من هم در بعضي از فعاليتهايشان مشاركت ميكنم. مثلاً گاهي اوقات كه براي پاكسازي كوهستانها و فضاهاي طبيعي خارج از شهر ميروند، همراه آنها ميروم، چون در اينجور برنامهها نوجوانهاي همسن و سال من هم هستند كه همراه با پدر و مادرهايشان ميآيند.
از نوجوانها بپرسيد كه چهقدر به كوهستانهاي اطراف شهر يا روستاي محل سكونتشان ميروند؟ آيا تا حالا از آن بالا شهر يا روستايشان را تماشا کردهاند؟ چهقدر لذت تماشاي دشت يا کوهستان را تجربه کردهاند؟ احتمالاً آن بالا پسماندها و دورريختنيها را هم ديدهاند؟»
* * *
اينها را يك نوجوان به من گفت؛ نوجواني كه مثل بقيه به تميزي، سلامتي و زيبايي محل زندگياش اهميت ميدهد. البته محل زندگي براي اين نوجوان فراتر از اتاق و خانه و حتي كوچه و محله است. او دشت و كوهستان و بهطور كلي محيط طبيعي اطراف را هم بخشي از محل زندگياش ميداند.
شما چهقدر به اين موضوع فکر ميكنيد؟ چهقدر به سلامتي و زيبايي دشتها و کوهستانهاي اطراف محل زندگيتان اهميت ميدهيد و براي تميزي آن تلاش ميكنيد؟
بعضي از شهرها و روستاها کوهستاني هستند و ميتوانيم از بالاي كوه، شهر يا روستاي خود را تماشا كنيم. تهران هم از مناطق کوهستاني کشور است.
در واقع استان تهران ازطرف شمال کاملاً کوهستاني و از شرق و غرب نيمهکوهستاني است، اما از سمت جنوب بياباني است. شما هم ساكن هرجا كه هستيد، با کمي جستوجو ميتوانيد اطلاعات كاملتري دربارهي کوههاي منطقهي خودتان به دست بياوريد. بعد هم هروقت براي گشتوگذار به کوهستان رفتيد، به تميزي و زيبايي آن بيشتر توجه كنيد.
* * *
«هفتهي گذشته من همراه مادرم با همان گروه به يکي از کوههاي اطراف تهران رفتيم. از بزرگراهي گذشتيم و به درکه رسيديم. همهي اعضاي گروه، همراه با وسايلشان دستكش و کيسههاي مشمايي بزرگي آورده بودند و از همان ابتداي راه هرجا زبالهاي ميديدند، آن را داخل كيسههايشان ميانداختند.
براي من تعجبآور بود که چرا رفتگرها براي جمعآوري زبالهها نميآيند و مسئول گروه براي من توضيح داد که جمعآوري زباله از کوهستان بسيار سختتر از فضاهاي شهري و ديگر محيطهاي طبيعي است.
بههرحال ماشينهاي حمل زباله تا جايي ميتوانند بيايند، اما بعضي از افراد زبالهها را داخل نهر و يا رودخانهي درکه مياندازند و يا باد زبالهها را به داخل نهرها يا لابهلاي بوتهها و سنگها ميبرد. هرچند بارها رفتگراني را ديدهايم که در اين رودها و نهرها، زبالهها را جمع ميکنند، اما بازهم زباله هست.
بعد از صحبتهاي مسئول گروه، ديگر چشمم فقط زبالهها را ميديد؛ لابهلاي سنگها، بين شاخهها و گلبوتهها و داخل رودخانهي درکه و...»
* * *
اين نوجوان مثل من و شما ميهمان شده است؛ چون وقتي به کوه ميرويم ميهمان طبيعت ميشويم. بنابراين لازم است ميهمان خوبي براي طبيعت باشيم و به محيط زيباي کوهستان صدمه نزنيم.
* * *
«دوستان و همراهان مادرم، گاهي با افرادي که در مسير نشسته بودند تا چيزي بخورند، صحبت ميکردند و در بارهي حفاظت از محيطزيست نكاتي ميگفتند و بعضي موارد را توضيح ميدادند.اين مطالب در برگههايي نوشته شده بود که من يکي از آنها را با خودم به خانه آوردم.
در اين برگهها روشهايي براي دفع درست زباله در کوهستان، ارائه و توصيه شده بود كه آنها را رعايت كنيم. مثلاً: اول: سعي کنيد زياد زباله توليد نکنيد. اين کار را قبل از آغاز به کوهنوردي ميتوانيد انجام دهيد و همراه خود ظروف يکبارمصرف و... نياوريد و از ظرفهاي بادوام استفاده کنيد. همچنين به اندازهي مورد نياز با خود مواد خوراکي بياوريد.
دوم: اگر به ناچار زبالهاي توليد کرديد، آن را درست دفع کنيد.
سوم: ميتوانيد زباله را در حد امکان فشرده و کوچک کنيد و آن را با خود به پايين کوهستان ببريد تا جمعآوري آن آسانتر بشود.
چهارم: حتي ميتوانيد زبالههاي ديگري را که در راه ميبينيد، برداريد و با خود پايين ببريد. در ضمن، هيچوقت زبالهها را در طبيعت دفن نکنيد.
بعضي از افراد به اشتباه تصور ميكنند موادي را که قابل تجزيه هستند، ميتوان هرجايي در طبيعت رها کرد. اما اينها نهتنها چهرهي طبيعت را نازيبا و زشت ميکنند، بلکه بيشتر آنها براي تغذيهي حيوانات مناسب نيستند، ضمن اينكه ممكن است به اكوسيستم منطقه آسيب بزنند.
مواد تجزيهنشدني که جاي خود دارند؛ چون يک قوطي آلومينيومي تا 540 سال در طبيعت ميماند. کيسههاي مشمايي و پلاستيکها تا 400 سال و شيشه هم يکميليون سال در طبيعت ميماند.»
* * *
اين تابستان فرصت خوبي است که يکروزِ جمعه صبح زود راه بيفتيم و سري به کوهستانهاي اطراف شهر بزنيم.
عكس: سايت البرزيست