خیابانی که نام شهریار، شاعر شهیر آذربایجانی را یدک میکشد، حالا سایهروشنی از نور آفتاب و سایه درختان و ساختمانها شده و دارد کمکم خودش را برای غروب آماده میکند. تالار50 ساله وحدت، ساختمان بیمانند تئاتر شهر، کافههای متعدد و ساختمانهای هویتدار قدیمی و... مشخصههایی هستند که باعث شده، مدیران شهری عنوان فخرفروشانه «گذر فرهنگی» را برای محدوده خیابانهای حافظ، انقلاب، ولی عصر(عج) و نوفللوشاتو درنظر بگیرند؛
منطقهای که گل سر سبد آن خیابان استاد شهریار است؛ خیابانی که از پارک دانشجو و محوطه تئاتر شهر آغاز و به تالار وحدت در تقاطع خیابان حافظ منتهی میشود. میگویند از برنامه چهارم توسعه و دولت اصلاحات در شهرداری و شورای شهر تهران بحث تبدیل این خیابان به گذر فرهنگ مطرح شده و این پروژه تا امسال به تأخیر افتاده است.
امسال اما به گفته اعضای شورای شهر، بودجه تبدیل خیابان به گذر فرهنگی در اعتبار منطقه 11شهرداری تهران پیشبینی شده و قرار است پیش از پایان سال شاهد افتتاح این پیادهراه باشیم. پیادهراه خیابان شهریار البته فقط یکی از اجزای طرحی است که قرار است در این منطقه اجرا شود. براساس آنچه به نقل از اعضای شورای شهر و مدیران شهری در رسانهها منتشر شده، احیای پهنه فرهنگی رودکی شامل تمام کوچهها و گذرهای حدفاصل خیابانهای انقلاب و نوفللوشاتو در شمال و جنوب و خیابانهای حافظ و ولیعصر در شرق و غرب میشود و پیادهراه خیابان شهریار، یکی از اجزای مهم این پروژه بزرگ است.
- این منطقه الان هم گذر اهالی هنر است
از خلوتی نسبی مقابل تالار وحدت و جاپارکهای خالی، معلوم است که از تئاتر یا کنسرت خبری نیست. مسعود نخستین عابری است که به او برمیخورم. سیگار بهدست از کافهای در نبش خیابان خارک بیرون آمده و مشغول صحبت با تلفن همراه است. تلفنش که تمام میشود، از او درباره احداث پیادهراه خیابان شهریار میپرسم. لبخندی میزند و میگوید: «پیادهراه هم که نباشه ما اینجا رو همیشه پیاده گز میکنیم؛ پاتوقمونه.
حیف این خیابون نیست آدم با ماشین یا موتور ازش رد بشه؟ کجا از این مدل خونهها پیدا میشه دیگه تو تهران؟ کجا این همه کافه هست؟ نمیدونم پیادهراه که بشه چه فرقی با الان میکنه، اما الانم وقتی غروب و هوا کمی خنکتر بشه، اینجا میشه پر از آدم. اگه قرار باشه که کلا ماشین دیگه تو خیابون نیاد که دیگه چه بهتر، البته چون خیابون باریکه، پیادهروهاش هم کوچیکه و چندان کشش شلوغی رو نداره و اگه قرار باشه اینجا پاتوق بشه و مردم بیان و برن، با وضع فعلی نمیشه و باید فکری برای حل این مشکل کرد.» او پکی به سیگارش میزند و میگوید: «البته باید از اهالی هم سؤال بشه، چون بالاخره در این محدوده زندگی میکنن ولی خب هرچی پاتوقهای فرهنگی در شهر اضافه بشه، چهره شهر هم بهتر میشه.»
- جلوی تخریب بناها را بگیرند
میوهفروشی محل کمی شلوغ است و شاید بتوان اهالی اصلی را در آنجا پیدا کرد. منیره ملکی یکی از آنهاست که حالا 7 سال میشود که ساکن این منطقه شده، میگوید: آرامش و کم سر و صدا بودن خیابان آنها را به اینجا کشانده است. او پرستار یک مرکز درمانی در شرق تهران و به گفته خودش اهل مطالعه و فرهنگ است. با این حال میگوید که اگر تبدیل منطقه به گذر فرهنگی باعث شلوغی و سر و صدا شود، حتما اهالی به این موضوع واکنش نشان میدهند؛
«ببینید بافت این خیابون، به جز اون تکه آخر که تالار وحدت هست، کاملا مسکونیه، حتی اگه دقت کنین، مغازه هم یکی، دوتا بیشتر نیست. اگه قرار باشه اینجا شلوغ بشه یا زندگی اهالی مختل شه، خب همه اعتراض میکنن. ما خودمون قبلا خیابون کریمخان بودیم، حاضر شدیم متراژ خونهمون 30-20متر کمتر بشه اما بیاییم یه جایی که آرامش داشته باشیم. بهنظر من باید برنامههای فرهنگی در نقاطی از محله اجرا بشن که کشش لازم را از نظر فضا دارن و در اطرافشون هم ساختمونای مسکونی نباشه.»
