داشتههايي کوچک، حسهايي خاص و تجربههايي متفاوت که فقط مخصوصِ خود من خلق کردهاي.
- وقتي اينقدر شگفتانگيز است که ميتواند براي هرمخلوق اثر انگشتي مخصوصِ خودش خلق کند، حتماً براي هرکدام از آنها داشتههايي خيلي خاص و منحصر بهفرد در نظر گرفته است.
بسياري از نعمتهايت را تنها براي من نيافريدهاي، اما اگر خوب به آنها دقت کنم ميبينم نکتهاي در آفرينش آنها قرار دادهاي که وقتي درکش کنم، شيريني کشف آن براي من خواهد بود. وقتي فکر ميکنم، ميبينم همين نعمتهايت به تنهايي آنقدر زيادند که براي کشف هرروز زندگي من کافياند. از طرف ديگر نعمتهاي مخصوص خودم نيز وجود دارند که بايد آنها را هم کشف کنم. راستي چه کشفهاي بيشماري!
- از اين زاويه مانند کودکي هستي که تازه به دنيا آمده و از خيل چيزهاي تازهاي که ميبيند شگفتزده ميشود. از اين زاويه که نگاه کني، هرروز که يکي از نعمتهايش را کشف کني، ميبيني زندگيات چهقدر جذاب و باشکوه است.
نعمتهايي هستند که ظاهر و باطني مشهود ندارند. آسمان و کوه نيستند، خانه و دوست نيستند، نسيم و آب نيستند که ديده شوند. آنها در قلبم اتفاق افتادهاند و احتمالاً اگر شمايلي داشته باشند بسيار به شکل قلبم نزديک هستند. مثل آب که در هرظرفي قرار ميگيرد، به شکل آن ظرف درميآيد، اين نعمتهاي ناديدني وقتي در قلبم قرار ميگيرند به شکل آن درميآيند. با خودم در مورد اين نعمتهايت بسيار فکر مي کنم.
- راستي کدامشان زيباترند؟
نميشود اينطور گفت. همهي آنها زيبا هستند، هرچند يکي از آنها هست که برايم يکجورهايي متفاوت از بقيه است. احساس ميکنم شکوه پنهاني در آن وجود دارد. اين نعمت، هدايت است.
از روزي که به دنيا آمدهام از همان لحظه که از من پيمان گرفتي و مرا وارد دنيا کردي از همان لحظه هدايت شدم. براي همين است که بچهها درستتر از تمام بزرگترها زندگي ميکنند و تو را صادقانه دوست دارند.
ما هدايتشده به دنيا آمدهايم و اگر در مسير تو بمانيم ميتوانيم به ابعاد تازهتري از اين هدايت برسيم. وقتي در مسير هستم خودت راه را نشان ميدهي و من هرچه پيش بروم بيشتر از قبل به تو نزديک ميشوم و آگاهانهتر از قبل ميشناسمت.
راه تو مستقيم است و غير از اين راهي وجود ندارد. ما هرروز بارها در نماز از تو ميخواهيم که ما را به اين راه هدايت کني و بعد از آن هم قلبهايمان را در همين مسير نگه داري.
- هدايت، همان کشفي که در قلب اتفاق مي افتد، شمايل قلب را دارد.
هرکس که قلبش درياتر باشد، در هدايت آگاهتر شده است و کسي که قلبش روز به روز بزرگتر ميشود، هدايتش نيز روز به روز گستردهتر ميشود. آدمهايي را ميشناسم با قلبهايي وسيع که درختان و حيوانات را هم درست مثل انسانها دوست دارند. هميشه با خودم گفتهام اين مهرباني عظيمي که در قلب آنها قرار داده است نشانهي هدايت بسيار است. بعد سعي ميکنم قلبم را دريا کنم.
بايد از قلبم شروع کنم. اگر قلبم در مسيرش بماند، اگر رسم هرروز بزرگترشدن را ياد بگيرد، آنوقت است که دلم ميتواند به تمام «اهدنا صراط المستقيم»هايم قرص باشد و بداند مقصد هرروز نزديکتر ميشود. در کنار تمام کشفهاي بزرگ و کوچکي که برايم کنار گذاشتهاي، بايد قلبم را هر روز و هر روز کشف کنم. او حرفهاي تازهاي از داستان هدايت من دارد.*
* اين متن به موضوع هدايت و از جمله آيات زير اشاره دارد:
وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ؛ و اينكه مرا بپرستيد، اين است راه راست. (سورهي يس، آيهي 61)
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ؛ پروردگارا، دلهايمان را، بعد از آنكه ما را هدايت كردي، (از راه حق) منحرف مگردان و از سوي خود، رحمتي بر ما ببخش، زيرا تو بخشندهاي. (سورهي آل عمران، آيهي 8)