خبر > دریا‌ی خزر، ۱۰ میلیون سال است که زندگی می‌کند و زندگی می‌بخشد. اکوسیستم این پهنه‌ی زمین به این دریا، یا دریاچه‌ی بزرگ وابسته است.

دريا‌ي خزر، مشكلات زيست‌محيطي زيادي دارد و خيلي از موجوداتي هم كه در آن زندگي مي‌كنند، در معرض خطرند.

21 مرداد روز درياي خزر است. جمعيت فوك خزر، تنها پستاندار درياي خزر هر روز كم‌تر مي‌شود و شمار آن‌ها به كم‌تراز يك درصد جمعيت 50 سال پيش رسيده ‌است. گروهي از علاقه‌مندان به محيط‌زيست در مركز حفاظتي فوك خزري كار مي‌كنند؛ مركزي كه در گذشته با همكاري خانم «لني هارت» فعاليت مي‌كرده و حالا مستقل است.

نيكتا مقدمي‌پور، كارشناس محيط‌زيست و مسئول آموزش مركز حفاظت فوك خزري، در گفت‌وگو با دوچرخه، درباره‌ي فعاليت اين مؤسسه مي‌گويد: «براي نجات فوك‌هاي خزر آموزش‌هايي در ابعاد گوناگون ارائه مي‌كنيم. بخشي از اين آموزش‌ها به ماهي‌گيران ارائه مي‌شود كه به‌واسطه‌ي صيد ماهي، مستقيم با فوك‌ها روبه‌رو هستند.

آموزش به صيادان، به‌طور خاص از 15 مهر تا 15 فروردين به انجام مي‌رسد. چون زمان صيد در درياي خزر اين زمان است. اما بخشي از فعاليت آموزشي ما متوجه كودكان، نوجوانان، بزرگ‌سالان و زناني است كه در نزديكي درياي خزر زندگي مي‌كنند.»

او از تحقيقات و رايزني‌هاي بين‌المللي، شركت در  كمپين‌هايي با موضوع نجات فوك خزر و تلاش براي فراگير‌شدن قانون منع شكار فوك خزري در قسمت‌هايي از درياي خزر كه هنوز چنين قانوني وجود ندارد، به‌عنوان ديگر فعاليت‌هاي مؤسسه نام مي‌برد.

مقدمي‌پور مي‌گويد: «در سواحل جنوبي، فوك‌هاي خزر در اثر گرفتار‌شدن در تورهاي ماهي‌گيري جان خود را از دست مي‌دهند. ما به ماهي‌گيران اطلاع‌رساني مي‌كنيم كه وقتي فوكي درون تور گير كرد، چه اتفاقي مي‌افتد و چگونه آزادش كنند. اين كار آموزش مي‌خواهد، چون فوك‌ها هم ترس از انسان دارند و براي دفاع از خودشان ممكن است حمله كنند و گاز بگيرند؛ يعني صيادان براي رهاسازي فوك‌ها بايد آموزش بينند.»

به‌گفته‌ي او «هر ماهي‌گيري كه فوكي را زنده تحويل تيم امداد و نجات بدهد، مي‌تواند 200 هزار تومان دريافت كند. پرداخت اين مبلغ براي اين است كه صياد بتواند تور آسيب‌ديده‌ا‌ش را تعمير كند، چون هنگام آزاد كردن فوك، ممكن است مقداري از تور پاره بشود. بخشي از اين مبلغ هم براي تأمين هزينه‌ي بنزين است و بقيه‌ي آن مژدگاني است.

البته جاي خوشحالي دارد كه اين آگاه‌سازي و ارتباط دو طرفه، اتفاق افتاده است و خيلي از صيادان به اين ديدگاه رسيده‌اند كه فوك‌هاي خزر نقش خوبي در صيدشان دارند و  بعضي‌ مژدگاني نمي‌گيرند و مي‌گويند وظيفه‌ي ماست كه فوك خزر را نجات بدهيم. اين نشان مي‌دهد ارتباط با مردم محلي درست انجام شده است.»

