پیشینه مجموعه جاجرود، همراه با اراضی همجوار تا منطقه ورجین در شمال شرق آن، همه قرق بوده و از زمان قاجاریه آنگونه که در آن روزگار متداول بود حفاظت میشده، از روی اسناد و مدارک بهجا مانده، بهخصوص کتاب، از بین «تاریخ سرگذشت مسعودی» مستفاد میگردد که قرقبانها از این مناطق حفاظت میکردند و هرچند سالی یکبار برای مدت کوتاهی (اغلب یک ماه) از جمعیت حیات وحش بهرهبرداری میشد و سپس چند سال منطقه به حال خود رها میشد.
اینگونه حفاظت با آنچه که در پارکهای ملی جهان میگذرد امروزه چندان قابل قیاس نیست ولی اگر نوع بهرهبرداری از این پارکها را در گذشته نوعی از بهرهوری پایدار بدانید که در فرصت آلیش شانس تکثیر حیات وحش و جبران کمبودها را به منطقه میداد، آنوقت این مناطق را میتوان از اولین پارکهای ملی دنیا مانند Yellow Stone و نیز Yocemete قدیمیتر دانست.
در سال 1358، قسمتی که دارای تمام معیارهای انتخاب پارک ملی بود، بهعنوان یک قسمت متصل «خجیر و سرخهحصار» معرفی شد. بعدها بهدلیل حقوقی که برای دامداران قائل شدند، سرخهحصار از خجیر جدا شد تا محل عبور احشام در داخل پارک قرار نگیرد. طبق قانون در پارکهای ملی چرای دام مجاز نیست.
اهمیت خجیر و سرخهحصار
مهمترین خصوصیت این 2 پارک ملی نزدیکی آنها به کلانشهر تهران است. تهران که فضای سبز درون خود را در حین افزایش وسعت و نیز توسعه از دست داده است برای تأمین هوای تنفسی (که توسط عبور و مرور خودروها آلوده میشود) و نیز برای تأمین آب مصرفی روزافزون خود نیازمند فضاهای طبیعی اطراف خود بهخصوص فضاهای همجوار که در همسایگی تهران قرار دارند و درواقع اکسیژن تنفسی و آب مصرفی تهرانیها را همسایگان آنان تهیه میکنند.
پارک ملی خجیر با وسعت 10013 هکتار و سرخهحصار با وسعت حدود 9168 هکتار را میتوان تنها پارکهای چسبیده به یک کلانشهر در جهان شناخت. حدود 760 گونه گیاهی در این مناطق شناسایی و جمعآوری شده که حدود 50گونه آن در دسته آسیبپذیر قرار گرفته و همین فردا ممکن است منقرض شود؟ (Vu)علاوه بر پوشش گیاهی، جانوران باارزشی نیز در این 2 پارک ملی زندگی میکنند که نسبت به تغییرات محیط بسیار حساس هستند.
ازجمله آهو، قوچ و میش البرز مرکزی کل و بز و انواع پرندگان شکاری، باید در نظر داشت که وجود و حضور پرندگان شکاری همراه با جانوران و پرندگان طعمه آنهاست که درمجموع یک اکوسیستم پیچیده و سالم را بنا مینهند و اگر این 2 پارک ملی وظیفه تأمین اکسیژن و آب تهران را بخواهند انجام دهند باید سالم بمانند. درمجموع 88 گونه پرنده و خجیر شناسایی شده (35 گونه حمایت شده) با نهایت تأسف اقدامات و فعالیتهای مخرب انسان در سطح گسترده در این مناطق مسئلهساز شده و موارد در این پارکها مشاهده شده است.
علیرغم ارزش علمی، تحقیقاتی، آموزشی و تفریحی (توریستی) برای عموم مردم متأسفانه دخل و تصرفهای بیشمار همراه با آتشسوزیهای عمدی، ارزش این مناطق را بهشدت کاهش داده و اگر روال اینگونه باشد بهزودی خاصیتهای حیاتی این مناطق یک به یک از دست خواهند رفت.
این 2پارک جایگاهی هستند که روند پیشرفت زیستی گیاهی و جانوری را در خود جای دادهاند و زیستگاه موجودات گوناگون را فراهم میآورند تا موجودات زنده آن بتوانند به زیست خود ادامه دهند و از تخریب و تعرض در امان باشند.
