اين نشست عصر روز چهارشنبه شانزدهم اسفندماه با همکاری موسسه یونس امره و ماهنامه داستان همشهری در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
نجیب توسون نویسنده و منتقد ادبی که کتابهای متعددی از جمله نظریه داستاننویسی معاصر، داستاننویسی امروز ترکیه و دو مجموعه داستان کوتاه منتشر کرده، اولین نویسندهای بود که در مورد ادبیات صحبت کرد. او صحبتش را با آثار کهن ایرانی از جمله آثار سعدی و شاهنامهی فردوسی آغاز کرد و به غنی بودن ادبیات کهن ایران اشاره داشت. توسون با اشاره به ناشناخته بودن نویسندگان معاصر ایرانی در بین ترکها گفت: «اگر آثار داستاننویسان ترک ترجمه شود بسیار مورد استقبال ایرانیها قرار خواهد گرفت چون زندگی دو جامعه یکسان است. ما سرنوشت یکسانی در این جغرافیا داریم و داشتن یک راه حل مشترک طبیعی است. طبیعتا ما هم با خواندن آثار داستاننویسان ایرانی بخشی از خودمان را در آنها خواهیم دید. قرابت و ارتباط بین داستاننویسی ایران و ترکیه ضروری است.»
در ادامه اسماعیل اوزون دیگر نویسندهی ترکیه و مولف دو مجموعه داستان «ترانه پدرم» و «روزها چهقدر کوتاه شدند» با اشاره به ناشناخته بودن آثار ادبیات معاصر ایران در ترکیه، گفت: «از ادبیات مشرق زمین و ایران کتابهای چندانی به چاپ نرسیده و ما دوست داریم جریان ترجمه به شکل گستردهتری دنبال شود، امیدوارم چنین برنامههایی واسطه ای برای شکل گرفتن این حرکت باشد.» نعیمه ارکوان نیز با بیان اینکه این اولین سفرش به تهران است، از مخاطبان خواست نتیجهی مشاهداتش از ایران را در داستانهایش ببینند: «نتیجهی داستانم از الان مشخص نیست مخصوصا که من در ژانر فانتزی مینویسم و احتمالا تهران جدیدی خواهید دید.» ارکوان در ادامه از نقش داستان و ادبیات در بیان احساسات و تجربیاتش گفت.
در بخش دوم برنامه نویسندگان ایرانی از نقش ادبیات در تعامل سازنده بین دو ملت گفتند. محمد کشاورز سخنانش را با نخستین جرقههای آشنایی ادبی دو ملت آغاز کرد. به گفتهی او در دهههای چهل و پنجاه شمسی آثاری از نویسندگان ترک در ایران ترجمه شد که عمدتا به زندگی روستایی میپرداختند، موضوعی که آن سالها دغدغهی جامعهی ایرانی هم بود. برای همین مورد استقبال شدید قرار گرفت و نام نویسندگان ترک از جمله عزیز نسین و یاشار کمال بر سر زبانها افتاد. در آن دوران نویسندگان ایرانی همچون غلامحسین ساعدی، علی اشرف درویشیان و محمود دولتآبادی نیز به این موضوعات میپرداختند و این نشاندهندهی نزدیکی اوضاع اجتماعی دو کشور است.
در ادامه نشست، بهناز علیپور گسکری با تعریف تبادل فرهنگی و نقش آن، از اهمیت نزدیکی ادبیات دو کشور همسایه گفت: «اساسا تبادلات فرهنگی تجربههای انسانی مشترک را رقم میزند و همین باعث میشود ملتها با اندیشهها و طرز تلقی یکدیگر آشنا شوند و ادبیات کوتاهترین راه برای به اشتراک گذاشتن تجربههای دو کشور همسایه با خواستههای فرهنگی متفاوت است.»
یکی از مسائلی که در این نشست مطرح شد، مسئله ناشناس بودن نویسندگان معاصر ترکیه برای ایرانیان و نویسندگان معاصر ایرانی برای خوانندگان اهل ترکیه بود. از بین نویسندگان متعدد ترک، نام عدهی معدودی از جمله اورهان پاموک برای مخاطبان ایرانی نامی آشناست و نجیب توسون علت این امر را مسیر نویسنده طی این سالها دانست. توسون معتقد بود پاموک تنها نویسندهی خوب ترکیه نیست و نویسندگان بسیاری در ترکیه وجود دارند که دیده نشدهاند. او محبوبیت پاموک را مدیون سالها سفر او به کشورهای مختلف و تعاملش با آژانسهای ادبیاتی و ناشران کشورهای دیگر میدانست. علیپور نیز در ادامه به نقش ناشران و آژانسهای ادبی در شناساندن نویسندهها به بازار جهانی کتاب اشاره داشت.
از دیگر مسائل مطرحشده در نشست، میتوان به بررسی تیراژ کتاب و مجله در ترکیه و ایران، نقش مترجم در انتخاب اثر، کیفیت ترجمه آثار ترکی در ایران، کپی رایت و لزوم فعالیتهای فرهنگی بیشتر بین دو کشور اشاره کرد.
در ادامه، محمد طلوعی نویسنده و مشاور سردبیر ماهنامه داستان» از همکاری نزدیک نویسندگان ایرانی و ترک در آینده خبر داد. براساس این همکاری قرار است داستانهایی با محوریت دو شهر استانبول و تهران نوشته شود و نویسندگان از تجربیات خود از کشور مقابل بگویند. این طرح که با کمک نویسندگان دیگر گستردهتر میشود، در قالب کتابی دو زبانه چاپ و منتشر میشود.