این در حالی است که سخنگوی وزارت بهداشت در جدیدترین آمارها از ابتلای ۲۳.۴ درصد از جمعیت بالغین کشوربه یک نوع اختلال روانپزشکی در طول یک سال خبر میدهد و میگوید: این میزان در میان زنان ۲۷.۶درصد و در میان مردان ۱۹.۴درصد است؛ یعنی از هر چهار نفر در گروه سنی بالای ۱۵سال، یک نفر از اختلال روانپزشکی ضعیف تا متوسط و در موارد کمتری شدید رنج میبرد.
ایرج حریرچی در نشست خبری خود با بیان اینکه احتمال وجود یک اختلال روانپزشکی در طول عمر از ۱۸ تا ۳۶ درصد متغیر است (یعنی یک نفر از هر 3 تا 6 نفر)، افزود: شیوع اختلالات روانپزشکی در طول یک سال در استانهای مختلف کشور از ۱۲.۸درصد تا ۳۶.۳درصد متغیر بوده است. در تهران این میزان ۳۰.۲ درصد بوده است.
یعنی تقریبا یک نفر از هر سه نفر. البته در تهران میزان این اختلالات در فواصل نزدیکتری اندازهگیری شده است و این مطالعات دلالت بر این دارد که تنشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده یا بهوجود آمده در فواصل زمانی مشخص، تأثیرات مستقیمی بر سلامت روان مردم داشته است.
به گزارش روابط عمومی وزارت بهداشت، حریرچی با بیان اینکه میزان بروز اختلالات روانی در زنان بهطور واضح و به میزان ۳۸.۵ درصد بیشتر از مردان بوده است، گفت: با افزایش سن، مشکلات روانی نیز افزایش مییابد. بیشترین میزان اختلالات روانی در افراد بالای ۶۵ سال است. همچنین با افزایش میزان سواد، اختلالات روانی کاهش مییابد و بالاترین میزان اختلالات روانپزشکی در افراد بیسواد است. در عین حال در شهرنشینان میزان اختلالات روانی بیشتر از روستانشینان بوده است.
افراد همسر از دست داده (چه با طلاق چه با فوت همسر) نیز دچار اختلالات روانی بیشتری هستند. البته از منظر بار بیماریها در کشور، یعنی از لحاظ سالهای از دست رفته عمر بهدلیل مرگ ناشی از بیماری و سالهای زندگی توأم با ناتوانی، هماکنون مجموع بیماریهای روانی و اعتیاد بعد از بیماریهای قلبی - عروقی رتبه دوم را دارند و تأثیر بسیار بیشتری از بیماریهایی مثل سرطان، دیابت و حوادث ترافیکی بر بار بیماریها در کشور خصوصا و عمدتا از طریق سالهای زندگی توأم با ناتوانی دارند.
- معیارهای سلامت روان را بشناسیم
حریرچی با بیان اینکه اختلالات روانی به دلایل گوناگونی مانند زمینههای ارثی، شیوه زندگی، مشکلات اجتماعی و... بستگی دارد، گفت: اگر معیارهای سلامت روان را بشناسیم و بتوانیم با دیگران و محیط اطرافمان تعامل داشته باشیم، میتوانیم عوامل آسیبزا به شخصیت سالم را شناسایی کنیم و به شخصیتی سالم برسیم. سلامت روان بیش از اینکه موضوعی شخصی باشد، موضوعی اجتماعی است.
وی با بیان اینکه جامعه ناسالم در خود بیاعتمادی و بدگمانی ایجاد کرده و مانع رشد افراد میشود، افزود: اما جامعه سالم این امکان را به افراد میدهد که به یکدیگر عشق بورزند و قدرت تعقل خود را بارور کنند. باید توجه کرد که برخی معیارهای سلامت روان شامل رفتارهای غیرانطباقی، پریشانی شخصی، انحراف از هنجارهای اجتماعی و... است.
سلامت روان با فکر، عواطف و رفتار انسانها ارتباط دارد؛ یعنی فردی که از سلامت روان خوبی برخوردار است، میتواند عملکرد مؤثری هم در جامعه داشته باشد. همچنین باید توجه کرد که مهارتهای فکری و عاطفی منجر به رشد عزت نفس میشود. انجام فعالیتهای سازنده، داشتن روابط مناسب با دیگران، توانایی سازگاری با محیط و... هم از منافع داشتن سلامت روانی خوب به شمار میآیند.