این پارکها با برخورداری از کوهسارهای زیبا، درهها، رودخانهها، آبشارها و نمونههای گیاهی و جانوران گوناگون یکی از بهترین نمونههای ذخایر طبیعی کشور ما محسوب میشوند ولی متأسفانه این پارکها با مشکلات و موانعی از قبیل وجود چندین روستا در داخل پارک، عبور دامداران کوچنده، رها کردن و دفع زبالههای کلانشهر تهران، در حاشیه این دو پارک، تقاضای تأسیس واحدهای تولید در اطراف پارکها و... مواجه هستند.
تأثیر جادهها بر محیطزیست
جادهها مهمترین تأثیرات را بر مناطق اعم از پارکهای ملی و یا مناطق طبیعی غیرحفاظتشده دارند. ساختمان راهها و جادهها بهعنوان مانع تأثیرات ناخوشایندی روی منطقه و نیز روی جمعیت حیاتوحش مناطق مختلف دارد. مطالعاتی که در مناطق گوناگون جهان صورت گرفته نشان میدهند که راهها مانند موانعی برای عبور حیوانات بهخصوص جانوران جوان ایجاد اشکال میکنند.
در حین عبور گله آهو و جبیر و یا قوچ و میشها از روی جاده جوانترها در اثر حرکت وسایط نقلیه متوحش میشوند، رم میکنند و پراکنده میشوند. جدایی از مادر در اوایل زندگی منجر به از بین رفتن جانوران جوان میشود.
لاکپشتهای جوان در حین بالا رفتن از شیب 2 طرف جاده به پایین و پشت میغلطند و هلاک میشوند. حتی جادههای بدون خاکریز نیز برای برخی از موجودات ایجاد اشکالات فراوان میکنند. نگارنده در آلمان همراه با پروفسور مدر با علامتگذاری موجودات کوچک جنگلی، مانند موشهای گوناگون به این نتیجه رسیدیم که این موشها با وجود طی مسافات بعید از عبور از روی جادهها پرهیز میکردند.
این دوری از جادهها تنها در مورد جادههای درجه یک صادق نیست. بلکه انواع جادهها موجب فرار جانوران میشود. مثلاً احداث یک جاده در سوئیس تعداد جابجایی حیوانات را از 28 مورد به 4 مورد کاهش داد.
جادههایی که در جنگلها احداث میشوند تأثیر مخربتری را بر محیط زیست دارند. زیرا یکی از عوامل محدودکننده در جنگلها که مانع از رشد بیش از حد گیاهان میشود میزان نور است. بذوری که در سطح جنگل به حالت خوابیده dormant افتادهاند و شانس جوانه زدن را ندارند با احداث جاده و رود نور به سطح خاک سبز میشوند و جوانه میزنند.
در میان این بذور گیاهان بیگانه و غیربومی وجود دارند که در صورت رشد موجب تغییر بافت و ساختار جنگل میشوند! همه به خاطر احداث.
جاده در جنگل
در مورد پیامدهای اکولوژیکی احتراز حیوانات از جادهها نظرات مختلف ابراز شده است. نظر بر این است که جادهها با جدا نگهداشتن جمعیتهای حیوانات از یکدیگر از تداخل و ترکیب و امتزاج آنان جلوگیری میکند. از انتقال ژن بین گونههای مختلف بهنحو بارزی میکاهد. کاهش انتقال ژن در بین افراد یکگونه موجب کاهش قابلیت آنان در تطابق با تغییرات محیطی میگردد و نهایتاً موجب انقراض آنان میشود.
از نظر علمی، جادهها نقطه A را به B متصل میکنند ولی دو طرف جاده را از یکدیگر جدا میکنند. مسئله این است که یک منطقه وسیع مانند خجیر که در آن جانوران بهطور پراکنده به زاد و ولد میپردازند و ژنهای خود را منتقل میکنند. با احداث یک جاده ناگهان به دو قسمت تقسیم میشود و جانوران در آن دو قسمت از تماس و جفتگیری محروم میشوند.
