آنچه درباره اين روز بايد مورد توجه قرار بگيرد فراجناحي بودن اين روز در تقويم سياسي انقلاب است. نكته مهم ديگر كه بايد درباره روز دانشجو به آن توجه كرد، علت و ريشه اين جنبش است. جنبش دانشجويي در سال ۱۳۳۲ تنها 3ماه پس از كودتا و در اعتراض به سفر نيكسون- رئيسجمهور وقت آمريكا- به ايران و همچنين بازگشت روابط سياسي و ديپلماتيك بين ايران و انگليس پس از قطع روابط در دوران دولت ملي مصدق جوانه زد.
اين دو اعتراض هنوز هم در بستر سياسي ايران پس از انقلاب ۱۳۵۷ باقي است و جزو اصليترين شعارهاي استكبارستيز نظام جمهوري اسلامي است. بنابر اين يكي از دلايل انتخاب ۱۶ آذر بهعنوان روز دانشجو زنده نگهداشتن اين مواضع و شعارهاست.
مهمترين و اصليترين فلسفه نامگذاري روز دانشجو، دعوت از دانشجويان به فعاليتها و هوشياري سياسي و ايجاد فرصتي مناسب براي بروز نظرات آنان و شنيده شدن صداي دانشجويان بهعنوان مغز جوان و متفكر جامعه است. دانشجويان حساسيت و انرژي وصفناپذيري در بيان نيازهاي جامعه و خواست نسلهاي آينده دارند.
در اين بين حكومت و دولت موظف است كه مقدمات و ملزومات يك فضاي آزاد و پرجنب و جوش را در دانشگاهها براي فعاليتهاي علمي، صنفي، سياسي و اجتماعي آنان فراهم آورد و از تك صدايي و يا بيصدا شدن اين قشر عظيم و آيندهساز كه وارثان ايران آينده هستند پرهيز كرده و از انفعالي شدن و بيانگيزه شدن دانشجويان ممانعت بهعمل آورد.
دانشجو ابزار نيست و احزاب فكري نبايد از اين منظر به او بنگرند بلكه دانشجو منبع انساني پيشرفت آينده كشور و محل تجلي آرمانهاي انقلاب بوده و نيرويي بالقوه براي حفظ ارزشها و باورهاي موردنياز جامعه است. اميدوارم دولت، مجلس و سياستگذاران كلان نظام، بيش از پيش همّ و غمشان توجه به دانشجويان و ايجاددانشگاه نقاد و دانشجوي منتقد باشد. دانشگاهي كه نقد را از درون خود حذف كند، هويت خود را از دست ميدهد؛ لذا مسئولان مملكتي بايد در ايجاد فضاي آزاد دانشگاهي بكوشند.