اين كارشناس مي‌گويد: «ما فعاليت خود را از استان گلستان شروع كرديم و به سمت غرب يعني مازندران و گيلان مي‌رويم. هنوز به گيلان نرسيده‌ايم. در استان گلستان چند سالي هست كار مي‌كنيم. در دو سال اخير گزارش مشاهده‌ي لاشه‌ي فوك در اثر  مواجهه با صيادان نداشته‌ايم. ممكن است فوكي در تور ماهي‌گيري گير كند و او متوجه نشده و آن فوك خفه شده باشد، اما مورد ديگري نداشته‌ايم. در حال‌ حاضر بيش‌ترين تعداد تحويل فوك‌هاي زنده به استان گلستان تعلق دارد.» 

مقدمي‌‌پور با اشاره به اهميت آموزش به كودكان و نوجوانان مي‌گويد: «هم‌اكنون پروژه‌ي آموزش درخصوص فوك خزري وارد مرحله‌ي تازه‌اي شده است و كودكان و نوجوانان را هم دربرمي‌گيرد. علاوه بر اين يك فعاليت زيرساختي ديگر هم داريم و به اميد خدا تا پايان شهريور 1397، كتابي براي كودكان و نوجوانان منتشر مي‌شود كه در آن اطلاعات فوك خزر در قالب داستاني جذاب بيان مي‌شود. قصد ما اين است كه اين كتاب در مدارس مناطق نزديك درياي خزر، بين كودكان توزيع شود.

همراه اهداي كتاب به دانش‌آموزان، طرح آموزشي هم اجرا خواهد شد. علاوه بر اين، به زنان محلي هم آموزش مي‌دهيم كه عمدتاً همسران ماهي‌گيران هستند. در توليد صنايع‌دستي هم از آن‌ها حمايت‌ مي‌كنيم و مي‌خواهيم در صنايع‌دستي خود از نمادها و تصويرهاي فوك خزري هم استفاده كنند.»

او هم‌چنين مي‌گويد: «هدف ما اين است كه آموزش‌هايي را در استان گيلان شروع كنيم. فرهنگ‌سازي در اين استان به‌خاطر  صيد كيلكا و ماهيان خاوياري، مهم است تا تغيير ديدگاه نسبت به فوك خزري درميان صيادان اين استان هم اتفاق بيفتد.»

اين كارشناس درباره‌ي دلايل عدم مشاهده‌ي فوك‌هاي خزر در ساحل مي‌گويد: «تأسيسات انساني بسيار زيادي در جنوب درياي خزر ساخته شد و حضور  آدم‌ها در ساحل  زياد است و فوك‌هاي خزري كه قبلاً براي استراحت به سواحل جنوبي مي‌آمدند، ديگر نمي‌آيند.

طبق آماري كه روس‌ها منتشر كرده‌اند، 50سال پيش يك‌ميليون رأس فوك خزر در درياچه‌ي خزر زندگي مي‌كردند كه حالا جمعيت آن‌ها به كم‌تر از يك درصد آن رقم رسيده است و گونه‌اي در حال انقراض به‌شمار مي‌آيند. البته روس‌ها خودشان عامل از بين رفتن اين فوك‌ها هستند، چون آن‌ها را شكار مي‌كنند.

غذاي اين فوك‌ها، كيلكا و ماهي‌هاي ديگر است كه تعدادشان در دريا كم شده است. تابستان‌ها فوك‌ها به جنوب درياچه‌ي خزر مي‌آيند تا ذخيره‌ي‌ چربي خود را بالا ببرند و براي زمستان‌گذراني آماده بشوند؛ اما وقتي ميزان كيلكا و ماهي‌هاي ديگر كم شود، خب اين‌ها نمي‌توانند ذخاير چربي بدنشان را بالا ببرند. اين‌گونه هم‌اكنون در ليست قرمز IUCN (اتحاديه‌ي بين‌المللي حفاظت محيط‌زيست) قرار گرفته است.»

مقدمي‌پور مي‌گويد: «بايد بدانيم كه ما در يك اكوسيستم خيلي بزرگ به نام كره‌ي زمين زندگي مي‌كنيم. همه‌ با هم بخشي از اين اكوسيتسم هستيم. فوك خزر هم در اين سيستم هست. هر جزئي به نحوي از اين سيستم حذف بشود، كار اين سيستم مختل مي‌شود و ضررش به همه مي‌رسد. به‌خاطر خودمان هم كه شده، بايد از حيات‌وحش حفاظت ‌كنيم. يادمان باشد كه خودمان عامل آلودگي دريا نشويم.»

 

 

تصويرسازي: اِكاترينا جِراسيمچِك