اين جمله به شما قدرتي ميدهد از جنس اختيار، براي انجام كاري در جهت حمايت و حفاظت از محيطزيست.
گرچه در تقويم فقط يك روز بهعنوان روز بدون نايلكس تعريف شده است، اما انتخاب اين روز، نمادين است و آغازِ نهگفتن به استفاده از نايلکس، تا در 365 روزِ سال، زندگي بدون نايلكس براي خودمان تعريف كنيم.
بيشتر ما معمولاً به كيسههاي پلاستيكي توجه چنداني نداريم. حواسمان نيست كه هرروز چند كيسهي پلاستيكي را به زبالههاي شهري اضافه ميكنيم.
مادرهايمان عادت مادرهايشان را ندارند و ديگر مدتهاست از زنبيل پلاستيكي براي خريدهاي روزانه استفاده نميشود. اين سالها، حتي هنگام خريد يك بطري كوچك شير، آن را در كيسهي پلاستيكي ميگذارند. سالهاست كه مغازهدارها پاكتهاي كاغذي را كنار گذاشتهاند و ديگر مثل گذشتهها ميوه و... را در پاكت كاغذي نميگذارند.
مهندس سعيد مراديکيا، كارشناس محيطزيست و بازيافت به هفتهنامهي دوچرخه ميگويد: «در ايران بيشتر فروشگاهها کيسههاي نايلكسي را بهصورت رايگان در اختيار مشتريان قرار ميدهند، اما در برخي كشورها قانوني دارند به نام قانون پنج سنت.
براساس اين قانون، بنا به اندازهي خريد شما يک کيسهي رايگان ميدهند. البته آن کيسهها مثل کيسههايي است که براي خريد لباس و مانتو به شما ميدهند و چندبار ميشود از آنها استفاده کرد.
اگر مشتري به بيشاز يک کيسه نياز داشته باشد، بهازاي هرکيسهي اضافه، بايد پنج سنت پرداخت كند. اين کار دو حسن دارد؛ هم ميزان خريدتان را کنترل ميکنيد و هم ترجيح ميدهيد هنگام خريد، کيسههاي پارچهاي همراه داشته باشيد.»
در حال حاضر خيلي از کشورها تلاش ميکنند با ممنوعيت تدريجي استفاده از کيسههاي پلاستيکي به حل اين مشکل بپردازند.
- يك نايلكس كمتر
عمر كيسههاي پلاستيكيِ بيجان از همهي زبالهها و از همهي موجودات زنده بيشتر است. در واقع وقتي يك تكه پلاستيك را در طبيعت رها ميكنيم، براساس جنس و بافت آن، دستكم چند صد سال بعد در طبيعت ميماند.
در همين حال بر اساس اخباري كه در روز بدون نايلكس در رسانهها منتشر شده، به ازاي هرايراني، روزانه حداقل سه كيسهي نايلكس مورد استفاده قرار ميگيرد. بنا به همين خبرها روزانه بيش از سه تن زبالهي پلاستيكي در ايران توليد ميشود. حالا محاسبه كنيد اگر هركدام از ما روزي يك كيسهي نايلكس، كمتر مصرف كنيم چه قدر ميتوانيم روي آمارها تأثير بگذاريم.
- زندگي بدون نايلكس
اما واقعاً ميتوان مصرف نايلكس را به صفر رساند؟ ميتوان بدون نايلكس زندگي كرد؟
مراديكيا، معتقد است كه «كيسههاي پلاستيكي در كنار همهي مشكلات محيطزيستي كه ايجاد ميكنند، اما ارزش بازيافتي دارند و چنانچه در مبدأ، بهصورت خشک و تميز جدا شود، قابل بازيافت است و صنايعي هستند که نايلکسها را ذوب ميکنند تا دوباره از آنها استفاده شود.»
در مورد کيسههاي پلاستيکي نکتهاي که فراموششده اين است که کيسهي پلاستيکي به خودي خود مفيد است، ولي استفادهي نادرست ما انسانها، آنرا به چنين چيز وحشتناکي تبديل کرده است.