خانم ملکی به مدیران شهری پیشنهاد میکند برای درستکردن پاتوقهای فرهنگی در این محله از بناهای قدیمی محله که تعدادشان زیاد است، محافظت و آنها را تبدیل به فضاهای فرهنگی کنند. او که معتقد است تبدیل این منطقه به گذر فرهنگی باید در راستای حفظ هویت تاریخی و فرهنگی منطقه باشد، ادامه میدهد:
«همین خونه رو میبینین اون روبهرو؟ میبینین چه ستونها و معماری قشنگی داره؟ مدتهاست متروکه افتاده و داره خراب میشه، ببینین همه درها و پنجرههاش کنده شدن، از بالا نگاه کنید، حیاطش پرِ آت و آشغاله. چند تا از این خونهها در همین کوچههاست که همینطوری افتادن تا خراب بشن. این خونهها هویت این محلهان، شهرداری بیاد در گام اول بودجهرو صرف اینا بکنه قبل از اینکه دیر بشه. راسته فرهنگی بدون خونههای با هویت و معماری اصیل چه فایدهای داره؟»
آقای کلباسی از اهالی قدیم محل هم وارد بحث میشود و میگوید که تبدیل شدن این منطقه به پهنه فرهنگی میتواند خانهها را از شر تجاری یا آپارتمان شدن نجات دهد؛ «همین خونهای که ایشون میگن، اگر تبدیل به یک کافه یا گالری بشه بهتر نیست؟ خدا رو شکر 6، 5سالی میشه که بعضی از این جوونای خوشفکر اومدن اینجا، خیلی از این ساختمونای قدیمی رو گرفتن و تبدیل به کافه، تئاتر خصوصی یا گالری کردن. مصداقش هم انجمن خوشنویسان ایران، تئاتر شهرزاد، خانه نگار 14و...هست. اگر اینطوری به بناها برسن، هم هویتشان حفظ میشه و هم واقعا اینجا تبدیل به مرکز فرهنگی شهر میشه، به شرط اینکه نگذارن تنها تبدیل به گذر رستورانها و شکمبازها بشه.»
- برای گذر فرهنگی کجا بهتر از اینجا؟
کافههای خیابان شهریار، رازی، شیرزاد، مهبد و شهرود پر است از دختران و پسران جوانی که مشغول خواندن کتاب یا حرف زدن درباره سینما و تئاتر و موسیقی یا سیاست هستند. مصطفی سام، بازیگر تئاتر و دانشجوی سینماست. او تنها شهروندی است که از احداث گذر فرهنگی در این مکان خبر دارد و با حرارت از این طرح دفاع میکند و میگوید که محله همه مشخصههای لازم برای این کار را دارد؛ «این طرف پارک شهره، قلب تئاتر تهران، اونطرف هم تالار وحدته که پاتوق بروبچههای هنریه.
بافت منطقه کاملا فرهنگیه. شما ببینین تو این محدوده چند تا خوابگاه دانشجویی هست، حداقل10 تا کافه خوب و با کیفیت هست، دانشگاه هست، تماشاخونه هست، اگه قرار باشه توی تهران یه پاتوق فرهنگی درست کنن، جاش دقیقا همینجاست نه جای دیگه. نه فقط من، خیلی از بچههایی که کارشون تئاتر و سینماست دوست دارن همچین فضایی ایجاد بشه. تئاتر خیابونی میشه اجرا کرد، کنسرت خیابونی میشه گذاشت، خیلی کارا میشه کرد. البته از حرف تا عمل فاصله زیاده باید حمایت صورت بگیره. چند ساله که میگن قراره همچین کاری بکنن، اما کو؟»
رسول، دوست مصطفی نظر او را رد میکند. او میگوید: خیابان شهریار و این منطقه، همین حالا هم پاتوق فرهنگی هست و نیازی به مداخله دولت و شهرداری نیست؛ «همین حالا اینجا هم تئاتر هست، هم کافه هست، هم مردم رفتوآمد میکنن، اهالی هم دارن زندگیشون رو میکنن. من نمیدونم چه اصراری هست که حتما اسم برای همه جا بذارن. بهنظر من که هویت ساختگی نیست، باید به مرور زمان و در بستر درست شکل بگیره، اینکه یه اسم بذاریم روی محدوده خاصی فقط باعث گرون شدن ملکهای منطقه و طمع کردن عدهای میشه.»
