مباحثی مانند اینکه «باید امیدوار بود» و یا «دشمنان درصدد ناامید کردن مردم هستند» از این جمله است.بهنظر میرسد در حوزه ایمانی میتوان به نقش مثبت امید باور داشت چرا که در این عرصه به جهت انبوه نادانستههای بشری نسبت به پروردگار عالم، امید به بخشایش و گشایش در داوری سرانجام، موتور محرکه ایمان است. در این خصوص صلاحیت بیان کلمهای بیش از این را ندارم که موضوعی سخت تخصصی است.
اما در عرصه زندگی عمومی و جاری گاه بهنظر میرسد تکرار و تأکید بر «امید یا ناامیدی» امری فاقد کارایی اجتماعی است.اگر چه در میان انبوه مطالب نویسندگان و اهل نظر موضوع امید بارها مطرح شده است، مثلا شیلر معتقد بود: «امید با مرگ هم به گور نمیرود». دیگری بیان داشته بود: «تا وقتی آخرین انسان زنده است، امید به آزادی وجود خواهد داشت». داستایوفسکی نوشت: «وقتی هدف و امید از بین میرود، انسان به دیو تبدیل میشود» و نظایر آن.
اما نگاه دیگرگونهای به زندگی و واقعیتهای اجتماعی وجود دارد که در این نگرش برای «امیدواری و ناامیدی» جایی نیست. ازجمله میان فیلسوفان و عالمان افرادی هستند که به «امید و ناامیدی» باور ندارند. آنها چنین استدلال میکنند که وقتی از امید صحبت میکنیم یعنی «تحقق چیزی در آینده».
بدینترتیب اگر بتوانیم عوامل لازم برای تحقق آن «چیز» را شناساسی کنیم با یک ضریب خطای منطقی میتوانیم بفهمیم که آن «چیز» در آینده محقق خواهد شد یا نه. بدینترتیب دیگر جایی برای امید یا ناامیدی نمیماند.
این اندیشمندان، دشمن امید و هوادار ناامیدی نیستند بلکه بر این باورند که با داشتن اطلاعات میتوان فهمید که موضوعی در آینده با چه احتمالی محقق خواهد شد. آنها معتقدند که در جهان ما، گروهی از مردم و سازمانها برای عدمشناخت خود، کمبود اطلاعات و فرار از واقعیتها از مفهوم امید یا ناامیدی سوءاستفاده میکنند. به قول کییر کیگار، «امید مثل یک لباس نو پشت ویترین مغازه است که نمیدانی اندازه تو هست (و به قد و قوارهات میآید) یا نه».
در شرایط کنونی جامعه بهنظر میرسد، صاحبان مسئولیت به جای اینکه از تأکید بر امید و هشدار نسبت به دشمنانی که بذر ناامیدی میکارند، باید بیشتر به ارائه رقم، عدد، عمل، برنامه و نقشه بپردازند.
چرا که جامعه با توجه به همین عناصر و عوامل قابل سنجش است که تصمیم میگیرد، فردا را روشن یا خاکستری ببیند. اگر با این گزارهها به این باور برسد که وضعیت خوش نیست، هر قدر هم که سکه به بازار تزریق شود، جذب صندوقچههای «روز مبادا» میگردد و اگر به این نتیجه برسد که وضع خوش خواهد شد، بهدنبال انبار کردن هیچ زر و ارزی نمیرود.
نظر شما