نوشتاری که می خوانید، خلاصهای از دیدگاههای مهدی تهرانی است حاوی بحث های نظری و آرای او در باره سینمای فاخر آلفرد هیچکاک.
هیچکاک در تمام دوران حرفهایاش در آمریکا سعی داست تهیه کننده آثارش نیز باشد اگرچه عمدتا در نگارش آثارش از فیلمنامه نویسان دیگر کمک میگرفت. در کارنامه حرفهای او ۶۷ فیلم در مقام کارگردان (اولین فیلمش محصول ۱۹۲۲ به نام عدد ۱۳ که اتفاقا ناتمام ماند و آخرین کار او توطئه خانوادگی محصول ۱۹۷۶ است)، ۲۹ فیلم در مقام تهیه کننده، ۲۲ فیلم در مقام سناریست و نویسنده و هم چنین ۳۳ فیلم در مقام بازیگر به ثبت رسیده که در جای خود یک رکورد به حساب میآید.
از نگاه مهدی تهرانی در باره سینمای آلفرد هیچکاک اگرچه بزرگان تاریخ سینما نظیر فرانسوا تروفو فقید از پایه گذاران موج نوی سینمای فرانسه نیز در باره او مفصلترین کتابها را نوشتهاند (کتاب هیچکاک به روایت تروفو هنوز بهترین کتاب برای آشنایی با سبک کاری وی به شمار میآید) اما هنوز نیز نوشتن در باره او و درباره آثارش توقف بردار نیست. آلفرد هیچکاک به احتمال فراوان اولین کارگردانی است که به معنای واقعی کلمه تعلیق و سوسپانس را به سینما تزریق کرد. کار او جدای بهره گیری از هنر و تکنیک تدوین بود. سوسپانس هیچکاک اصیل و کار آمد جلوه گری کرد و مدام و به جا در آثار متعددش از این تکنیک بهره ها برد. برای مثال شاید داستان فیلم روانی (محصول ۱۹۶۰) ابتدا به ساکن شما را درگیر نکند اما وقتی فیلم را ببینید بعید است از ترس سکته نکنید. فیلم پرندگان (محصول ۱۹۶۳) او نیز مثال خوبی در این رابطه است. جایی که دسته های بزرگ پرندگان مهاجر دمار از روزگار ساکنین محل در می آورند. فیلم های اکشن و معمایی او نظیر شمال از شمال غربی (محصول ۱۹۵۹) نیز دارای سوسپانس های خاص خود هستند. تعلیقی که باعث می شود بیننده از همان ابتدای داستان به روند شکل گیری فیلم علاقه مند شود و تا آخر آن را دنبال کند. بی جهت نیست که منتقدان قدیمی در باره او می گفتند : حتی اگر داستان یک فیلم هیچکاک به دل تماشاگر ننشیند، معلوم نیست چرا هیچ کس از سالن سینما بیرون نمی آید؟ شاید بدین دلیل که تماشاگر منتظر است حتی در ثانیه آخر یک جسد و یا یک چاقوی خون آلود از آسمان به زمین بیفتد!
در پائین نیز میتوانید لینک این مباحث را ببینید و بخوانید: