براساس گزارش ساينس الرت، در اين راستا دارپا برنامهاي به نام بيواستاتيس را ايجاد كردهاست تا در آن از بيولوژي مولكولي به عنوان شيوهاي براي ارزيابي و سنجش احتمال تغيير سرعت عملكرد سيستم حياتي بدن انسان با هدف افزايش ميزان زمان مابين لحظه آسيبديدگي و فروپاشي سيستم حياتي استفاده كند.
چنين افزايش مدت زماني ميتواند زمان ساعت طلايي را افزايش دهد، طول زماني مابين لحظه مجروحيت يا آغاز عفونت و دريافت اولين درمان كه يكي از مهمترين عوامل در نجات جان سربازان در ميدانهاي جنگ است.
به گفته تريستان مككلور بگلي مدير اين پروژه تحقيقاتي، حيات در سطح مولكولي مجموعهاي از واكنشهاي مداوم بيوشيميايي است و يكي از ويژگيهاي اين واكنشها نياز آنها به كاتاليزور است. اين كاتاليزورها در درون سلول به شكل پروتئين و ماشينهاي مولكولي بزرگ وجود دارند كه منجر به تغييرات شيميايي و انرژي حركتي و تبديل آنها به فرايندهاي زيستي ميشوند. در اين پروژه هدف كنترل اين ماشينهاي مولكولي و كند كردن روند فعاليت آنهاست تا كل سيستم حياتي بدن كندتر فعاليت كرده و زمان بيشتري براي زندگي در اختيار مجروح قرار دهد.
پروژه دارپا به دنبال راهحلي بيوشيميايي است كه با الهام از اركانيزمهايي كه در شرايط به شدت نامناسب دوام ميآورند، بتواند روند استفاده سلولها از انرژي در سطح پروتئيني را كنترل كند. اين پروژه درحال حاضر بر توسعه و آزمايش فناوريهاي اوليه متمركز شدهاست.
ارتش آمريكا همچنين به دنبال شيوههايي است كه بتواند توانايي بدن در واكنش نشان دادن به جراحت و بهبود جراحت را افزايش دهد.