بيشتر است و معمولا هر كدام از خانوادهها، 2، 3 يا 4 فرزند دارند، در اين مناطق، نياز به لباس گرم براي كودكان، شير خشك و پوشك بچه همچنان به جاي خود باقي است. مردم روستاهاي كرمانشاه تا قبل از زلزله هم در فقر و سختي زيادي زندگي ميكردند و زلزله كه آمد زندگي براي آنها از چيزي كه بود هم سختتر و غيرقابلتحملتر شد. در اثر كمبود چادر، در بعضي از مناطق زلزلهزده 4خانواده و حتي بيشتر زير يك چادر زندگي ميكنند و در گذر زمان، اين زندگيهاي گروهي سختيهاي زيادي را به افراد تحميل ميكند. اين شرايط شايد براي چند روز قابل تحمل باشد اما به مرور زمان، مردم ديگر نميتوانند در اين شرايط تاب بياورند.
- نياز فوري به حمام و سرويس بهداشتي
در بين آنهمه كاميوني كه در حال عبور از جاده هستند، بار يكي حمام و سرويس بهداشتي سيار است و توجهم را جلب ميكند. اينكه در كمكهاي مردمي به اين نياز اساسي مردم زلزلهزده توجه شده جالب است. سرويس بهداشتي و حمام، از نيازهاي اصلي مردم زلزلهزده است كه در روزهاي آتي بايد به تامين آن توجه شود؛ چراكه نبود حمام و سرويسبهداشتي باعث شده است كه بسياري از زنان و كودكان روستايي مستعد انواع عفونتها و بيماريها شوند.
سحر، يك مادر 28ساله است كه وضعيت بهداشتي در مناطق روستايي زلزلهزده را اينگونه شرح ميدهد: «هماكنون حمام و سرويس بهداشتي از مهمترين نيازهاي ما هستند؛ چون در يك محيط آلوده زندگي ميكنيم. اگر هر چه زودتر به حمام و سرويس بهداشتي دسترسي پيدا نكنيم مريض ميشويم. با اينكه روزها از زلزله گذشته ولي هنوز به وضعيت بهداشتي ما توجهي نميشود».
- حال افراد سالخورده خوب نيست
علاوه بر زنان و كودكان، وضعيت افراد سالخورده روستايي نيز خوب نيست. ياسمن 30ساله در روستاي زلزلهزده «قاليچه» وضعيت افراد سالخورده را اينگونه شرح ميدهد: «بسياري از افراد سالخورده به دليل اينكه پتو و چادر، دير به دست ما رسيد سرما خوردهاند. بعد از زلزله بسياري از آنها ترسيدهاند و علاوه بر انواع بيماريهاي قلبي دچار افزايش يا افت فشار شدند كه هنوز هم با تبعات آن دستوپنجه نرم ميكنند». يكي از زنان خوشكلام و مهربان روستايي در مورد حال بد خود و همسرش به همشهري ميگويد: «شبها تا صبح از شدت سرما ميلرزم. تمام بدنم درد ميكند. از مسئولان خواهش ميكنم كه هرچه زودتر فكري براي ما بكنند. همسرم مريض و خانهنشين بود و بعد از زلزله، نگهداري از او سختتر هم شده است». تحمل زلزله و حوادث تلخ بعد از آن براي افراد عادي هم سخت است، چه برسد به آنها كه مريض و ناتوان هم بودهاند. كودكان، زنان و افراد سالخورده فقط تا حدي ميتوانند در اين شرايط سخت تاببياورند.
- لزوم بازگشت هر چه سريعتر به مدرسه
از كنار روستاهاي زلزلهزده كه رد ميشوي، تعداد زيادي از بچهها را ميبيني كه سوار موتور شدهاند و دنبال كاروانهاي كمكهاي مردمي و دولتي افتادهاند تا از آنها چيزي بگيرند؛ از كاروانها پتو و چادر ميخواهند و همه روزشان با اين وضع ميگذرد. اينها همان بچههايي هستند كه اگر زلزلهاي در كار نبود الان سر درس و مشقهايشان بودند اما زلزله بر سر كتابهايشان آوار شد و حالا آنها دربهدر دنبال گرفتن كمك براي خانوادههاي خود هستند. وضعيت تحصيل اين بچهها چيزي نيست كه بشود بهسادگي از كنارش گذشت؛ بازگشت بچهها به مدرسه ميتواند در مديريت وضعيت تلخي كه در حال تجربه آن هستند موثر باشد؛ تجربه تلخي كه هيچوقت از حافظهشان پاك نخواهد شد.
- آوارگي دامهاي زلزلهزدگان
دردهاي مناطق زلزلهزده يكي دو تا نيست؛ بر هر جايش كه انگشت بگذاري، جاي زخمي تازه است. يكي از مواردي كه شايد كمتر كسي به آن توجه كرده باشد وضعيت دامها و حيوانهايي است كه زندگي مردم روستايي به آنها وابسته است. بسياري از دامها زير آوار ماندهاند و مردم روستا از اين نظر نيز خسارات زيادي را متحمل شدهاند. دامهايي هم كه ماندهاند شرايط خوبي ندارند. بعضي قاطرهايي كه تا ديروز براي حمل بار از آنها استفاده ميشده، حالا كنار جادهها رها هستند و جايي نيست كه شبها از سرما محفوظشان بدارد.