اما در عمل همیشه روشهای جدیدی برای شناسایی منابع جدید و استخراج بیشتر طلای سیاه ابداع شده و میزان ذخایر موجود، سالبهسال افزایش یافته است
سالهاست که میشنویم ذخایر نفت و گاز و سوختهای فسیلی رو به پایان است؛ گسترش کشاورزی دارد جنگلها را از بین میبرد و محیطزیست در اثر سبک زندگی ماشینی و زیادهخواهی ما انسانها در حال نابودی است.
این نگاهی است که بسیاری از دوستداران محیطزیست به آن معتقدند و بر آن پافشاری میکنند
اما عدهای هم هستند که ماجرا را اینطور نمیبینند. آنها میگویند که پیشبینیهای متداول دوستداران محیطزیست تابهحال چندان هم درست از آب درنیامده است و ماجرا را از اساس باید جور دیگری دید.
از نظر این عده، راهحل نجات کرهی زمین روی آوردن بیشتر به همین منابعی است که به نظر میآید دارند به پایان میرسند؛ اما درنهایت کدامیک از این دو نگاه ما را به سعادت میرساند و زندگی نسلهای بعد از ما را روی این کرهی خاکی تضمین میکند؟
قضاوت با شما!حدود هفتمیلیارد انسان ساکن کرهی زمین و حیوانات اهلیشان، بخش عمدهای از منابع غذایی را مصرف میکنند.
به گفتهی «هلموت هبرل»، استاد «دانشگاه کلاگنفورت» در استرالیا، ما و حیوانات اهلیمان سالانه حدود ۱۴درصد از گیاهان روی زمین را میخوریم و نهدرصد آنها را هم یا از بین میبریم یا از اساس مانع رشدشان میشویم. امروزه بهسختی میتوان اکوسیستمی را پیدا کرد که تحت تأثیر حضور ما انسانها قرار نگرفته باشد.
طی چند دههی گذشته، یکی از نکات اصلی مطرح در جنبشهای زیستمحیطی پایان یافتن منابع بوده است؛ اتفاقی که میتواند باعث فروپاشی تمدن بشری شود
نخستین نگرانیها در این زمینه مربوط به کمبود زمین بود که اتفاقا از چند قرن پیش محل بحث قرار گرفت. این همان مسئلهای است که موضوع محوری کتاب معروف «توماس رابرت مالتوس» را با نام «مقالهای در باب اصل جمعیت» در سال ۱۷۹۸ (۱۱۷۷) تشکیل میداد.
در قرن نوزدهم این مسئله به معضلی واقعی تبدیل شده بود و انسانها برای گسترش و پیشرفت کشاورزی و دامداری، وارد حیطهی چمنزارها، دشتها، استپها و نقاط دورافتاده شدند.
اما با ظهور تراکتور، سوختهای فسیلی و کودهای شیمیایی در قرن بیستم، مساحت زمین کشاورزی مورد نیاز برای تأمین غذای هر انسان، بهطور چشمگیری کاهش پیدا کرد. از سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹) تاکنون، مساحت لازم برای کشت مقدار یکسانی از مواد غذایی، حدود ۶۸درصد کاهش پیدا کرده است.
براساس محاسبات «جسی آسوبل» ، استاد «دانشگاه راکفلر»، حتی با در نظر گرفتن محافظهکارانهترین فرضیهها دربارهی توسعهی جمعیت، فناوری و اقتصاد هم، باز بشریت طی ۵۰ سال آینده قادر است دستکم ۱۴۶میلیون هکتار زمین کشاورزی را آزاد کند.
چنین روندی را همین حالا هم در بسیاری از مناطق ثروتمند دنیا میتوانیم ببینیم. برای مثال، نیوانگلند در حال حاضر بیشتر پوشیده از جنگل است، درحالیکه زمانی بیشتر آن به زمینهای کشاورزی اختصاص داشت.
درعینحال «فائو» (سازمان جهانی غذا و کشاورزی) هم اعلام کرده است که تلفات جنگلها از ۰/۱۸درصد در دههی ۱۹۹۰ (۱۳۷۰) به ۰/۰۸درصد در دورهی پنجسالهی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ (1389 تا 1394) رسیده است و میتوان گفت که روند جنگل زدایی رو به پایان است.
- محدودیت منابع معدنی
منابع معدنی هم از این دست پیشبینیها مستثنا نبودهاند. سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۹) «ساینتیفیک امریکن» مقالهای از شیمیدان برجستهی هستهای «هریسون براون» منتشر کرد که در آن عنوان شده بود منابع سرب، روی، قلع، طلا و نقره تا سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) به پایان میرسد.
دو سال پس از آن، پیشبینی مشابهی براساس یک مدلسازی کامپیوتری با عنوان World3 در کتاب پرفروش «محدودیتهای پیشرفت» مطرح شد.
در این کتاب عنوان شده بود که گسترش استفاده از منابع متداول مانند روی، طلا، قلع، مس، نفت و گاز طبیعی باعث اتمام ذخایر آنها تا سال ۱۹۹۲ (۱۳۷۱) میشود و به دنبال آن، شاهد فروپاشی تمدن و جمعیت انسانی در قرن آینده خواهیم بود.
اما حالا پس از گذشت ربع قرن از مهلت مقرر، میزان ذخایر روی، مس و گاز استخراجی در کل دنیا حدود دو برابر و طلا و نفت حدود ۱/۵ برابر سال ۱۹۹۲ (۱۳۷۱) است.
البته نباید فراموش کرد که کتاب «محدودیتهای پیشرفت» در زمان خود تأثیر عمیقی داشت و پیشبینیهایش وارد کتابهای درسی شد: «بعضی دانشمندان تخمین زدهاند که عمر ذخایر شناختهشدهی نفت، قلع، مس و آلومینیم حتی تا پایان عمر ما هم قد نخواهد داد.»
سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) اقتصاددانی به نام «جولین سیمون» در پایان یک شرطبندی طولانی، مبلغ ۵۷۶/۰۷ دلار از طرفدار معروف محیطزیست، «پل ارلیخ» برد.
سالها قبل، سیمون با ارلیخ شرط بسته بود که قیمت پنج نوع فلز -به انتخاب ارلیخ- در دههی ۱۹۸۰ (۱۳۶۰) افت خواهد کرد.
با وجود شکست این پیشبینیها، این نگاه همچنان ادامه داشت.
سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) «نیوساینتیست» پیشبینی کرد که ذخایر اندک ایندیم و هافنیم جهان تا سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) تمام میشود؛ اما نهتنها این اتفاق نیفتاد بلکه در حال حاضر قیمت این دو فلز هم نشانی از کمبود قریبالوقوع آن ندارد.
قیمت ایندیم از سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) تاکنون به نصف کاهش پیدا کرده است و دیگر عناصر خاکی کمیاب حتی با افت قیمتی بیش از این مواجه بودهاند.
منبع: همشهري دانستنيها