به گزارش همشهري آنلاين به نقل از آبزرور، جسيكا التر از بانيان سازمان موسوم به «فناوري براي كارزارهاي انتخاباتي» است كه با هفت هزار عضو داوطلب، كاركنان سيليكون ولي را به استفاده از توانمنديهاي ديجيتال خود براي كمك به نامزدهاي دموكرات تشويق ميكند.
او هدف از راهاندازي اين سازمان را تامين يك بازوي ديجيتال دائمي براي كارزارهاي انتخاباتي و آسان كردن دسترسي نامزدها به افراد، فناوريها و كمكهاي مورد نياز در هر سطح ميداند. آنچه پيش رو داريد گفتگوي يان تاكر از سايت گاردين با التر، از خلاقترين چهرههاي حاضر در دنياي فناوري در سال 2018 به انتخاب فستكمپاني و سابقه حضور و سخنراني در بيش از 500 استارتآپ است.
- چه شد كه به فكر راهاندازي فناوري براي كارزارها افتاديد؟ پس از انتخابات رياستجمهوري سال 2016 بود؟
پس از اجراي فرمان ممنوع شدن سفر مسلمانان به آمريكا بود. من درگير سفرهاي انتخاباتي بودم و درست هنگام برگزاري مراسم آغاز رياستجمهوري ترامپ به خانه رسيدم. به فاصله يك هفته آن قانون اجرايي شد و من كه به اندازه كافي سرخورده شده بودم، با شنيدن خبر خونم به جوش آمد. دنبال راهي بودم كه خودم احساس كنم واقعا تاثير ميگذارد. وقتي با خودتان فكر ميكنيد، به اين نتيجه ميرسيد كه چه كاري از دستم برميآيد؟ دانايي من در حوزههاي فناوري و ديجيتال است و خيليهاي ديگر را در اين حوزه ميشناسم. با همكارم پيت كازاني ماجرا را مطرح كردم و تصميم گرفتيم دوستان علاقهمندمان را هم درگير كنيم. كل داستان اينگونه آغاز شد.
- احساس كرديد كارزار هيلاري كلينتن به اندازه كافي از ظرفيتهاي ديجيتال بهره نبرده است؟
در مجموع نظرم اين بود كه هسته اصلي كارزار انتخاباتي ترامپ بسيار متفاوت بود؛ بيش از اندازه تكراري، فناوريزده و برگرفته از يك ذهنيت تكراري. كارشان را با انبوه ايدههاي پيشبينيشده شروع نكرده بودند و به نظر ميرسيد براي پذيرفتن هر ايده تازه آمادگي دارند. اينكه تو بتواني از دادهها خيلي زود درس بگيري و خيلي زود آنها را به بوته آزمون بگذاري.
- پس عملكرد كارزار ترامپ مثل يك استارتآپ بود؟
نميدانم همه كارزار اينگونه بود يا نه اما بر اساس شنيدهها احساسم اين بود كه دادههاي ديجيتالي با آن ذهنيت به كار گرفته ميشد. منظورم اين نيست كه ما هم بايد مزرعه محتوا داشته باشيم اما اين كاري بود كه آنها كردند.
- با كدام روش؟
كنگره 3500 تبليغ منتشر كرد كه روسها پشت آنها بودند. هدف هم نهچندان پيچيده و بسيار ابتدايي بود؛ اينكه بذر ترديد در دل و ذهن مردم كاشته و تعصبهاي آنها تقويت شود. مراحل اين روش شامل رساندن پيام، تكرار مداوم و آزمودن آن بود.
- باراك اوباما به استفاده از كارزارهاي انتخاباتي دادهمحور شهره بود. چرا اين روش در ديگر بخشهاي حزب دموكرات مورد استفاده قرار نگرفت؟
چيزي كه من پيش از راهاندازي فناوري براي كارزار هيچ ديدگاهي نسبت به آن نداشتم، اين بود كه كارزارهاي انتخابات رياستجمهوري اساسا بسيار متفاوتند. بهره بردن از فناوري در آن كارزار ضرروتا به معني سرايت آن به ديگر كارزارهاي حزب دموكرات نبود. هر كارزار براي رسيدن به يك هدف خاص تعيين ميشود و وقتي ماموريت انجام شد، آن را كنار ميگذارند. اينكه چون اوباما دستي در دنياي فناوري دارد پس دموكراتها همه در اين حوزه خوب هستند درست نيست. آمريكاييها هر روز شش تا هفت ساعت آنلاين هستند اما دموكراتها فقط 10 درصد بودجه خود را براي حوزه آنلاين صرف ميكنند. اين يك تركيب برنده نيست.
- پس شما براي پر كردن آن جاي خالي دست به كار شديد؟
ما كارمان را از بالا شروع نميكنيم. كار از كارزارهايي شروع ميشود كه مورد غفلت واقع شدند و اول به نيازهاي آنها پاسخ ميدهيم. داريم تلاش ميكنيم كه يك بازوي ديجيتال قابل اعتنا باشيم. آنچه در دنياي سياست اتفاق ميافتد اين است كه پس از پايان كار كارزارها، بخشي چشمگير از فناوري را دور مياندازند. ما ميكوشيم ابزارهايي بسازيم كه بيشتر دوام بياورند و به اشتراك گذاشته شوند.