وی با بیان اینکه با انتخابهای کوچک ناخودآگاه متعصبانه و با نشر دیدگاههای منفی گرایانه شرایطی را ایجاد میکنیم که منجر به بروز اختلال در سلامت روان میشود، ادامه داد: باید توجه کرد که مهمترین بعد سرمایه اجتماعی اعتماد اجتماعی است. این اعتماد هم از طریق پایبندی به همه ارزشها و هنجارهای جامعه ایجاد میشود. اعتمادی که از طریق مناسبات مثبت اجتماعی و تعهدات اخلاقی ایجاد شود، منجر به رشد جامعه میشود.
باید توجه کرد که متخصصین سلامت روان معتقدند افرادی که بهطور تکرارشونده در معرض اخبار منفی هستند، استرسهای شدیدی را متحمل میشوند و بسته به تواناییها و استعدادهای مثبت و منفیشان ممکن است دچار افسردگی و اضطراب شوند. از طرفی رسانهها تمایل دارند بیشتر اخبار منفی را انعکاس داده و شدت خبر را بیشتر و آن را احساسی کنند. باید بدانیم کسانی که اخبار منفی را میشنوند زمان بیشتری را صرف نگرانیهای شخصی میکنند.
وی تأکید کرد: توجه به بنیان خانواده، ایجاد آرامش در خانواده، برقراری ارتباط صمیمانه با فرزندان، وجود رابطه منطقی بین پدر و مادر، ارتقای سطح سواد عمومی جامعه، ارتقای سطح سواد سلامت جامعه و انگ زدایی از بیماریهای روانی، ارتقای امنیت و رفاه اجتماعی، تأمین حداقل نیازهای اقتصادی و کاهش فاصله طبقاتی، ارتقای سطح نشاط اجتماعی، مشارکت دادن مردم در فعالیتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، توجه به مهندسی شهری و استفاده از رنگهای شاد در فضای شهر و... منجر به ایجاد سلامت روان در جامعه میشود.
- چرا روشنفکران ایرانی تولید ناامیدی میکنند؟
اما سخنگوی وزارت بهداشت در شرایطی نسبت به افزایش بیاعتمادی اجتماعی و همچنین اثرات منفی مشکلات اقتصادی و اجتماعی بر سلامت روان جامعه هشدار داد که احمد میدری معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم روز گذشته در نشستی گفت: روشنفکران دنبال تغییرات ساختاری درنظام تصمیمگیری هستند و به امور اجرایی چندان اهمیت نمیدهند.
تغییرات ساختاری در ارکان یک نظام سیاسی به بردباری، سازماندهی و نیروی قابل اعتنا نیازدارد که در اختیار روشنفکران نیست. تلاش روشنفکران ایرانی در این مسیر عموما به جایی نمیرسد و آنها شروع میکنند به بدگویی و اینکه در این کشور چیزی درست نمیشود و در نهایت به تولید ناامیدی میرسند.
روشنفکر ایرانی از زمان تولدش تا امروز از اینکه ایران بدترین محل برای زندگی است گفته و میگوید به پیشرفت در امور اجرایی باورندارد و اگر فقط ساختارها دگرگون شوند راضی میشود. البته نظام سیاسی نیز با نادیده گرفتن خواست شهروندان و حذف گروههایی از جامعه شکاف را ژرفتر میکرد. متأسفانه هماکنون هم شاهد این هستیم که سنت گفتوگو میان مردم و نهاد حکومت به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد.
نظام سیاسی درباره برخی مسائل با شهروندان باید گفتوگو کند تا به تفاهم برسیم. درباره فقر باید گفتمان ملی داشته باشیم. نباید روشنفکران احساس طردشدگی کنند و به جای اینکه به برخی مسائل اجرایی ورود کنند همواره به ساختارها بپردازند. باید راه را بازکردتا برخی فعالیتهای تکنیکی در امور اقتصادی و سیاسی از سوی نهادهای مدنی و جامعه روشنفکری بازشود.
بهطور مثال در قانون اساسی ایران تأکید شده است باید همه درآمدهای کشور از هر جا و از هر فعالیتی و توسط هرنهادی به خزانه کل کشور که دراختیار نهاددولت است ریخته شود و از آنجا برای خرجکردن آن تصمیمگیری شود. اما این کاراز سوی نهادهای مدنی کارکوچکی بهحساب میآید و آنها باورشان این است که این یک کار در حوزه اصلاح ساختارها نیست.
یا بهطور مثال وجود پزشک خانواده یک ضرورت است و تاوقتی به این مقوله دست نیابیم داستان درمان به جایی نمیرسد اما درکل ایران شاید 1000نفر به این موضوع علاقهمندند و درباره آن فعالیت میکنند. رسانههای ایرانی نیز در این روزگار دنبال طرح چنین مسائلی نیستند چون نمیخواهند به امور جزئی بپردازند. چرا در رسانههای ایران درباره تنگناهای آموزش و پرورش کمتر مطلب تولید میشود اما درباره محیطزیست با وفورتولید مطلب مواجه هستیم؟
- تأثیر تصمیمات و منازعات سیاسی و اقتصادی بر سلامت روان مردم
دکتر محمدباقر صابری زفرقندی، عضو هیأت علمی دانشکده سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران
تصمیمات و منازعات سیاسی و اقتصادی همواره میتواند بر سلامت روان مردم تأثیر بهسزایی داشته باشد. قاعدتا هم تنشهای سیاسی و هم نابسامانیهای اقتصادی و بهخصوص فقر میتواند یک عامل زمینهساز و شعلهورکننده اختلالات روانپزشکی باشد و در مجموع سیمای سلامت روان را مخدوش کند.
مخصوصا سیاسیونی که بهنوعی تریبوندار هم هستند، وقتی که همیشه موارد منفی و ناامیدکننده را به جامعه القا کرده و از تنش، درگیری و عدماعتماد به یکدیگر صحبت میکنند، چه بخواهند و چه نخواهند یک ناامیدی را درجامعه القا میکنند که این ناامیدی میتواند منشا بسیاری از تنشهای روانی و اضطرابها باشد. بنابراین مسئولان ما باید بدانند که هر گفتار و کردارشان یک بازخورد روانی برای مردم بهدنبال خواهد داشت و تحقیقا رسانهها ازجمله صداوسیما هم بسیار میتوانند در این زمینه نقش داشته باشند، بهطور مثال فیلمها و تصاویر و حتی برخی مستندهایی که پخش میشود که پر از خشونت است میتواند دنیایی از بیاعتمادی را القا کند.
قاعدتا جامعه ما از این تصاویر و فیلمها بیتأثیر نخواهد شد، بهخصوص کودکان مان که بدون شک الگو میگیرند و البته اینها مباحث بسیار وسیعی است که شاید ساعتها میشود راجع به آن بحث کرد، یعنی یک کپسولی که بگوییم این کار را انجام دهند تا مشکلات حل شود، وجود ندارد.
متأسفانه باید قبول کنیم که دنیای سیاسی ما دنیای پرتنشی است و در حل مسائل و چالشهای کشور بیش از آنکه گفتوگو کنیم میخواهیم موضوعات را با تنش برطرف کنیم؛ چه بهصورت کلامی و یا غیرکلامی معمولا به یکدیگر حمله میکنیم و این رویکردها برای مردم اضطراب و نگرانی ایجاد میکند. توجه داشته باشید تنش و اضطراب میتواند سیمای سلامت روان جامعه را دگرگون کند. البته من درباره درست و غلط بودن مواضع و سیاستها صحبت نمیکنم چرا که یک مقوله دیگر است اما میخواهم بگویم که نحوه انعکاس این تصمیمات میتواند خیلی مؤثر باشد چه در شادابی و چه در ایجاد یأس و ناامیدی در مردم.
به هرحال توصیه اکید ما مراقبت از مردم است؛ تریبوندارها، خطبا، مسئولان و... همه باید به این موضوعات توجه بیشتری داشته باشند چرا که میشود خیلی از مواضع و حتی چالشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را با زبان آرامش و تعامل بیان کرد و واقعیتهای تلخ را هم با مردم در میان گذاشت ولی نگاه سازنده داشت تا علاوه بر شفافیت باعث ناامیدی و سلب اعتماد اجتماعی در کشور نشود و تنش و اضطراب را ایجاد نکند.
بنابراین مجموعه رفتارهای مسئولان، سیاسیون و... اعم از کلامی و غیرکلامی تأثیر غیرقابل اجتناب بر سلامت آحاد جامعه دارد و آنها باید بدانند که مراقبت از سلامت روحی و روانی جامعه از اولویتهای مهم در هر جامعه و کشوری است. به اعتقاد من شکافها و چالشهای مهم در جامعه و اختلاف نظرها را پیش از اینکه به تنش تبدیل شده و باعث ایجاد استرس و اضطراب شود میتوان با تعامل و گفتوگو در سطوح مختلف بهراحتی حل کرد.