تلاش برای هماهنگی رویکردهای 2کشور پیرامون این دو موضوع پیش از دیدار ترامپ و پوتین، هدف اصلی دیدار ولایتی با رئیسجمهور روسیه بود. موضوعاتی مانند توافق 50میلیارد دلاری ایران و روسیه، مسئلهای نیست که در یک دیدار دوساعته میان مقامات 2کشور بهدست آمده باشد.
در واقع تلاش برای افزایش حجم مبادلات تجاری از سالها پیش در دستور کار تهران و مسکو است و صِرف توافق در اینباره پایان راه نیست بلکه اجرای آن از فرایند پیچیدهای صورت میگیرد. افزایش حجم مبادلات ایران و روسیه از حدود 3میلیارد دلار کنونی به میزان 50میلیارد دلار، با یک توافق و در کوتاهمدت امکانپذیر نیست.
این در واقع هدفگذاری 2کشور برای افزایش همکاریها طی حدود 10سال آینده است که تحقق آن بستگی به مسائل مختلفی دارد؛ برای مثال شرکت لوک اویل بهعنوان بزرگترین شرکت نفتی روسیه، پس از خروج آمریکا از برجام اعلام کرد که همکاری خود را با ایران قطع خواهد کرد. حال باید دید که وعده پوتین برای سرمایهگذاری نفتی در ایران، این شرکت را از تصمیم خود منصرف خواهد کرد یا اینکه سایر شرکتهای نفتی روسیه تمایل خود را برای افزایش سرمایهگذاری در ایران نشان خواهند داد.
همکاریهای ایران و روسیه در واقع موضوع جدیدی نیست؛ در سالهای اخیر تلاشها و دیدارهای فراوانی میان مقامات 2کشور برای افزایش همکاریها در ابعاد مختلف صورت گرفته است. سفر آقای ولایتی میتواند یک بخش از این تلاشها و در راستای نهایی کردن توافقات پیشین در عالیترین سطح تلقی شود.
بنابراین نباید انتظار داشت که پس از دیدار ولایتی از روسیه یک تحول بزرگ در روابط 2کشور ایجاد شود. با این حال میتوان گفت که سفر آقای ولایتی موفقیت آمیز بوده است؛ چرا که برنامه دیدار یکساعته وی با پوتین تا 2ساعت به طول انجامیده است. از طرف دیگر رئیسجمهور روسیه، بهعنوان عالیترین مقام این کشور تنها 5روز پیش از دیدارش با رئیسجمهور آمریکا، از فرستاده ایران استقبال کرده و بر اهمیت روابط کشورش با ایران تأکید میکند.
درباره میزان همراهی روسیه با تحریمهای آمریکا در دوره جدید در نگاه اول باید تأکید کرد مبنای تصمیمات روسیه منافع ملی این کشور است؛ بر این اساس میتوان گفت که پیروی روسیه از تحریمها در مقایسه با دوره پیش از برجام متفاوت خواهد بود؛ چراکه در دوره قبلی بهدلیل قطعنامههایی که علیه ایران در شورای حکام، شورای امنیت و در موضوعاتی مانند پیام دی وجود داشت، روسیه خود را ملزم به رعایت تحریمها و قطعنامهها میدانست و حتی روسیه و چین به قطعنامههای مورد اشاره علیه ایران رأی مثبت داده بودند.
اما در دوره پس از برجام، نظام حقوقی که علیه ایران سازماندهی شده بود دچار فروپاشی شد. بنابراین در دوره جدید روسیه ملزم به رعایت تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران نیست و دست روسیه برای ادامه همکاریهای خود با ایران باز است. امتناع روسیه از تحویل سامانه اس300 در دوره پیش از برجام و تحویل آنها در دوره پس از برجام، به درستی تفاوت رویکرد روسیه نسبت به ایران را در 2دوره پیش و پس از برجام نشان میدهد.
مسئله دیگری که روسیه را برای ادامه و افزایش همکاریهای خود با ایران ترغیب میکند، تحریم خودِ روسیه از سوی آمریکا و اتحادیه اروپاست؛ آغاز اجرای فازهای 2 و 3 رآکتور اتمی بوشهر نشاندهنده اراده روسیه برای تداوم همکاریهای خود با ایران است. بهطور کلی، منافع ملی روسیه، حذف موانع بینالمللی همکاری با ایران و تحریمهای آمریکا و اروپا علیه روسیه موضوعاتی هستند که روسیه را برای همکاری با ایران و توسعه روابط ترغیب میکند.
موضوعات و مسائلی که درباره فشار کشورهای عربی، آمریکا و اسرائیل به روسیه با هدف کاهش یا قطع همکاری هایش با ایران مطرح میشود، با واقعیتهای موجود چندان همخوانی ندارند. اینکه گفته میشود در چارچوب معاملات پشت پرده به روسیه پیشنهاد شده که در قبال کاهش تحریمهای آمریکا علیه این کشور، روسیه روابط خود را با ایران کاهش دهد، یک نگاه کاملا ساده انگارانه به موضوع است. در واقع تحریمهای روسیه بهدلیل اشغال کریمه توسط این کشور، به تصویب کنگره و سنای آمریکا و نیز اتحادیه اروپا رسیده است. به همین دلیل، برداشتن این تحریمها نیازمند سازوکار پیچیده و بازنگری در قوانین آمریکاست.
بنابراین نتانیاهو در جایگاهی نیست که بتواند درباره تحریمهای آمریکا با پوتین چانه زنی کند و در ارتباط با ایران از او امتیاز بگیرد. از اینرو، موضوعاتی این چنینی که مطرح میشود به افسانه بیشتر شبیه است تا واقعیت. آنگونه که تصور میشود معامله بر سر منافع کشورهای ثالث به این سادگی نیست. خرید و فروش منافع کشورها به شکلی که در برخی محافل و رسانهها مطرح میشود، اساسا در روابط بینالملل مرسوم نیست. روابط ایران و روسیه بر مبنای منافع واقعی است و قابل مصالحه و خرید و فروش با کشورهای ثالث نیست.