تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۴:۰۹

خانه فیروزه‌ای > الهه صابر: وقتی درباره‌ی زندگی صحبت می‌کنیم، دقیقاً درباره‌ی چه چیزی صحبت می­‌کنیم؟ یعنی زندگی در نظر ما شبیه چه چیز‌هایی است و اگر بخواهیم آن را مثل یک شیء قابل اشاره، تصور کنیم، دقیقاً کجاست و چه ابعادی دارد؟

به‌نظر شما زندگي ممکن است چه رنگ و بويي داشته باشد و آيا مي‌شود مزه‌اش را چشيد؟ فکر مي‌کنيد طعم زندگي چه مي‌­تواند باشد و آيا مزه‌اي که ما داريم مي‌چشيم، دقيقاً همان طعم واقعي زندگي است و تعريف ما با حقيقت هم­‌خواني دارد؟

اين سؤال­‌ها، مي‌­تواند به اندازه‌ي ساعت‌­ها نشستن و انديشيدن طولاني بشود و هر‌کسي هم مي‌تواند جواب‌هاي درست خودش را داشته باشد. تعريف زندگي براي پدر‌ها و مادر‌ها يک‌چيز است و براي بچه‌ها چيز‌هاي ديگر. همه‌ي ما هم درست پاسخ مي‌دهيم و داريم راست مي‌­گوييم. اما شايد وقتش رسيده باشد، در همين تعريف‌هاي درست خودمان هم، کمي ترديد کنيم.

مدرسه‌رفتن، خوب درس‌خواندن، 10دقيقه زنگ تفريح و دوباره امتحان‌دادن، کار‌هاي مشترکي است که همه‌ي ما تجربه کرده‌ايم. پاييز‌ها، زمستان مي­‌شود. زمستان‌ها به نوروز مي‌رسد و همه­‌ي ما يک سال بزرگ‌تر مي‌شويم.

همه­‌ي ما در کنکور شركت مي‌كنيم و خيلي از ما به دانشگاه مي‌روند. همه‌‌ي ما بزرگ و شايد مهم مي‌شويم. اما قبل از آن که بخواهد دير بشود بهتر است همه­‌ي ما به اين پرسش پاسخ بدهيم که زندگي دقيقاً کجاست و دارد چه کار مي‌کند؟

تا حالا بذر کوچکي را ديده‌ايد که بدون سر و صدا، وسط يک جنگل انبوه، کنار درختي قطور مي‌رويد؟ نه، قطعاً نديده‌ايد.چون اگر ديده بوديد، ديگر کار دانه بي‌سر و صدا نبود و راز کوچکش بر‌ملا مي‌­شد.

ديده‌ايد يک کبوتر چند‌بار پرواز مي‌کند تا با تکه‌شاخه‌هايي که پيدا مي‌كند، لانه‌اش را بسازد؟ نه، اين را هم نديده‌ايد. چون اگر ديده بوديد ديگر اين‌قدر از کشف لانه‌هايشان بالاي قفسه‌هاي انباري يا... شگفت‌زده نمي‌شديد.

آيا امروز که سر‌بالايي را با عجله نفس‌نفس مي‌­زديد، متوجه گربه‌هاي محله شديد؟ يکي از گربه‌ها، قلمرواش را گسترش داده و به گربه‌هاي غريبه چشم‌غره مي‌رود كه بي‌اجازه به حريم استحفاظي‌اش وارد شده‌اند. متوجه چشم‌غره‌هايش شده‌ايد؟

دقت کرده‌ايد امروز هوا چه‌ عطر عجيبي دارد؟ حس مي‌كنيد خورشيد چه بهتر مي­‌تابد؟ آيا پير‌زني را که با عصا آمده بود خريد کند دنبال کرديد؟ چرخ‌دستي‌اش را ديديد که چه‌قدر سنگين شده بود؟

راستي امروز براي دوستان قديمي‌تان پيام کوتاهي فرستاديد؟ پيامي که در آن نشان بدهيد چه‌قدر برايتان مهم‌اند و دوستشان داريد.

اين کار‌ها مي­‌تواند به اندازه‌ي يک عمر زنده‌بودن و زند­گي‌کردن ادامه داشته باشد، اما راستش من هم مثل شما نمي‌­دانم زندگي دقيقاً کجاست و دارد چه کار مي­‌کند! حتي نمي‌دانم دقيقاً تلخ است يا شيرين، اما مطمئنم که خيلي دور نيست و حس مي‌­کنم بعد از تلخي‌ها، شيرين و شيرين‌تر هم مي‌­شود.

زندگي هميشه، حتي شب‌ها که خوابيده‌ايم در جريان است. متوقف نمي­‌شود اما عجله هم نمي‌کند و اگر بخواهد به چيزي شباهت داشته باشد، کلمه­‌اي بهتر از مهرباني برايش سراغ ندارم.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عكس: افسانه عليرضايي