مستندساز هم‌محله‌ای را با شاخص‌ترین اثرش می‌شناسیم؛ «در جست وجوی فریده» که به‌عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۰ معرفی شد. «آزاده موسوی» با همکاری «کورش عطایی» کارگردانی و تهیه‌کنندگی این مستند را برعهده داشت.

آزاده موسوي

همشهری آنلاین_راحله عبدالحسینی:  او که ساکن محله امانیه است و به ساخت مستندهایی با موضوع شهری علاقه دارد این روزها منتظر است تا حال جهان بهبود یابد و برای ساخت مستند بعدی‌اش راهی سفر شود. با او درباره ظرفیت‌های شهر و محله برای مستندسازی گپ زده‌ایم.  

 جایی در صحبت‌های‌تان گفته‌اید که «مستند، قلب تپنده جامعه است». با این تفسیر قلب جامعه ما چطور می‌زند؟ مستند می‌تواند مانند آینه‌ای باشد که کاستی‌ها یا نقاط قوت جامعه را نشان بدهد؟  
در جامعه‌ای که مستندسازان می‌توانند واقعیت‌ها را آزادانه و درست به تصویر بکشند قطعاً مستند آینه‌ای است از آن جامعه و بررسی‌اش راهی است برای درک آن جامعه. روند مستندسازی در جامعه ما هم قدم برمی‌دارد و پیش می‌رود.  
 

 از کلانشهر تهران یا در ابعاد کوچک‌تر، شهر و محله‌تان، برای فیلمسازی یا مستندسازی ایده می‌گیرید؟  
بیش از اینکه علاقه‌مند به پیگیری فیزیک شهر باشم، علاقه شخصی من پیگیری داستان‌هایی است که میان مردم شهر جاری است. وقتی در کوچه‌پسکوچه‌های شهر قدم می‌زنم می‌بینم پر است از ایده‌های نابی که هر کدامش می‌تواند سوژه یک فیلم باشد. اما چیزی که همیشه ذهن مرا به خود جذب کرده زندگی دوگانه‌ای است که در این شهر در جریان است؛ اینکه دیوارهای خانه‌های این شهر به مثابه دیوارهای قلعه‌ای است که شهر داخلی دیگری را می‌سازد؛ با خلق و خویی دیگر، متفاوت و واقعی‌تر.  
 

 هویت و تاریخچه تهران، شمیران، تاریخچه محله سکونت شما یا افراد شاخصی که در امانیه زندگی می‌کنند چقدر از نگاه شما به‌عنوان فیلمساز اهمیت دارد؟ قصد دارید فیلم کوتاه یا مستندی در این‌باره بسازید؟  


قطعاَ علاقه دارم که موضوعاتی با ایده شهری بسازم. اما با توجه به این واقعیت که قبل از تولید هر فیلمی باید به محل ارائه آن فیلم فکر کرد و به دلیل اینکه این تیپ سوژه‌ها جایی در سینما ندارند و محل ارائه آن تلویزیون است و من فعلاً علاقه‌ای به ساخت مستند تلویزیونی ندارم سراغ این‌گونه مستندها نمی‌روم. هر سوژه‌ای می‌تواند برای مخاطب جذاب شود ولی نکته مهم نحوه پرداخت و رویکردی است که فیلم پیش می‌گیرد که تعیین‌کننده اصلی در جذب مخاطب است.  
 

 مستندهای ساخته شده درباره تهران یا باغ‌های از دست رفته شمیران را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا برای مخاطب جذاب است؟  
متأسفانه مستندهای زیادی مرتبط با این سوژه ندیده‌ام. مستندی درباره خیابان ولی‌عصر(عج) دیدم به نام «چنارستان» که به دلیل ارجاعات تاریخی این خیابان مهم، مستند جذابی بود.  
 در شمیران خانه‌هایی داریم مثل خانه نیما که متروکه مانده است. اما سال‌ها محل زندگی یکی از بزرگان شعر و ادب این سرزمین بوده. به نظرتان این اماکن تاریخی را با ساخت فیلمی از آن یا روایتی مستندگونه می‌توان نجات داد؟  
حتی اگر نتوان با ساخت مستند درباره مکانی تاریخی، آنجا را از گزند تخریب و نابودی نجات داد، اما این‌گونه مستندها باید ساخته شود؛ از نظر ثبت برای آیندگان و از بین نرفتن تاریخچه آن مکان.  
 