- رضایت اهالی منطقه شرط است
«رضایت اهالی منطقه شرط است.» این را سعید که 9سال است در خیابان مهبد کافه دارد، میگوید و تأکید دارد که باید نظرسنجی صورت بگیرد. او هم از طرح خبر دارد ولی نگران تردد و عبور و مرور در این نقطه و نارضایتی اهالی منطقه است؛ «مردم اگه راضی نباشن درست نیست.
مسئولان شهرداری هر کاری که میخوان بکنن باید ببینن مردم محلههای اینجا چی میگن، چون اونا بافت منطقه رو درست میشناسن و سالهاست در این نقطه زندگیکردن، پس رضایت اونا شرطه، یکی از اقوام ما توی تبریز مغازه لباسفروشی داره، اونجا یه خیابون رو سنگفرش کردن، خوبم تبلیغات کردن، حسابی شلوغ شد، مسافرا رفتن، خود تبریزیها رفتن، فروش مغازهها چند برابر شد. همه هم راضی بودن ولی یه جایی مثل خیابان 17شهریور تهران، اهالی هنوز شاکیاند. خلاصه اینکه نظرسنجی از اهالی اصلی خیلی مهمه، ما که راضی هستیم، مردم میان کار و کاسبی ما رونق پیدا میکنه و چی بهتر از این؟»
- به یاد آمستردام
نزدیک غروب است، عدهای قدمزنان از کنار سفارتخانههای ایتالیا و فرانسه در خیابان نوفللوشاتو میگذرند تا برسند به پردیس تئاتر شهرزاد، از روی راه رفتنشان میشود فهمید که هنوز فرصت دارند و دیرشان نشده است. 2 دختر جوان که ظاهرا برای نخستینبار به این خیابان آمدهاند، فضای قدیمی ساختمانها و کوچههای باریک برایشان جالب است و محو آجرهای قرمز یکی از خانهها شدهاند؛ «نخستین باره که میایم اینجا و خیلی خوشمون اومد، مخصوصا که رفتیم یه پیتزای عجیب هم از نخستین پیتزافروشی تهران خوردیم و حالا هم میخوایم بریم تئاتر ببینیم. فکر نمیکردیم وسط شلوغی خیابون حافظ، جمهوری و ولیعصر یه جای خلوت و دنج باشه.»
درباره تبدیل این خیابانها به گذر فرهنگی برایشان که توضیح میدهم خوششان میآید؛ «من آمستردام به دنیا اومدم و تا 5سال پیش هم اونجا بودم، این شهر پر است از خیابونای سنگفرش شده که مردم با دوچرخه رفتوآمد میکنن، در خیابونا هم که یا کافه هست یا سالن تئاتر، سینما و پارک. مردم عصرها میان بعد از یک روز کاری سخت اونجا استراحت کنن. اگر اینجا هم همونطور بشه خیلی خوبه چون جایی میشه برای نفس کشیدن شهروندان.»
هوا کاملا تاریک شده، هرم شدید گرما خوابیده و نسیم خنکی از لابهلای درختان خیابان شهریار میوزد. آن بالاتر باغبان شهرداری جلوی آب زلال جوی را رها کرده تا درختان تشنه سیراب شوند. تالار وحدت بین نورپردازی پر از رنگ زیباتر شده؛ روی بیلبورد بزرگ آن، بنر نمایشهای عروسکی که از اول شهریورماه آغاز میشود را نصب کردهاند. پیشاپیش صدای خنده بچهها را از حیاط سالن وحدت میشود شنید.
تالار50 ساله وحدت، ساختمان بیمانند تئاتر شهر، کافههای متعدد و ساختمانهای هویتدار قدیمی و... مشخصههایی هستند که باعث شده، مدیران شهری عنوان فخرفروشانه «گذر فرهنگی» را برای محدوده خیابانهای حافظ، انقلاب، ولی عصر(عج) و نوفللوشاتو درنظر بگیرند