حال اگر فرض شود که روستاهای اطراف همگی طالب وصل شدن به جاده اصلی میباشند در این صورت زیستگاه به تقسیمات باز هم کوچکتری تقسیم میشود. تکهتکه کردن زیستگاه موجب انزوای جانوران میشود و نسل جانوران در معرض خطر (بهعلت پیدایش همخونی در اثر جفتگیریهای پیاپی بین تعداد معدودی جانور) قرار میگیرد. برخلاف تصور، جادههایی که با فنس محصور شده اثر مخربتری بر محیط دارند.
حتی اگر جانوران از روی جاده عبور کنند در روز و یا شب (بهعلت خیرگی در مقابل نور) راه خود را نمیبینند و در تصادم با وسیله نقلیه کشته میشوند. طبعاً در مورد حیوانات بزرگ مانند گوزنها، آهو و گرگ این تصادم برای انسان نیز خطرآفرین است.
جادهها بهعلت وزن زیاد و فشاری که روی طبقات زیرین زمین میآورند موجب تقسیم سفره آب زیرزمینی نیز میشوند. اگر خجیر و سرخهحصار آبانبار تهران بهحساب آید مانند آن است که میان مخزن آب را تیغهای بکشیم و بعد تیغههای دیگری (راههای فرعی) به آن اضافه کنیم و نهایتاً این آبانبار کوچکتر و کوچکتر میشود.
اهمیت پوشش گیاهی
جنگلها، مراتع، فضاهای سبزی که در حدود 20 هزار هکتار مجموعه سرخهحصار و خجیر قرار گفتهاند در تلطیف هوای تهران اثر بسیاری دارند. جنگل بنه منحصر به فرد در ناحیه جاجرود و مجموعه جنگلهای طبیعی و نیز سوزنیشکل دست کاشت همگی کارخانههای ساخت اکسیژن برای تهران بزرگ بهشمار میروند.
در یک محاسبه دقیق کامپیوتری، تأثیر حذف این دو پارک ملی در افزایش آلودگی شهر تهران محاسبه شد. برطبق این محاسبات نتیجه حذف سرخهحصار (در صورت ساخت و ساز و انهدام پارک ملی) افزایش سالیانه 400 هزار تن گازهای آلودهکننده و در مورد خجیر سالانه 270 هزار تن میباشد.
به این معنی که اگر پارکهای ملی خجیر و سرخهحصار روال ساخت و ساز تهران را همچنان ادامه دهند و پوششهای گیاهی و انواع تنوع زیستی خود را از دست دهند، سالیانه 670 هزار تن آلاینده اضافی وارد هوای خفقانآور فعلی تهران میشود.
برای آنکه تأثیر اقتصادی ورود چنین حجم آلاینده را ارزیابی نمائیم به گزارش بانک جهانی سال 2007 در مورد ایران نظری میافکنیم، به نقل از ایسنا میخوانیم: «زیان اقتصاد ایران از آلودگی هوا، 8/2 برابر متوسط جهانی» بانک جهانی 2007 تازهترین گزارش بانک جهانی 2007 با عنوان «به سوی اقدامی گستردهتر برای پسانداز» حاکی از آن است که ایران در سال 2004 بهطور کلی معادل 6/2 درصد درآمد کل ملی خود را صرف خسارات زیستمحیطی ناشی از انتشار آلایندههای دیاکسید کربن و ذرات معلق کرده است. در همین سال ازبکستان با 3/8 درصد و سوئد و فرانسه با 1/0 بیشترین و کمترین هزینه را پرداختهاند.
گزارش «شاخصهای توسعه جهانی در سال 2006» که توسط بانک جهانی منتشر شد نشان میدهد: ایران به لحاظ دو آلاینده دیاکسیدکربن و ذرات معلق در سال 2004 بیش از سه برابر ژاپن و آمریکا و 5/8 برابر انگلستان خسارت خورده است! از سوی دیگر خسارات زیستمحیطی این دو آلاینده به اقتصاد ایران 8/2 برابر متوسط این خسارت به اقتصاد جهان است.
با این آمار و ارقام و حقایق اکولوژیکی و علمی، انهدام پارکهای ملی سرخهحصار و خجیر و یا احداث جاده پاکدشت بابائی بهراستی توجیه زیستمحیطی و یا اقتصادی دارد؟ کمی هم به نسل آینده بیندیشیم!