- به نامزدها چطور كمك ميكنيد؟
تفاوت ميكند؛ از وبسايت گرفته تا هويت ديجيتالي و از بازاريابي و تحليل تا كاربرد علوم پيچيده داده. هدف ما طراحي نرمافزاري است كه بتواند در كارزارهاي مختلف كاربرد داشته باشد.
- اصلا به اين فكر كردهايد كه چقدر ميتوانيد به افزايش آراي يك نامزد كمك كنيد؟
هيچكس واقعا نميداند. ما مطمئنا ميتوانيم به مجموع دادههاي يك كارزار در انتخابات مياندورهاي نگاه كنيم. همه دنبال يك نوشدارو و اكسير ميگردند اما نميتوان براي هر كارزار انتخاباتي يك سلاح مخفي پيدا كرد. قرار نيست بگوييم با استفاده از آن فناوري و ابزار ديجيتال ميتواني برنده شوي. ما ميگويم هر نفر در آمريكا شش ساعت و نيم به صفحه نمايش ابزار ديجيتال خود نگاه ميكند و تو در آن زمان بايد آنجا باشي.
- با اين حساب هزينه كارزارهاي تبليغاتي پيشاپيش صرف تلويزيون و نرمافزارها شده است؟
پيشاپيش نه، همچنان. ما كمك ميكنيم آنها اين تركيب را عوض كنند. ميتوانيم به آنها آموزش بدهيم، بگوييم چه چيز شدني است، كمكشان كنيم آزمايش كنند و مهارت مورد نياز را در اختيارشان بگذاريم.
- ترغيب يك نفر به راي دادن به يك فرد يا گروه خاص چه تفاوتي به تشويق او به خريدن خانه ييلاقي يا وام گرفتن دارد؟
راي دادن اساسا يك فرايند احساسي است اما ضرورتا چندان متفاوت نيست. شما بايد پيش از عرضه يك كالا، وارد يك تعامل با مشتري شويد و جنس خود را به او معرفي كنيد. اگر اينگونه نگاه كنيم، همه اينها شبيه هم است. قرار نيست فقط پيام بدهيم كه «هي، ميخواهي اين را بخري؟» اول بايد به او بگويي اين چيزي كه ميخواهي بخري، چرا خوب است و به چه دردت ميخورد.
- با راهاندازي سازمان فناوري براي كارزار، چه درسهايي از شيوه كار در دنياي سياست آموختيد؟
اول اينكه راهحلهاي فناورانه موثر واقع نميشوند مگر وقتي ما كساني را داشته باشيم كه براي راهاندازي و اجراي آنها كمك كنند. به ويژه در كارزارهاي ايالتي و سطحپايينتر. هر كارزار دو تا چهار نفر نيروي تماموقت دارد كه هيچكدام تجربه كار در دنياي ديجيتال ندارند. اينكه از آنها بخواهيم بروند و يك پروژه پيچيده هدفيابي را در فضاي فيسبوك پيش ببرند، درخواستي غيرواقعي است. دوم اينكه ساختار انگيزشي هر صنعت واقعا مهم است. در اين مورد، يك مشاور 10 تا 15 درصد هزينه تبليغات را دريافت ميكند و اگر يك نامزد يك ميليون دلار براي تلويزيون هزينه كند، درصدي از آن به مشاور ميرسد. دنياي ديجيتال ارزانتر و بسيار موثرتر است.
- درباره خود سياستمداران چطور؟
از سال 2016 كساني كه هرگز فكر نميكردند مورد توجه باشند، دارند دستهايشان را به نشانه آمادگي بالا ميبرند. من واقعا تحت تاثير قرار ميگيرم وقتي ميبينم هستند كساني كه واقعا ميخواهند تفاوت ايجاد كنند. سويه مثبت آنچه اتفاق افتاد اين است كه خيلي از مردم ميخواهند درگير ماجرا شوند.
- آيا بخشها يا گروههاي سني خاص هستند كه دسترسي به آنها در دنياي ديجيتال سخت باشد يا سخت بتوان به راي دادن ترغيبشان كرد؟
طبعا معلوم است كه وادار كردن جوانترها به راي دادن سختتر است. اگر راي دادن ديجيتالي بود، شايد نه اما اينكه از آنها بخواهي به حوزه رايگيري بروند يا رايشان را به صندوق بيندازند، چيزي است كه اصلا نشنيدهاند. آنها آنلاين هستند و اين بهترين مكان دسترسي به جوانهاست. طبعا چون روز و شبشان را آنجا ميگذرانند، فهميدهتر از اين حرفها هستند و ميخواهند كاري كه ميكنند، معتبر باشد. آنها ميدانند چطور رد يك آگهي را بزنند.
- توصيهاي به رئيسجمهوري آمريكا براي حساب كاربرياش در توييتر داريد؟
اين حوزهاي نيست كه من بخواهم واردش شوم و كاملا اطمينان دارم ترامپ هم كسي نيست كه به حرف و توصيه من گوش كند.