«اگر آنها بخواهند، من مذاکره میکنم؛ هر جا آنها بخواهند مذاکره میکنم.» شنیدن این سخنان از زبان ترامپ نهتنها رهبران سیاسی جهان بلکه مسئولان کاخ سفید را هم غافلگیر کرده است. پیشنهاد صریح مذاکره با ایران در شرایطی از سوی رئیسجمهور آمریکا مطرح میشود که تنش لفظی میان مقامهای سیاسی و نظامی دو طرف طی هفتههای اخیر به اوج خود رسیده است. علی واعظ، تحلیلگر ارشد ایران در گروه بینالمللی بحران معتقد است:
برخلاف آنچه در ماجرای مذاکره میان آمریکا و کرهشمالی شاهدش بودیم، هنوز شرایط لازم برای رسیدن ایران و آمریکا به میز مذاکره فراهم نیست. او اما معتقد است: رفتار زیرکانه از سوی ایران باید استقبال از مذاکره باشد؛ مذاکرهای که هم برای ایران زمان میخرد و هم کاهش تنش میان دوطرف و احتمالا تخفیف در تحریمها را بهدنبال خواهد داشت.
- دونالد ترامپ میگوید آماده مذاکره با ایران است؛ البته نه از موضع ضعف و نه از موضع قدرت. این همان چیزی است که ایران همیشه بر آن تأکید کرده است؛ مذاکره از موضع برابر. آیا باید این سخنان ترامپ را بهعنوان باز شدن یک مسیر جدید در سیاست خارجی آمریکا و یک موضع جدید در قبال ایران تفسیر کرد؟
من فکر میکنم که این یک موضعگیری جدید در قبال ایران تلقی نمیشود. ترامپ زمانی که خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد، در سخنرانیاش گفت که ایران در شرایط گفتوگو قرار ندارد و هر زمان ایران آماده باشد او هم آماده گفتوگو است. او بعد از آن هم چندین بار در این رابطه صحبت کرده است. به اعتقاد من، نکته مهم سخنان اخیر ترامپ این بود که برخلاف موضعگیری آقای پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، که 12پیششرط را برای گفتوگو با ایران مطرح کرده است،
اعلام کرد که بدون هیچ پیششرطی حاضر به مذاکره با ایران است. البته این را هم باید مرتبط با این واقعیت دانست که او معمولا از جزئیات برنامههای راهبردی آمریکا مطلع نیست و بیشتر براساس تمایلات یا حتی احساسات شخصی تصمیمگیری میکند و در این موارد نمیشود آن را بهعنوان یک موضع حساب شده درنظر گرفت.
اما به هر حال، دونالد ترامپ خودش را یک مذاکرهکننده قهار میداند و به لحاظ شخصی مایل است با ایران پای میز مذاکره بنشیند. او شدیدا علاقهدارد در تعامل با ایران به مسائلی فراتر از مسئله هستهای بپردازد و بنابراین به حوزهای وارد شود که همه روسای جمهور آمریکا در 4دهه گذشته از ورود به آن عاجز بودهاند. اما فکر نمیکنم هیچ فردی در دولت ترامپ و هیچکدام از متحدان آمریکا در منطقه با این انگیزه رئیسجمهور آمریکا همراهی کند؛ بلکه برعکس قطعا در این راه موانعی ایجاد خواهند کرد.
- آنچه درباره رابطه میان آمریکا و ایران طی ماههای اخیر رخ داده درست همان چیزی است که در ماههای پیش از آغاز مذاکرات میان آمریکا و کرهشمالی رخ داد؛ یعنی آمریکاییها و حتی شخص آقای ترامپ ابتدا پیششرطهایی را اعلام کردند اما در نهایت این پیششرطها را کنار گذاشتند و سر میز مذاکره حاضر شدند. به اعتقاد شما اختلاف میان ترامپ و اطرافیانش، بهطور مشخص آقای پمپئو مانع از ادامه مسیر برای رفتن به سمت مذاکره با ایران میشود؟
بله؛ بدون تردید. ببینید در ماجرای کرهشمالی چند اتفاق افتاد که مسیر مذاکره واشنگتن و پیونگ یانگ را باز کرد؛ اول اینکه رئیسجمهور جدیدی در کرهجنوبی بر سر کار آمد که مایل بود مذاکره میان آمریکا و کرهشمالی به سرانجام برسد که مترادف آن در منطقه ما وجود ندارد.
