این سامانه بسیاری از عناصر جامعه زیستمندان را که ارزش تجاری ندارد، اما تا آنجایی که میدانیم برای عملکرد سالم آن لازم است، نادیده میگیرد و در نهایت آنها را نابود میکند.
آلدولئوپولد
بیتردید آلدولئوپولد(1887- 1948)، پدر علم نوین اکولوژی حیاتوحش درک و دریافت درستی از وضعیت طبیعت و چرخه حیات داشته است، او حتی در جای دیگری به این نکته اشاره میکند که هر جزئی در این نظامِ به شدت منظم، جایگاه خاص خود را دارد و دیگر اجزا قادر نیستند نقش آن را ایفا کنند.
باور این چنین اندیشهها و یافتههایی، بیگمان دشوار نیست اما جای تعجب است که نه تنها چنین نگرههایی را نمیپذیریم که نظراتی، مخالفِ اصول و مبانی اولیه علم اکولوژی نیز به گوش میرسد و تأسف آنجاست چنین اظهار نظرهایی گاه از زبان افرادی شنیده میشود که در رشته محیط زیست، مدرک دانشگاهی دریافت کردهاند و با کارشناسان مدعی حفاظت محیط زیست و حیاتوحش نیز تبادل نظر و مشورت میکنند.
گفته میشود، یکی از افرادی که دارای مدرک دانشگاهی محیط زیست است و سخنانش در سازمان محیط زیست بهاصطلاح در رو دارد، طی بازدیدی از منطقه حفاظت شده بهرامگور در فارس اظهار کرده است که برای افزایش جمعیت گور ایرانی منطقهای را حصارکشی کنند.
شنیدهها حاکی است وقتی او با مخالفت و این پرسش روبهرو شده که چنین عملی سبب اختلالات ژنتیکی جمعیت گورها میشود گفته است که برای آن هم راه حلی دارم، کافی است چند گور از مجموعه حفاظت شده توران گرفته و به داخل حصار در بهرام گور انتقال داد و برعکس تعدادی را از حصار به توران.
آیا این ابراز عقیدههای شخصی منافی قوانین طبیعت است؟ و اگر هست چگونه میتواند نظم موجود در چرخه طبیعت را بر هم بزند؟
محدود کردن یک عرصه با حصار برای افزایش جمعیت گونهای که در خطر شدید انقراض قرار دارد روشی است که برای گوزن زرد ایرانی تجربه شد و توانست موفقیتهایی نیز در ابتدای طرح به دست آورد.
اما لازم است این نکته را در نظر داشت که چنین عملی سبب میشود جانوران در حصار پس از مدتی به اختلالهای ژنتیکی دچار شوند. جانوران به ویژه پستانداران بزرگ ومتوسط جثه برای بقا راهکار دیگری را به مورد اجرا میگذارند، در واقع این جانوران برای آن که بتوانند بقای نسل خود را تضمین کنند معمولا به مهاجرتهای کوتاه و بلندی تن میدهند تا با جمعیتی جدید آمیزش کنند و بدینترتیب از خطر کاهش ذخیره ژنتیکی در امان بمانند.
متأسفانه امروزه نه تنها مناطق حفاظت شده روز به روز تحلیل میرود که کریدورهای مهاجرتی این جانوران نیز با انواع ساخت و سازها نظیر سد، جاده، احداث شهرکهای صنعتی و مانند آنها از بین رفته است. در بسیاری از نقاط دنیا برای آن که طرحهای بزرگ عمرانی یا صنعتی به مورد اجرا گذاشته شود علاوه بر آن که خود منطقه مورد مطالعه قرار میگیرد، کریدورهای مهاجرتی حیاتوحش نیز بررسی میشود.
امروزه طرحی در اروپا در دست بررسی است تا کریدورها و مسیرهای مهاجرتی جانوران که زمانی بخشهای مختلف اروپا را شامل میشد احیا شود. اما ما همچنان روشهای ناکارآمدی توصیه میکنیم تا به موجب آن ضمن حل صورت مسئله، بیلان عملکرد نیز در ظاهر رشدی چشمگیر نشان دهد.
ضرورت حصارکشی و نگهداری آن با صرف هزینههای گزاف از بیتالمال و سرمایههای ملی برای حفظ نسل گور ایرانی را چگونه میتوان توجیه کرد در حالی که کارشناسان تراز اول صاحب نام بینالمللی، که آوازهای جهانی دارند، حفاظت صحیح در طبیعت را پیوسته تجویز کردهاند؛ هم ارزانتر است و هم پیامدهای منفی اختلالات ژنتیکی را بهدنبال ندارد. از سوی دیگر وجود جانور در اسارت نشانه بهبود شرایط زیستی آن نیست.
به فرض چنان چه چندین قلاده ببر مازندران در قفس هم وجود داشته باشند نام این جانور باشکوه بهعنوان گونهای منقرض شده در فهرستهای معتبر حیاتوحش ثبت میشود. به این دلیل که حضور در طبیعت ملاک و معیار است نه وجود جانور در باغوحش یا اسارت. بنابراین چنین اظهار نظری را میتوان طرحی شکسته خورده دانست که فاقد توجیههای فنی و عملی لازم است.
بهنظر میرسد اجرای نظر مورد اشاره و تبعات منفی آن، کمتر از جادهکشی در جنگل ابر شاهرود یا احداث کارخانه پتروشیمی در تالاب صوفیکم گلستان، مرگ پرندگان دریاچه بختگان و راهاندازی سیرک در پارک پردیسان تهران نباشد چرا که بدین ترتیب نسل گور ایرانی این گونه خاص و بومی -که در خوشبینانهترین حالت حدود 600 راس از آنها باقی مانده است- به جای آن که آزادانه در طبیعت حفظ شود، در اسارت افزایش خواهد یافت و به چهارپایانی نیمه اهلی تبدیل میشوند.
تلخی چنین ماجرایی زمانی دو چندان میشود که یکی از دارندگان مدرک دانشگاهی محیط زیست چنین نظراتی ابراز و اجرای آنها را مصرانه پیگیری میکند. گرچه صدای طرفداران محیط زیست هیچگاه به جایی نرسیده و تلاششان برای حفظ داشتههای طبیعت این سرزمین عقیم مانده است اما عکسالعمل آنان میتواند تلنگری باشد به مشاوران تغییر رویه داده و مجریان مدعی دانشآموختگی مکتب محیط زیست تا با آگاهی و درایت سخن گفته و اعلام نظر کنند.