در آستانه این اجلاس، دونالد ترامپ- رئیسجمهورآمریکا- بازی جدیدی را علیه ایران آغاز کرده و گفته است درصدد ریاست جلسه شورای امنیت با محوریت موضوع ایران است. نیکی هیلی -نماینده آمریکا- در سازمان ملل هم گفته است که رئیسجمهور ایران میتواند در این شورا شرکت و سخنرانی کند. این بازی و شگرد جدید را میتوان از چندمنظر مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد که نخست لازم است به چند مقدمه درخصوص آن اشاره کرد.
1- اجلاس سازمان ملل برای ایران یک ظرفیت است؛ چراکه ما میتوانیم حقانیتمان را به دنیا نشان دهیم. بهرغم مشکلات اقتصادی فراوانی که در داخل شکل گرفته است و مردم برای معیشت مشکلاتی دارند، وضعیت ما در عرصه بینالمللی مناسب است و ما موفقیتهای زیادی چه در سطح منطقه و چه در سطح دنیا داشتهایم.
ما از تریبون سازمان ملل متحد میتوانیم موفقیتهایمان را درخصوص مبارزه با تروریسم، بازگشت ثبات و آرامش به برخی کشورهای دچار بحران با کمک کشورمان، ایده همکاریهای منطقهای برای برونرفت از فضای نامطمئن و ناامن جهانی و از سوی دیگر همراهی بسیاری از کشورها درخصوص حمایت سیاسی از برجام ابزارهای قوی هستند که ریاستجمهوری و هیأت همراه میتوانند از آن استفاده کنند. این موفقیتها باید به گوش دنیا برسد.
2- با مقدمهای که در نکته اول به آن اشاره شد در نقطه مقابل، آمریکا، جز با ایجاد یک ائتلاف ضعیف نتوانسته است اقدامی دیگر در عرصه منطقه ما داشته باشد. همراهی نکردن قدرتهای بزرگ با آمریکای ترامپ درخصوص ایران هم نکته مهم بعدی است. این شرایط در حالی بهوقوع پیوسته است که میتوان گفت ترامپ عملا همه متحدین خود را از دست داده است و دوستی برای خودش باقی نگذاشته است.
به این مسئله، این نکته مهم را هم اضافه میکنیم که در عرصههای داخلی هم ایالات متحده دچار مشکلات فراوانی شده است. مقالهای که اخیرا نیویورک تایمز بهنقل از یکی مسئولان آمریکایی نوشت این واقعیت را نشان میدهد؛ او در این مقاله از سیاستهای ترامپ انتقاد و اعلام کرده است که در کاخ سفید ائتلافی علیه ترامپ شکل گرفته که باعث شده است ترامپ تحت فشار باشد. بحران سیاسی ترامپ به این موضوع ختم نمیشود. باراک اوباما هم اعلام کرده است که وارد کارزار انتخاباتی در انتخابات کنگره میشود. او عملا کارش را آغاز کرده است. اوباما در آمریکا چهرهای محبوب است و این مسائل کار را برای ترامپ سخت کرده است.
3- با توضیحی که درخصوص شرایط ایران و شرایط آمریکاییها داده شد باید به شخصیت خود ترامپ هم توجه داشته باشیم تا بتوانیم پیشنهادی را برای روش ایران در قبال بازی ترامپ که در ابتدای نوشتار به آن اشاره شد، ارائه دهیم.
ترامپ سیاست را با یک شوی سیاسی اشتباه گرفته، اما واقعیت این است که او در شومن بودن خود نشان داده که کمتوفیق هم نبوده. اما نکته مهم این است که او تقریبا مطمئن شده که از جمهوری اسلامی کسی نه با خودش و نه با دولتش گفتوگو نمیکند. ترامپ سرخورده و ناامید از اینکه نقشه او عملی نشده ترفند دیگری زده است که جلسه شورای امنیت به موضوع ایران بپردازد و از ایران هم در سطح ریاستجمهوری یا وزیر خارجه شرکت کنند.
ترامپ یک تاجر اقتصادی است که در تجارت خود موفق بوده. تاجرها از روشهای مختلفی برای تبلیغات اقتصادی استفاده میکنند. او حالا بهدنبال این است که نشان دهد در یک جلسه با ایرانیها شرکت کرده است و حتی شاید یک عکس هم کار او را راه بیندازد.
ما یقین داریم که چه رئیسجمهور، روحانی و چه ظریف اگر در این جلسه شرکت کنند منطقشان غلبه خواهد داشت و ترامپ هماورد سیاسی قویای برای تیم ایران نیست. اما نکته این است که او میخواهد بگوید اگر من نتوانستهام با ایرانیها مذاکره کنم، اما توانستم در یک جلسه جمعی آنها را بکشانم و این را بهعنوان مقدمهای برای موفقیتهای آتی خود عنوان کند و برنده بازی شود. این نکتهای است که مسئولان ما بهخوبی آن را درک میکنند و میدانند نباید ترامپ را موفق نشان داد.
4- اما با این اوصاف یک راهحل اساسی بهنظر میرسد. دوستان ما مثل روسیه و چین میتوانند در این جلسه نکات مهمی را به ترامپ گوشزد کنند و آن این است که وقتی ترامپ قطعنامه 2231 مربوط به برجام را نقض کرده است و ثانیا با این اقدامش به اعضای دیگر شورای امنیت بیاحترامی کرده، صلاحیت این را ندارد که برای استفاده ابزاری از ایران، این جلسه را به موضع ایران اختصاص دهد و آن را مدیریت کند.