 شما که به واسطه حرفه‌تان به شهرها و کشورهای مختلفی سفر کرده‌اید، به نظرتان چقدر ظرفیت برای فیلمسازی در دل کوچه‌پسکوچه‌های تهران نهفته است؟  
برای من شهرهایی جذابند که مانند یک اثر هنری هستند و شهروندان، کاراکترهای زنده داخل آن اثر هنری‌اند. واقعاً خیلی از شهرها و محله‌ها در جهان این ویژگی را دارند؛ مثلاً محله «گوتیک» در بارسلون اسپانیا یا محله‌هایی در پاریس یا آمستردام. اما شهر من، تهران که به دلیل حضور دوستان و آشنایانم و نوستالژی‌ها دوستش دارم، متأسفانه ویژگی هنری خاصی ندارد و با وجود سردرگمی شهری که در آن وجود دارد نمی‌تواند برای ساکنانش آرامش ایجاد کند. اما به علت همین سردرگمی قصه‌های خوبی می‌توان در این شهر تعریف کرد.  

  • نوازنده‌های خیابانی در مستند «سمفونی خیابان»

نخستین فیلم مستندی که ساختم در دوران دانشجویی، «سمفونی خیابان» درباره نوازندگان خیابانی بود. هر چقدر فضای یک شهر صمیمی‌تر باشد و شهروندان هنگام حضور در شهر احساس راحتی و شادی کنند، قطعاً شهر آرام‌تری خواهیم داشت. حضور نوازنده‌های خیابانی در شهرهای بزرگ دنیا دیده می‌شود و از این نظر می‌تواند کمک‌کننده باشد. حتی یک لحظه گذر از کنارشان و گرفتن یک حس و حال خوب یا شنیدن یک قطعه نوستالژیک می‌تواند به سلامت روان شهر کمک کند.  

  • شمیران و کوه‌هایش

یکی از محاسن تهران کوه‌های اطراف آن است. من فکر می‌کنم در مواجهه با هر شهری باید از امکانات جغرافیایی شهر درست استفاده کرد و اینکه تهران شهر کوهپایه‌ای است که می‌توان از کوه‌های اطراف آن بهره‌برد. چون این ویژگی‌ را هر شهری ندارد. اینکه می‌توانم از پنجره خانه‌ام نمایی از کوه داشته باشم، بسیار آرامش‌بخش است و برای آرامش، گاهی کوه درکه را انتخاب می‌کنم.  
پیشنهاد کتاب و فیلم برای شب‌های بلند پاییزی

در روزهای خانه‌نشینی کرونا کتاب خواندم، فیلم دیدم و فیلمنامه نوشتم. فیلم کوتاه «ملاقات» هم که تجربه کارگردانی آن را داشتم موفق شد در این مدت در جشنواره‌های بین‌المللی حضور داشته باشد که به‌صورت آنلاین با این جشنواره‌ها در ارتباط بودم که خودش تجربه جالبی بود. از کتاب‌هایی که خواندم و بسیار لذت بردم باید از «مرشد و مارگاریتا» نوشته «میخائیل بولگاکف» و «ناتور دشت» نوشته «سلینجر» نام ببرم. دیدن فیلم‌های سینمایی کلاسیک در این روزها می‌تواند تجربه خوبی باشد. من دوباره فیلم‌های کیشلوفسکی را دیدم و متوجه شدم این بار نکته‌هایی را می‌بینم و درک می‌کنم که قبلاً آنها را ندیده‌بودم.  

  • کوتاه و مختصر درباره خانم کارگردان

آزاده موسوی کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده و عضو هیئت داوران بخش دانشجویی جشنواره فیلم کوتاه تهران است. در حوزه فیلمسازی می‌توان آثاری از جمله ملاقات، گریپ فروت و ترخیص و آثار مستندی از جمله سمفونی خیابان، از ایران یک جدایی و در جست وجوی فریده را نام برد. جوایزی که آزاده موسوی از آن خود کرده عبارتند از: ۲ جایزه ویژه دبیر جشنواره سینماحقیقت برای مستندهای از ایران یک جدایی و در جست وجوی فریده، تندیس بهترین مستند از آکادمی خانه سینما، دیپلم بهترین کارگردانی از جشن مستقل سینمای مستند ایران، نشان هنر و تجربه، تندیس فیروزه‌ای بهترین تدوین و بهترین موسیقی یازدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت، نشان بهترین فیلم مستند سال ۱۳۹۶ آکادمی سینما سینما برای فیلم مستند «در جست وجوی فریده.» 

کد خبر 566070

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha