این مسئله از طریق روشهای مختلف و کم هزینه میتواند پیگیری و به افزایش بازدهی مدارس منجر شود. در این راستا میتوان به برخی نکات اشاره کرد؛ ازجمله اینکه در کنار سرودهای انقلابی که پخش و اجرای آنها در مدارس مرسوم است، میتوان دانشآموزان را به اجرای برخی سرودها و اشعاری که نشاطآور هستند در مراسمهای صبحگاهی تشویق کرد.
تشویق و ترغیب دانشآموزان به خواندن داستانها و قصههای خندهآور در ساعتهایی مثل ادبیات و انشاء و یا حتی در ساعتهای فیزیک و شیمی میتواند در تلطیف فضاهای آموزشی مؤثر باشد. اقدامات تشویقی برای دانشآموزان برای این منظور میتواند از طریق اهدای جایزه یا نمره صورت بگیرد.
نکته بعدی، تجهیز و تشویق معلمان به مطالعه و خواندن قصهها، اشعار و داستانهای نشاطآور و نقل آن در میانه کلاسهای درس است. از این رو، وزارت آموزش و پرورش باید زمینهها و امکانات لازم را در اختیار معلمان قرار دهد. اجرای تئاتر، و نمایشهای مفرح و خندهآور و نیز نمایش فیلمهای شادیآور در سالنها و کلاسها به استرسزدایی از دانشآموزان و رفع خستگی آنها کمک میکند. از طرفی میتوان با تزئین محیط فیزیکی مدارس را به روشهایی مانند چیدن گل و گلدان و نقاشیها و طرحهای مناسب، فضایی دلچسب و آرامشبخش برای دانشآموزان ایجاد کرد.
موضوع بعدی که باید در دستور کار برنامهریزان درسی قرار بگیرد، گنجاندن محتویات نشاطآور و در عین حال آموزنده در کتب درسی است. تلطیف محتوایی کتب درسی در جهت افزایش انگیزه آموزشی در دانشآموزان بسیار مهم و مؤثر خواهد بود. لازم به ذکر است که برخی اقدامات اخیر آموزش و پرورش در ارتباط با ممنوعیت برگزاری آزمون در دبستانها و حذف آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان قابل تحسین بوده و حرکتی مثبت در جهت استرسزدایی از دانشآموزان ارزیابی میشود.
در سیستم رقابتی و نمرهدهی، وضعیت بهگونهای است که برای مثال از میان 100دانشآموز، حدودا 10نفر در آزمونها نمره قبولی میگیرند.
نتیجه این رویه، از یک طرف موجب احساس رنج، عقبماندگی و کماستعدادی در 90نفری که در آزمون رد شدهاند و از طرف دیگر باعث احساس خودبرتربینی در میان تعداد معدودی که در آزمون پذیرفته شدهاند میشود و در فرایند شکلگیری شخصیت دانشآموزان و در جامعه میتواند مفاسدی را در پی داشته باشد.
در پایان اما یک نکته بسیار مهم در بحث ضرورت استرسزدایی از مدارس و دانشآموزان مطرح است؛ باید از نگاه جزیرهای به مدارس پرهیز کرد. در واقع باید توجه داشت که مدارس یک جزیره دورافتاده از جامعه نیستند. بر این اساس، ناراحتیها، استرسها و ناکامیها از خانواده و جامعه قابل انتقال به مدارس هستند.
مسئولان باید بپذیرند که شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و جامعه میتواند به تولید فشار و استرس در والدین و خانوادهها منجر شود و این فشارها و استرسها قابل انتقال به دانشآموزان و فضای مدارس است. این مسئلهای است که خارج از حیطه آموزش و پرورش بوده و در سطوح کلان مدیریت کشور باید مورد توجه جدی قرار بگیرد.