اولي با مستند «شرح يك عكس» كه شرح آن پيشتر رفت و دومي در مستندي با عنوان «پنجشنبه سوري» كه تركيبي است از مصاحبه با آخرين آتشنشانهايي كه موفق شدند از ساختمان خارج شوند و فيلمهاي روز حادثه و تصويرسازيهاي انيميشني. فيلم روايت خود و مصاحبههايش را محدود به وقايع روز حادثه و نيروهاي اطفاي حريق در داخل ساختمان ميكند و با اوجي احساسي به پايان ميبرد. بعد از نمايش فيلم تعدادي از آتشنشانها روي صحنه آمدند و تماشاگران مدتي بسيار طولاني آنها را تشويق كردند.
نمايش فيلم «بانو قدس ايران» اتفاق مهم ديگر روز پنجم جشنواره بود؛ فيلمي كه مصطفي رزاقكريمي مستندساز پيشكسوت درباره خديجه ثقفي همسر امامخميني(ره) ساخته و سرنوشت پرحاشيهاي در جشنواره پيدا كرد. ابتدا قرار بود فيلم افتتاحيه جشنواره باشد، بعد عنوان شد به خواست تهيهكنندگان از جشنواره كنار گذاشته شده است و سرانجام در روز پنجم جشنواره بدون اعلام قبلي 2نمايش در يك روز داشت. «بانو قدس ايران» تصويري متفاوت از ويژگيهاي همسر امام(ره) ارائه كرده است و به همين علت تصور ميشد شايد نمايش آن حساسيتهايي برانگيزد و البته طبق معمول روشن شد كه نگرانيها بيهوده بوده و فيلمها در كمدها نميمانند.
پنجشنبه 23آذر همچنين نخستين نمايش مستند «ترور سرچشمه» كار محمدحسين مهدويان بود كه نمايش آن در سالن يك پرديس چارسو در بهترين روز و بهترين ساعت پيشبيني شده بود و با استقبال هم روبهرو شد و صف طويلي براي ديدن آن شكل گرفت. مهدويان كه كار خودش را از مستندسازي و سريال تلويزيوني مستند «آخرين روزهاي زمستان» شروع كرده است،
مابين ساخت ماجراي نيمروز و فيلم جديدش «لاتاري» بازگشتي داشته به فضاي مستند و موضوع بمبگذاري هفتمتير سال 60در دفتر حزب جمهوري اسلامي را انتخاب كرده است. فيلم با فرمي شبيه به بازجويي آدمهاي دخيل در حادثه، از وزير تا محافظ را روي صندلي مينشاند و به پرسش ميگيرد و همزمان با استفاده از عكسها و فيلمهاي آرشيوي به گذشته ميبرد و از وقايع شب حادثه به شخصيت شهيد بهشتي و دلايل انتخاب او براي هدف ترور ميكشاند. «ترورسرچشمه» به گواه واكنشهاي تماشاگرانش در جذب مخاطب موفق بود.
ديگر مستند تماشاگرپسند روز پنجم، «علي آقا» ساخته كامران حيدري بود. علي آقا پيرمردي شيرازي است كه زندگي و عشق و همهچيزش كبوترهايش هستند و بس. با پسرش درگير است، با همسرش بدزباني ميكند، به آني عصباني ميشود و حتي با مشتريهاي ميوهفروشياش دعوا ميكند اما موقع كفتربازي يكسره آدم ديگري است. اين ميزان نزديك شدن به زندگي آدمهايي واقعي كار سختي بوده كه كامران حيدري آن را ممكن كرده است. فيلم تماشاگرانش را خشنود از سالن بيرون ميفرستد اما در اينكه واقعا چه چيزي فراتر از يك سرگرمي باشد ترديد دارم.
يكي ديگر از مستندهاي پرمخاطب جشنواره كه نخستين نمايش آن روز چهارشنبه بود و با استقبال هم مواجه شد، مستند «در جستوجوي فريده» بود كه دومين فيلم مشترك آزاده موسوي و كورش عطايي به شمار ميرود؛ فيلمي كه از حيث خوشساخت بودن، احساسات برانگيزي و روايت داستان برنده سال پيش جشنواره «صفر تا سكو» را به ياد ميآورد و ميتواند كانديداي خوبي براي اكران عمومي سال آينده باشد.