مگر غیر از این است که مربی باید متانت و شکیبایی در آموزش و تربیت داشته باشد و از تمام شیوههای کارآمد و درست برای هدایت دانشآموزان استفاده کند پس چرا هنوز شاهد چنین رفتارهای متعصبانه و تندی هستیم؟
آیا مربی وقتی که قیچی به دست، موی بلند دانشآموز دختر را کوتاه میکرد به این نکته هم فکر کرده که تأثیر عمل او چیست؟ چه تبعات مثبت و منفیای دارد؟ آیا او از یک رفتار تند غیراخلاقی یک پاسخ مثبت و اخلاقی انتظار داشته یا میدانسته که قطعا این حرکت موجب تقابل بیشتر دانشآموزان در سطح وسیع تری میشود.
وزیر آموزش و پرورش و معاون پرورشی وی باید واکنش سریع و جدی نسبت به این موضوع نشان دهند و مربی خاطی را طوری جریمه کنند که تکرار آن در دیگر مدارس کشور محال شود. همچنین باید همه مربیان قبل از ورود به مدرسه آموزشهای لازم را ببینند و از لحاظ دانش علوم تربیتی و روانشناسی به قدری تقویت شوند تا شاهد روشهای تربیتی صحیح، منطقی و روز آمد باشیم. آنها باید بدانند که امروز نتیجه تصمیمگیری آنها فقط در محدوده مدرسه باقی نمیماند و به واسطه فضای مجازی، یک آموزش غلط ابعاد بیشتری در سطح کل جامعه باقی میگذارد که پاک کردن آن از افکار عمومی کاری سخت و دشوار است.
البته این موضوع فقط به معلمان ما محدود نمیشود و تمام دستاندرکاران نهادهای فرهنگی فعال در سطح کشور هم باید خود را بهروز کرده و با تفکرات نسل جوان همراه سازند. آنها باید بدانند که در قرن بیستویکم و در سال2018 میلادی هستیم و باید نگاههای تند و متعصبانه را تعدیل کنیم. بهطور نمونه در زمانی که مشاور آقای فانی بودم، به موردی برخوردیم که یکی از ائمه جماعت در نماز مدرسه ابتدایی از عذاب الهی و جهنم صحبت مفصلی کرده و دانشآموزان را بسیار ترسانده بود، این آموزشها در دوره ابتدایی قطعا تبعات منفی و معکوس دارد و نباید تکرار شود و همه مسئولان فرهنگی در کشور باید به این باور برسند که شرایط آموزش تغییر کرده است.
این روشها نهتنها فرزندان ما را به جاده فهم اسلام راهنمایی نمیکند بلکه آنها را خدای ناکرده صدها فرسنگ از آن دور میسازد، بنابراین باید هرچه سریعتر این روشهای منسوخشده را با راهحلهای تربیتی که قرآن و اسلام تجویز کرده و آن آموزش دین با مهربانی است جایگزین کنند. همچنین باید از کتب روانشناسی و روشهای تربیتی روز هم برای تربیت در مدارس بهره برده شود.
از سویی آموزش و پرورش بهطور خاص باید قوانین خود را در زمینه ضوابط و آییننامههای دانشآموزی بازبینی کرده و اگر خلأیی در این زمینه هست برطرف کند تا معلمان دقیقا بدانند که تا چه حد و به چه اندازه میتوانند از روشهای سلبی استفاده کنند؟ این درست نیست که هر از گاهی خبرهایی مبنی بر تنبیه دانشآموزان یا تصمیمات خودسرانهای از این دست که معاون پرورشی آبادانی انجام داده را شاهد باشیم و باز هم دست به اصلاح قوانین نزنیم، زیرا این موضوعات اثرات منفی بسیاری بر آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت کشورمان خواهد داشت. به اعتقاد من روشهای سلبی و ایجاد وحشت و ترس برای القای یک نکته آموزشی و تربیتی بدترین و ناکارآمدترین شیوه بهخصوص در بین کودکان و نوجوانان است.