تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۸

محمدقاسم صالح رامسری - مدیر انتشارات معین: چند شب پیش دوست عزیزم، آقای فیاضی، مدیر نشر قطره برایم از علل حضور نیافتنش در سی و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران می‌‌گفت که مهم‌ترین آن، حمایت از کتابفروشان بود.

من نیز دلایل حضور ناشران در نمایشگاه را برای او توضیح دادم و در این‌باره با یکدیگر گفت‌و‌گو کردیم. بخشی از دلایلم برای ضرورت حضور ناشران در نمایشگاه را می‌خواهم برای شما نیز طرح کنم. من معتقدم معمولا ناشرانی در نمایشگاه کتاب شرکت می‌کنند که ویترینی برای ارائه آثارشان ندارند؛

خصوصا ناشران شهرستانی که نه در شهرشان مجال نمایش آثارشان را دارند و نه در تهران. معمولا تلاش برای رونق بخشیدن به اقتصاد حوزه نشر است که موجب می‌شود ناشران برای حضور در نمایشگاه تلاش فراوانی کنند. هرچند بعضی از همین ناشران بود و نبودشان هم هیچ تفاوتی در نمایشگاه ندارد و بعضی‌ها نیز با حضورشان حیثیت نمایشگاه را زیر سؤال می‌برند.

نمایشگاه کتاب اتفاق فرهنگی مهمی در ایران و آسیا و حتی دنیاست که یک‌شبه و ناگهانی ایجاد نشده، بلکه طی سالیان با آزمون‌ و خطاهای فراوان به ثمر رسیده است. آنهایی که سال‌های اول نمایشگاه را به یاد دارند، احتمالا هنوز در خاطرشان هست که نمایشگاه کتاب تهران آنچنان هم نمایشگاهی برای حضور تخصصی ناشران نبود؛

بیشتر از همه پخشی‌ها حضور مؤثری در آن داشتند. همین نمایشگاهی که برای شکل‌گیری‌اش تلاش زیادی شده، مجالی است تا ناشرانی که ویترینی برای ارائه آثارشان ندارند، جهت بهبود وضعیت اقتصادی‌شان، از آن استفاده کنند و کتاب‌های بیشتری بفروشند و رونقی به چرخه اقتصادی نشرشان بدهند.

ضمن اینکه، همین ناشران با خوانندگان خود فرصت دیدارهای رودررو خواهند داشت تا نظراتشان را راجع به طراحی جلد کتاب و ویراستاری و محتوای آن جویا شوند. از طرفی، دعوت‌کردن از پژوهشگران و بزرگان ادبیات فارسی در غرفه‌ها موجب می‌شود تا مخاطبان با آنها ارتباط برقرار کنند و سؤالاتشان را راجع به محتوای کتاب از آنها بپرسند و تعامل صمیمانه‌ای شکل بگیرد که در مجموع به نفع ناشران و مؤلفان و مخاطبان است.

از این مزیت‌های مهم نمایشگاه کتاب که بگذریم، به ماجرای اقتصاد نشر و اهمیتش در حیات ناشران می‌رسیم. در دوران پیش از انقلاب، چند ناشر حرفه‌ای مشغول کار بودند و اگر شخصی یا ارگانی سفارش کتاب داشت، به‌سادگی به همین چند ناشر می‌گفت و کتابش چاپ می‌شد و هم آن شخص و هم ناشر و هم کتابفروشی، همگی به سود و البته حقوقشان می‌رسیدند. اما امروز بخش عمده کتابفروشی‌هایی که در مقابل دانشگاه تهران (خیابان انقلاب) مشغول فعالیت هستند، خودشان هم دفتر نشر دارند و آثار خودشان را به‌دست مخاطب می‌رسانند.

این اتفاق موجب شده تا ناشران دیگر ویترینی برای ارائه آثارشان نداشته باشند. باورتان می‌شود، چند وقت پیش یک کتابفروش به جای پرداخت پول کتاب‌های نشر معین، تعدادی از آثار خودش را برایمان آورد و به نوعی کتاب‌های ما را با کتاب‌های خودش مبادله کرد. بعضی از کتابفروشان نیز از همان ابتدای کار می‌گویند که اگر تو آثار ما را می‌گیری، ما هم آثارت را در کتابفروشی‌مان برای فروش عرضه می‌کنیم. پس شرایط عملاً به‌گونه‌ای شده است که هر ناشری که کتابفروشی ندارد، ویترینی برای ارائه کتاب‌هایش ندارد و کتاب‌هایش کمتر به ویترین‌های ناشران‌-‌کتابفروشان دیگر راه پیدا
می‌کند.

نمایشگاه بهترین فرصت برای چنین ناشرانی است تا بتوانند مخاطبانشان را جذب کنند و بخشی از کاستی‌های نبود ویترین را از این طریق حل کنند. در این میان، گویی همه حق دارند و نه به آن ناشران کتابفروش می‌توان خرده گرفت و نه به کتابفروشان ناشر.