اما از زاویهای دیگر میتوان این نگرانی را به یک فرصت تبدیل کرد.
منطق زندگي در طيفي از رنگ خاكستري جريان دارد. لحظات سياه يا سفيد زندگي بسيار نادر است. زندگي در طيف خاكستري نيازمند اهميت جديتر و خونسردتر به خرد و كنشهاي عقلاني است و چون فكر كردن كاري سخت و دشوار است، هميشه گروهي از آن سرباز ميزنند.
اين گروه از افراد هر واقعهاي را به اكسير خيال خود آغشته كرده و آن را چنان بزرگ ميكنند كه گويي يك فرصت مطلق بزرگ است و گاه چنان سياه ميكنند كه انگار يك تراژدي مختوم است. در اين شرايط وقتي واقعيت زندگي خلاف آن را نشان ميدهد به لودگي و سخرهگرفتن امر جدي روي ميآورند.
در تبيين وضعيت تيم ملي واليبال كشور بر اساس بردها و باختهاي آن شاهد چنين وضعيتي بوديم. در تبيين برجام نيز شاهد اين نوع سياه و سفيد بينيها و سخرهگرفتنهاي بعد از آن بوديم.
در مورد وضعيت محيط زيست، كم آبي، حال و روز درياچه اروميه، بيكاري، رابطه با روسيه، واردات از چين، اختلاسهاي كلان و نظاير آن نيز بارها اين شيوه مواجه را ديده و خواهيم ديد.
در خصوص قرعه ايران در جام جهاني نيز مجددا اين وضعيت توسط جمعي از جامعه تكرار شد. تا پيش از قرعه كشي با نتيجهگيري اغراق آميز از وضعيت تيم ملي به گونهاي صحبت ميكردند كه قرار است تيم ما از پديدههاي جام جهاني شود. بلافاصله همين گروه با شنيدن وضعيت قرعه به طريقي صحبت ميكنند كه گويي بهتر است اصلا شركت نكنيم.
واقعيت اين است كه اگر تيم ما در هر گروهي قرار ميگرفت به صورت منطقي نه معجزهاي قرار بود رخ دهد و نه تراژدي خاصي.
گروه ايران خيلي سخت است اما آيا از اين موضوع نميتوان بهره برد؟ بازيهاي دوره قبل نشان داد كه جمعيت بزرگي از جهان بازي ايران و آرژانتين را مشاهده كردند. ما باختيم اما ديده شديم و نگاه به ما محترمانه بود. در بازي با بوسني، تقريبا ديده نشديم چون بازي مهمي نبود اما با سه گل شكست خورديم. در جام جهاني يا بايد به دنبال قهرماني بود و يا خوب بودن.
در اين دوره از بازيها، مقابله با اسپانيا و پرتغال، فرصت مهمي براي ديده شدن ايران است. براي ديده شدن قابليتهاي رفتاري، نظم گروهي، تلاش جمعي، هوشمندي تيمي، خلاقيت فردي و قابليتهاي بازيكنان ما. اين دو بازي را جهان خواهد ديد. از اين فرصت بايد استفاده كرد تا خوب ديده شد. از اين فرصت بايد استفاده كرد تا بعد از جام تعدادي از بازيكنان لژيونر در باشگاههاي خوب جهان شوند.
كساني كه در تخيل و رويا زندگي ميكنند روزي بايد با واقعيت خونسرد زندگي مواجه شوند و معمولا در مقابل اين واقعيت كم ميآورند اما عقل سرد، ذهن منظم و تفكر برنامهمحور قادر است در هر تهديدي، حتي اندكي فرصت براي خود پيدا كند.