تمام متحدان منطقهای آمریکا دشمن ایران و دشمن مذاکره بین ایران و آمریکا هستند. از طرف دیگر، از طریق یک بازرگان آمریکایی که با مقامهای کرهشمالی ارتباطاتی داشت، یک کانال خصوصی با داماد ترامپ جرد کوشنر ایجاد شد که توانست آمادگی کرهشمالی برای مذاکره را به گوش رئیسجمهور آمریکا برساند.
با توجه به اینکه تمامی اطرافیان آقای ترامپ مخالف مذاکره با ایران هستند، ایجاد چنین کانالی بسیار دور از ذهن است. غیراز این، نباید فراموش کرد که در کرهشمالی یک نظام توتالیتر وجود دارد که به رهبر کرهشمالی این امکان را میدهد در هر شرایطی به راحتی تغییر موضع دهد. در ایران اما با توجه به اینکه ترامپ برجام را زیر پا گذاشته،
جو منفی سیاسی علیه او وجود دارد و شرایط سیاسی داخلی کشور به راحتی اجازه چنین مذاکرهای را نخواهد داد. در کنار اینها باید توجه داشت که آقای پمپئو که هدایت مذاکرات آمریکا با کرهشمالی را در دست گرفته بود، هیچگاه علیه پیونگیانگ موضع ایدئولوژیک نداشته است.
حتی میتوان گفت جان بولتون نسبت به پمپئو موضع سرسختانهتری در قبال کرهشمالی دارد. درباره ایران اما چنین نیست. در شرایط کنونی در آمریکا وزیر خارجهای وجود دارد که در قبال ایران یک موضع سرسختانه ایدئولوژیک دارد. ترامپ هر بار که از مذاکره سخن گفته، زمان آن را منوط کرده به موقعی که فشارهای آمریکا کارساز شود.
او در سخنان اخیرش هم گفت که ایران شرایط سختی را تجربه میکند. به اعتقاد من در این مورد بین ترامپ و اطرافیانش یک هماهنگی وجود دارد. هر دو منتظر این هستند که فشار تحریمها بر ایران اثرگذار شود. البته خروجی دو طرف متفاوت است. ترامپ منتظر است تحریمها مؤثر واقع شوند تا با طرف ایرانی مذاکره کند اما اطرافیان او منتظرند تحریمها اثرگذار شوند تا ایران دچار بیثباتی داخلی شود.
- دور اول تحریمهایی که به آن اشاره میکنید یک هفته دیگر آغاز میشود. این تحریمها از سوی فردی اعمال شده که خودش اکنون از تمایل برای مذاکره با ایران میگوید. این سؤال پیش میآید در چنین شرایطی چرا باید کشورها با دولت ترامپ همراهی کنند و تحریمهای مدنظر آمریکا را اجرا کنند؛ آمریکایی که ممکن است بهزودی سر میز مذاکره با ایران بنشیند. آیا این مسئله سازوکار تحریمها را کماثر نمیکند؟
خیر. ببینید بیشتر کشورهای دنیا مخالف این تحریمها هستند؛ فارغ از اینکه رئیسجمهور آمریکا در سخنرانیهایش چه مطالبی را بیان میکند. اما کمپانیهای اروپایی و آسیایی بیشتر چشمشان به دهان وزارت خزانه داری آمریکاست که احتمالا هفته آینده دستورالعملهای بسیار سرسختانهای را برای اعمال این تحریمها منتشر خواهد کرد. بنابراین تا زمانی که آمریکا تخفیفی در اعمال این تحریمها قائل نشود، فکر نمیکنم اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره، تغییری در موضع این کمپانی ایجاد کند.
- در ایران بسیاری هستند که معتقدند باید به سمت مذاکره با آمریکا حرکت کرد اما بسیاری هم هستند که میگویند آمریکا به هر حال نقض عهد کرده و نمیشود به حرف دونالد ترامپ اعتماد کرد. بهنظر شما دولت باید به استقبال مذاکره برود یا خیر؟
بهنظر من راهکار زیرکانه ابراز آمادگی برای مذاکره و خریدن وقت است؛ البته این سیاستی بود که باید پیش از خروج آمریکا از برجام دنبال میشد. امروز با توجه به خروج آمریکا از برجام، این امکان برای مقامهای سیاسی در ایران وجود ندارد که از مذاکره مجدد با آمریکایی صحبت کنند که علاوه بر بدعهدی بهطور دائم به دولت ایران توهین میکند. به اعتقاد من سامان دادن به وضعیت اقتصادی داخلی بهترین راه برای دولت است.
در کنار این، میتوان شرایط واقعبینانهای را برای مذاکره مجدد با آمریکا فراهم کرد. این شرایط میتواند شامل اقدامات کمهزینه برای طرفین باشد. بهعنوان مثال، ایران میتواند از طریق کشورهای میانجی مثل عمان به آمریکا منتقل کند که اگر ترامپ صادقانه بهدنبال مذاکره است، یک فرستاده ویژه برای ایران منصوب کند؛ فردی که نه از کمپ نومحافظهکاران جنگ طلب و مخالف ایران بلکه از میان کسانی باشد که قبلا با ایران مذاکره کردهاند و با مذاکرهکنندگان ایرانی آشنایی دارند و در گذشته رفتار توأم با احترام با ایران داشتهاند.
ترامپ با این امر میتواند دشمنان داخلی مذاکره با ایران را دور بزند و این سیگنال مهمی برای ایران است به این معنا که او واقعا قابل مذاکره است. همچنین طرفین میتوانند اقدامات کم هزینه دیگری را بهعنوان گامهای اعتمادساز در مراحل بعد در دستور کار قرار دهند.
مثلا میتوان تصور کرد که در ازای آزادی برخی از زندانیان ایرانی-آمریکایی در ایران، دولت ترامپ تخفیفهایی در اعمال تحریمها قائل شود. این میتواند نقطه آغازی برای پیشروی گفتوگو باشد. ممکن است مذاکرات به نتیجه هم نرسد اما اگر ایران بتواند شکافهای داخلی در دولت ترامپ بر سر اعمال فشار بر ایران را عمیقتر کند و در فضای بینالمللی درباره انسجام داخلی آمریکا برای اعمال تحریمها تردید ایجاد کند، یک موفقیت بزرگ است.
- این اختلاف چقدر جدی است؟
بدون شک این اختلاف وجود دارد. جنگطلبها در واشنگتن نهایتا قصدشان از اعمال فشار بر ایران، مذاکره برای رسیدن به یک توافق مرضیالطرفین و برد-برد نیست؛ اینها بهدنبال درگیری نظامی جدیدی در منطقه هستند اما به هر حال آقای ترامپ از ابتدا اعلام کرده با ورود آمریکا به یک درگیری نظامی جدید در خاورمیانه مخالف است. رایدهندگان به ترامپ هم چنین علاقهای ندارند.
در انتخابات میاندورهای هم او با چالشهای جدی روبهروست، بنابراین ترجیح میدهد خودش را یک مذاکرهکننده قهار نشان دهد تا فردی که هزینههای سنگین روی دست آمریکا میگذارد. تعمیق این شکاف به نفع ایران است. بهنظر من در مقایسه با گزینههای جایگزین، بستن کامل در بهروی هرگونه تعامل با آمریکا به نفع ایران نیست.
- فرض کنید زمینه تعامل فراهم شود و مذاکره میان ایران و آمریکا در نهایت اتفاق بیفتد. سؤال این است که در چنین شرایطی ترامپ از ایران چه میخواهد؟
من معتقدم ترامپ خودش هم نمیداند از ایران چه میخواهد. او به جزئیات هیچ کدام از بحثهای موجود میان ایران و آمریکا واقف نیست. ترامپ تنها بهدنبال توافقی است که اسم خودش روی آن نوشته شده باشد نه اسم اوباما. بنابراین همین که ترامپ بتواند نشان دهد که توافقی که بهدست آورده اندکی بهتر یا جامعتر از توافقی است که در دولت باراک اوباما به سرانجام رسیده، برای او کافی است. به هر حال باز کردن در تعامل به قصد خرید زمان و کاهش تنشها، سیاست معقولانهای برای ایران خواهد بود.