تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۱

طنز > فرهاد بهمنشیر: مقدمه: درس امروز ما بستنی بود. آب از‌ لب و لوچه‌ی بچه‌های کلاس خبرنگاری جاری بود. استاد فرمود: از اول و ابتدای خلقت بشر بستنی مایه‌ی حیات و زندگی بوده.

 بعضي‌ها معتقدند آن‌چه كه آدم را فريب داد و باعث شد از بهشت اخراج شود بستني بوده است. هرچند كه بعضي‌ها معتقدند بستني در جهنم بيش‌تر كاربرد دارد و مايه‌ي خنكي روح و روان مي‌شود.

اما يك مرتبه بحث عوض شد. استاد فرمود ولي ما كاري به خواص بستني نداريم. اين‌جا كلاس خبرنگاري است و ما دنبال خبرهاي ناب هستيم. خبرهاي خيره‌كننده، خبرهاي شاخ برانگيزانه. حالا موضوع چي بود؟

تيترخبر:

بستني‌فروش وسط اقيانوس

 

خلاصه‌ي خبر:

پيرمردي در فيليپين هرروز با جعبه‌اي مملو از بستني راهي دريا مي‌شود و با شنا‌كردن خود را به قايق‌هاي تفريحي رسانده و به مسافرها بستني مي‌فروشد. يكي از مسافرها كه با خانواده‌اش در حال گشت‌زني توي دريا بود گفت:

اولش فكر كردم اين مرد نياز به كمك دارد و به كمك اين جعبه خود را روي آب نگه داشته است. اما بعد متوجه شديم كه يك بستني فروش دريايي است.

 

جمله‌هاي ماندگار:

يكي از فلاسفه فرموده: شكم شكم است و جز پرشدن چيزي سرش نمي‌شود، حتي اگر وسط دريا باشد.

 

تفسير خبر:

وقتي كاركردن روي زمين سخت شود انسان به كجا پناه مي‌برد؟ وسط اقيانوس. برخي از اقتصاددانان به دولت‌ها هشدار مي‌دهند كه اين‌قدر به اين كاسب‌ها و مغازه‌دارها سخت نگيريد. اين‌قدر از آن‌ها ماليات و عوارض و كوفت و زهرمار نگيريد. بگذاريد كارشان را بكنند و لقمه‌ناني در بياورند و بريزند توي شكم زن و بچه‌هايشان.

خب وقتي اين كارها را مي‌كنيد آن‌ها مي‌روند توي دريا دست‌فروشي مي‌كنند. آن‌جا ديگر نه از مأموران سدمعبر خبري هست، نه از مأموران ماليات. حالا اگر كوسه‌ها مزاحمش بشوند ديگر به خودشان مربوط است.

 

خبرهاي آينده:

يكي از بچه‌هاي كلاس خبرنگاري كه تخيل خوبي دارد گزارشي از وسط اقيانوس اطلس فرستاده كه با هم مي‌شنويم: الآن وسط اقيانوس منجمد شمالي هستيم. اين‌جا هيچ‌چيز منجمد نيست. ولي آدم ناخودآگاه به ياد مترو مي‌افتد. همه روي آب مشغول كاسبي هستند:

«جوراب نايلوني ضد آب، ضد عرق، ضد آلودگي... سه جفت پنج‌هزار تومان.»

«انواع گوشي‌ هدفون، شارژر، قاب گوشي، ضدآب، به‌شرط امتحان و سالم‌بودن.»

«مايو، دماغ‌گير، حوله‌ي مخصوص اقيانوس منجمد به قيمت عمده‌فروشي.»

 

خبرهاي محيط زيستي:

پس از انتشار اين خبر در رسانه‌هاي مجازي و مجوزي، ماهي‌ها و نهنگ‌ها در نامه‌اي سرگشاده اعتراض كردند. طرفداران محيط‌زيست در كمپين #دريا_را_دريابيم خواستار بيرون‌كردن دست‌فروشان و بستني‌فروشان دريايي از اقيانوس شدند.

 

فرصت اقتصادي:

از آن‌جايي كه علم و تحصيل در خون ما ايرانيان است پس بايد از هر فرصتي براي كسب علم و دريافت مدرك استفاده كرد. از همين رو دانشگاه واحد اقيانوس منجمد شمالي افتتاح شده و به دانشجويان مدرك تحصيلي در رشته‌ي بستني‌فروشي دريايي اعطا مي‌فرمايد. البته قبل از آن بايد شهريه را پرداخت كرده باشيد.

 

شعر:

اي كه هستي خوب و ناز و خواستني

چرب و شيرين و سفيد، اي بستني

مي‌خورم بنده تو را با آب و تاب

وسط دريا، ميان آفتاب

كوسه‌ها را بي‌خيال و ليس بزن

بستني را مثل يك كوه خفن!