یک سوژه جذاب و بکر که با پرداختی بهموقع و بهقاعده، موفق میشود مسیر درستی را برگزیند، تا انتها این مسیر را طی کند و همه چیز را تا حد امکان درباره آن عکس برملا کند.
عکس مشهور کودک بیماری که از حادثه تروریستی مجلس جان به در برد، بهانهای شده تا کارگردان، هم روی سرگذشت کودک تمرکز کند، هم به حادثه مجلس بپردازد و هم بر تاثیر رسانه -و بطور مشخص عکاسی خبری- تاکید کند.
مسیر اول که عماد- کودک بیمار- و خانوادهاش محوریت را در اختیار دارند به مسیر دوم میرسد که کارگردان تلاش میکند جزئیات حادثه مجلس را از زوایای مختلف گزارش کند و در این راه تصاویر فیلمبرداری شده توسط عکاسان حاضر در صحنه حادثه به شدت به کمک ساتیار امامی آمده است. تنوع تصاویر در لحظات اولیه حادثه کاملا دست او را در تقطیع نماها باز گذاشته است. تلفیق تصاویر دوربینهای داخلی مجلس با تصاویر دست اول بیرون مجلس و البته استفاده از عکسها، ترکیبی جامع پدید آورده که در کنار روایتگری عکاسان حاضر در محل و مسئولان و افراد دیگر، شمای کاملی از فضا و مکان و چگونگی واقعه به دست دهد.
در بخش بعدی اصل ماجرا - حضور کودک در آن واقعه و عکسی که از او گرفته شد- گزارش داده میشود. عکسی که در همراهی افکار عمومی جهان با ایران در این حادثه تروریستی تاثیر بسزایی داشت و جان کودک را هم نجات داد.
توضیح کامل درباره ماجرا و البته شرح چگونگی گرفته شدن عکس اقناع کننده است و ضمنا فیلمساز مروری نیز بر روزنامهها و رسانههای ایران و جهان که این عکس را در صفحه اول خود منعکس کرده بودند، داشته است.
پس از آن در بخش آخر، فیلمساز سراغ اثبات تاثیر مثبت حضور رسانه در محل اتفاقات مهم میرود و تلاش میکند این حضور را به همراه تحلیل کارشناسان رسانه مثبت و مفید نشان دهد. تمرکز بر تاثیر این عکس در دیده شدن عماد و نهایتا توجه مسئولان به او و نجات جان کودک این هدف را تقویت میکند. طبیعتا یکی از اهداف فیلمساز نیل به همین نتیجه گیری بوده تا شاید به هموار شدن مسیر ناهموار حضور عکاسان و خبرنگاران در صحنههای بحرانی و پرخطر کمک کند.
گرچه حرف مهم دکتر شکرخواه در فیلم هم کاملا قابل تامل است که: "عمادها در این جامعه فراوانند ولی متاسفانه کسی آنها را نمیبیند."
فیلم تلاش کرده در عین تمرکز بر سوژه اصلی به "جامعیت" در پرداخت موضوع نزدیک شود و تا حدود زیادی موفق شده است. هر ۴ بخش اصلی فیلم به اندازه، سهمشان را در فیلم گرفتهاند و به تناسب کنار یکدیگر پیش رفتهاند. نقاط اتصال هر بخش به بخش دیگر ظریف از آب درآمده و به موقع اتفاق میافتد. این از مزایای"شرح یک عکس" است.
فقط دونکته باقی میماند؛ کاش امکانش وجود داشت که با مامورین نجات دهنده کودک، بیشتر صحبت میشد و دوم اینکه فیلمساز از یکی دو فصل کوتاه که ارتباط دورتری با موضوع اصلی دارند صرفنظر میکرد.
"شرح یک عکس" به عنوان کار اول ساتیار امامی فیلمی متقاعد کننده، جمع و جور و البته امیدوار کننده است.
- منبع: سایت یازدهمین جشنواره سینماحقیقت