تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۱

همشهری آنلاین: کشف یک ماکت بنا از محوطه‌ای ۱۰هزار ساله، تعجب باستان شناسان را برانگیخت

شاید فكر كنيم ارتباط معماری با مجسمه‌سازی، قدمت زیادی ندارد اما شواهد باستان‌شناسی در فلات ایران نشان از وجود این ارتباط در 10هزار سال پیش مي‌دهد.

نمونه‌ای از تجسم معماری در آثار حجمی، حوالی 1349 خورشیدی درتپه «سنگ‌چخماق» در شش کیلومتری شمال شرقی بسطام در شهرستان شاهرود استان سمنان کشف شد.

در این سال و نیز در 1350 خورشیدی، باستان‌شناسی ژاپنی به نام پروفسور «مسودا» در این تپه در دو فصل بررسی و کاوش کرد.

چندین سال بعد یعنی در دهه 80 خورشیدی، باستان‌شناسان ایرانی مانند «حسن رضوان» و «کوروش روستایی» این منطقه را بررسی و مطالعه کردند.

این پژوهشگران معتقد بودند تپه سنگ‌چخماق با قدمت 10 هزارساله، یکی از کهن‌ترین محوطه‌های دوره نوسنگی و یکی از نخستین سکونتگاه‌های آدمی در فلات مرکزی و شمال شرق ایران است.

آثاری گوناگون مانند ظرف‌های سفالین کوچک و بزرگ، تیغه‌های سنگی و دسته‌های استخوانی منتهی به حیوانات، پیکرک‌های سنگی و گلی انسانی و حیوانی، ادوات و ابزاری مانند سوزن، درفش، کف‏گیر و آویزهایی که از جنس شاخ و استخوان ساخته شده، سر دوک‏هایی گلی و سنگی از حفاری سنگ چخماق به دست آمد.

تعداد زیادی ابزارهای سنگی، شامل خراش‏دهنده، تیغه داس، ادوات ریز و تبرها و شیشه‏های صیقل‏داده شده نیز از این تپه کشف شد.

اما به جرئت می‌توانیم بگوییم یکی از معروف‌ترین و شاید رمزآلودترین آن‌ها اثری سفالین با درپوش، معروف به «ماکت‌بنا» است. راز این اثر در شکل و کاربری آن نهفته است.

یک مخزن مکعب‌مستطیل شکل با حفره‌های چهارگوش در قسمت بالای بدنه و درپوشی با دسته‌‌ای حفره‌دار در قسمت میانی، شکل این اثر را تشکیل می‌دهد.

این اثر اکنون در موزه ملی ایران نگهداری می‏شود. مسودا، در گزارش حفاری خود اشاره می‌کند که این ماکت جنبه آیینی داشته است و در مراسمی از آن (شاید به عنوان ماکت نیایشگاه) استفاده می‌کردند.

مسودا با کشف اجاق‌های متعدد با انبوه خاکستر و زغال در اطراف‌شان ادعا می‌کند این کوره‌ها کاربردی غیر از پخت‌و‌پز داشته‌اند و شاید مکانی برای برافروختن آتش در هنگام اجرای مراسم آیینی بوده اند.

او همچنین معتقد است بسیاری از ساکنان منطقه و حتی از نقاط دورافتاده، سالی یک بار جهت طواف خانه مشبک کوچک گلی که با خاک سرخ تزئین شده ‏بود، گرد هم می‏آمدند.

اگر بپذیریم در این اثر ویژگی و بینش معمارانه‌اش بیشتر از ویژگی کاربردی‌اش جلب‌توجه می‌کند، آن‌گاه می‌توانیم پیشنهاد کنیم که این ماکت نمایانگر توجه ویژه آدمی به معماری زمان خود بوده است.

هنرمند در این‌جا با تبدیل معماری یا سازه اصلی به حجمی کوچک و قابل انتقال که کاربرد اصلی خود را از دست داده چه هدفی داشته است؟ آیا او تلاش کرده معماری را در حجم متجلی كند.

اگر این‌طور باشد، فضایی که در سازه اصلی مهم بوده و کاربری داشته در این‌جا مفهوم خود را از دست داده و به شی‌اي آیینی تبدیل شده است.

اگر کارکرد آیینی این اثر برای شما قابل قبول باشد، می‌توانید روایت دیگری برایش بنویسید.

تصور کنید درون سازه اصلی آتشی روشن و دور آن مراسمی اجرا می‌شد و نوای دلنشین آوازها و حرکت زیبای شعله آتش از پنجره‌های نزدیک سقف به بیرون و به گوش و چشم زائران می‌رسید.

شاید هم تصور کنید این اثر ماکتی از یک بنا با کاربری غیرآیینی بوده، مانند پناهگاهی با دیوارهای بلند و پنجره‌هایی در بلندای دیوار و سقفی که شاید پنجره میانی آن به خرپشته‌ای راه داشته است

یک سازه معماری که در هنگام هجوم دشمن یا بلاهای طبیعی اهالی به درون آن پناه می‌بردند.

این اثر در حقیقت ذهن بیننده امروزی را به بازی می‌گیرد و ادراک او را به چالش می‌کشد؛ کاری که هنر مدرن امروزی با انسان معاصر می‌کند.

منبع:همشهري سرزمين من

برچسب‌ها