اگر ما رعايت کنيم و نخست اينكه از کيسهي خريد پارچهاي استفاده کنيم، بعد سعي كنيم از کيسههاي پلاستيکياي که وارد زندگيمان ميشوند بيش از يكبار استفاده کنيم و سوم اينكه بعد از پايان عمر مفيدش، آن را در سيستم تفکيک از مبدأ تحويل بدهيم، آنوقت استفاده از كيسههاي پلاستيكي قابل قبولتر و منطقيتر خواهد بود.
البته در كشور ما معمولاً مشكل جداسازي از مبدأ وجود دارد.
ميپرسيم آيا همهي نايلكسهاي مصرف شده قابل بازيافت هستند؟
مراديكيا ميگويد: «در کشور ما معمولاً نايلکسها به مواد غذايي چرب و خيس آغشته ميشوند و امکان بازيافت آنها وجود ندارد. از برخي از اين کيسهها هم براي سطلهاي زباله استفاده ميشود و چون ممکن است آلودگي ميکروبي داشته باشند در چرخهي بازيافت قرار نميگيرند.»
- بلاي جان طبيعت
شك ندارم وقتي «الكساندر پاركس» در سال 1856 ميلادي اولين كيسهي پلاستيكي را اختراع كرد، نميدانست كه اختراع او به يكي از مشكلات مهم محيطزيستي دامن ميزند و جان جانداران زيادي را به خطر مياندازد.
مراديكيا ميگويد: «نايلكسها در درياها روي آب ميمانند و نور خورشيد بر آنها ميتابد. لاکپشتهاي دريايي از پايين که نگاه ميکنند با توجه به تابش نور خورشيد، آنها را شبيه عروس دريايي ميبينند و نايلکسها را ميخورند و بعد ميميرند.
بسياري از پرندههاي دريايي و ماهيها هم نميتوانند تشخيص بدهند که اين ماده خوراکي نيست. تلألؤ نور باعث ميشود آنها را با جانوران ظريف دريايي اشتباه بگيرند.
همچنين پلاستيك در مزارع کشاورزي به خاک آسيب ميرساند و در بيابان به ساقهي گياه گير ميکند. باد ميوزد و اين نايلکسها سد متفاوتي ميشوند در برابر باد و چون ساقهها نازکاند و حالت شکنندگي و خشک دارند، ميشکنند. اتفاقي كه برخلاف معمول رخ ميدهد، چون بهطور طبيعي اين ساقهها چنين تماسي با باد ندارند.»
- درست دور بيندازيم!
در بسياري از كشورهاي جهان قوانين سخت و الزامآوري براي استفاده از نايلكس تدوين شده و به اجرا درآمده است. اما در كشور ما نهتنها نايلكس به شكل گسترده توليد و مصرف ميشود حتي پس از مصرف هم درست دفع و جداسازي نميشود؛ نشانههايش در شهر و طبيعت فراوانند.
همهجا كيسههاي پلاستيكي را ميبينيد كه يا لايبوتههاي خار، گير افتادهاند، بين سنگهاي رودخانه و ماسههاي ساحلي و لابهلاي پوششهاي گياهي جنگلي هستند، يا در باغچههاي شهري و...
در نهايت به اين نتيجه ميرسيم كه اگر نميخواهيم كمتر از كيسههاي پلاستيكي استفاده كنيم دستكم بهدرست دورانداختن آنها توجه كنيم و در صورتي كه ميشود از چرب و كثيفشدن آنها جلوگيري كنيم، به اين كار توجه داشته باشيم و بعد آنها را بين زبالههاي خشك قرار بدهيم.
در غير اين صورت هم آنها را در كيسهي زبالههاي تر بگذاريم و حتماً در سطل زباله بيندازيم. چون ماشينهاي حمل زباله در جادههاي كويري و حاشيهي رودخانههاكمتر تردد دارند!
نظر شما